هفتهنامهي موج بيداري سال دوم شمارهي 32 سهشنبه 11 مرداد 1384
نيشتري بر حباب 8
حسن آذرنیا
----
با رخصت از تمامي كساني كه براي فوتبال عرق ريختهاند.
بعد از ناكامي استانكو، سران فدراسيون فوتبال آنقدر براي انتخاب مربي تيم ملي شعار دادند و گيج زدند تا اينكه هاشمي طبا، مايليكهن را مربي تيم نمود و اين انتخاب از بالا به مذاق خيليها خوش نيامد و از همان ابتدا ساز مخالف را در دست گرفتند به طوري كه در آغاز جام ملتهاي آسيا در سال 96 ميلادي قبل از اولين بازي نشريات مدعي شدند هر كسي ممكن است ارنج بازيكنان ايران را در برابر عراق تعيين كند غير از خود مايليكهن.
حشمت مهاجراني، علي پروين، داريوش مصطفوي، احمدرضا عابدزاده و … به عنوان كساني كه تيم را ارنج خواهند كرد معرفي شدند. اين امر باعث شد كه محمد مايليكهن ارنج تيم را تا آخرين لحظات فاش نكند و تصميم گرفت طوري ارنج بدهد كه همه تعجب كنند حتي خودش! به همين دليل بازيكناني را در مقابل عراق كنار هم قرار داد كه احتمالا قبل از بازي با عراق، پنج دقيقه هم با آن ارنج تمرين نكرده بودند. بازيكنان بد كار نكردند بهخصوص نيما نكيسا. اما در پايان دو بر يك مغلوب عراق شديم. در بازي دوم سه بر يك تايلند را برديم و در بازي سوم عربستان سه بر صفر به ما باخت تا حسابهايشان را به طور غير مستقيم با عراقيها تسويه كنند تا ديگر هوس تصرف خفجي را نكند. در دور بعد بهترين نتيجهي تاريخ فوتبال كشورمان در سه دههي اخير مقابل كرهي جنوبي به دست آمد و برتري شش بر دو ما تاريخي شد. باز در نيمه نهايي به تور عربستان خورديم و در ضربات پنالتي پشت فينال مانديم. در بازي ردهبندي نيز در ضربات پنالتي كويت را شكست داديم و پس از هشت سال سوم شديم.
با وجود مخالفتها تيم در دست مايليكهن ماند تا براي مقدماتي جام جهاني 98 تيم را رهبري كند. محمد مايليكهن هافبكي دونده، جنگنده، نفوذي و شوتزن بود. اين خصوصيات را تا حدود زيادي به تيم ملي منتقل كرد. هرچند بعضي از بازيكنان تيم نيز او را قبول نداشتند، همانند اكثر كارشناسان و خيلي از مطبوعاتيها. اما مايليكهن در مجموع كارنامهي قابل قبولي داشت. چندين بار شكست دادن كويت، بردن عربستان، شكست دادن كرهي جنوبي و به زمين فرستادن تيم نترس و جسور نكاتي بود كه بعد از مايليكهن با آن شدت به هيچ وجه ديده نشد. در مقدماتي جام جهاني همانطور كه همه ميدانند با توطئهي عربها به قطر باختيم تا عربها به جام جهاني بروند و خود را رو در روي ژاپن ببينيم. در اين گير و دار مايليكهن جاي خود را به ويهراي برزيلي داد. ويهرا خط هافبك تيم ملي را براي مقابله با ژاپن تقويت كرد. حتي از مجيد نامجومطلق نيز استفاده كرد در برابر ژاپن وقتي دو بر يك پيش افتاديم، باخت را در چهرهي تكتك ژاپنيها ديديم ولي به جاي پاس تكضربي كه دايي ميتوانست براي خداداد بفرستد تا نتيجه سه بر يك تمام شود، توپ را به گوشهي زمين برد تا وقت باقيماندهي بازي را تلف كند و اين كار را آنقدر ادامه داد تا ژاپنيها جسور شدند و گل دوم را به ما زدند و در وقت اضافه با گل طلايي ما را شكست دادند.
ايران در برابر استراليا ايستاد و با نتيجهي يك بر يك در تهران و دو بر دو در استراليا البته با پاس تكضرب دايي به خداداد (همان پاسي كه در مقابل ژاپن ميتوانست بدهد) ايران به جام جهاني رفت.
ويهرا را بازنشست كردند و توميسلاو ايويچ را آوردند تا با تمرينات فشرده، پرسينگ ايران را تقويت كند و قدرت دفاعي ما را به همراه دوندگي تيمي افزايش دهد. او اين كار را كرد و عقيده داشت كه تيم در جام جهاني به دور دوم صعود ميكند. اما چون بازيكنان و كارشناسان اين امر را قبول نداشتند با كودتاي فوتبالي او را كنار گذاشتند تا بيحالترين مربي تاريخ فوتبال ايران و جهان در راس كار قرار گيرد. او تيم را در زمين رها كرد تا هرآنچه از مربيان سابق، بهخصوص ايويچ ياد گرفتهاند در زمين پياده كنند. باخت صفر بر يك به يوگسلاوي و صفر بر دو به آلمان در پشت پيروزي دو بر يك بر آمريكا مخفي شد تا عدم كارآيي مربي (جلال طالبي) به چشم نيايد. براي بازيهاي آسيايي 1998 تايلند تيم را به پورحيدري سپردند تا جبران مافات كند. او تيم خوبي را جمع و جور كرد و به جوانان ميدان داد. تركيبهاي دوتايي و سهتايي در زمين به وجود آورد و به تيم اجازهي هجوم و نفوذ داد. تا در پايان با تكيه بر داشتههاي خود قهرمان بازيهاي آسيايي 1998 شود.
سكان رهبري براي جام ملتهاي آسيا در سال 2000 در لبنان مجددا به جلال طالبي سپرده شد. پس از صعود الله بختكي از گروه در اين مسابقات رو در روي كرهي جنوبي قرار گرفتيم. همهي آنها خود را آمادهي باخت در برابر ايران كرده بودند اما شاهكار برومند و عدم وجود قدرت رهبري و بازيخواني از سوي طالبي در پايان يك بر دو به كره باختيم و حذف شديم و در بين چهار تيم قرار نگرفتيم.
براي مقدماتي جام جهاني 2002 بلازويچ تيم را ترسو و دفاعي كرد تا با توطئهي عربها دوباره به بحرين ببازيم و از پس ايرلند برنياييم و غايب جامجهاني كه براي اولينبار در آسيا (كرهي جنوبي و ژاپن) برگزار ميشد باشيم.
براي بازيهاي آسيايي 2002 تيم ناچار بود از بازيكنان اميد استفاده كند. همين جوانگرايي ميدان را براي بازيكناني همچون نكونام باز كرد تا برانكو با تيمي جوان قهرماني پورحيدري را تكرار كند.
پس از اين تيم براي مقدماتي جام ملتهاي 2004 چين خود را آماده كرد. تيم برانكو ترسو و دفاعي بود به همين دليل در مسابقات 2004 غير از بازي در مقابل كرهي جنوبي كه خود بازيكنان براي تلافي شكست چهار سال پيش انگيزه داشتند در بقيهي بازيها تيم با جان و دل بازي نميكرد. براي همين باز در نيمهنهايي به چين باختيم و در ديدار ردهبندي بحرين را برديم و سوم شديم.