jimmy mcgill ♠️بعضی وقتا مامانم خونه نبود و بابام منو میبرد پیش خودش سر کار یادمه همیشه از شبکه ۲ ساعت ۹ شب موش و گربه پخش میشد و منم همیشه عاشق دیدنش بودم اون روز دقیق یادم نیست چرا ولی به جای اینکه ساعت ۷ با بابام برگردیم ساعت ۹ونیم برگشتیم منم سریع رفتم تلوزیون رو روشن کردم زدم شبکه دو دیدم موش و گربه تموم شده بعدش زدم زیر گریه که چرا زودتر برنگشتیم بعدش تو همون حالات بغض و گریه دستم خورد زدم شبکه سه دیدم دارم بازی منچستر و یه تیم دیگه تو لیگ انگلیس پخش میشه اون موقع زیاد از فوتبال سر در نمی آوردم فقط هر از گاهی با بچه ها بازی میکردیم تو کوچه
بعد دیدم نزدیک نقطه کرنر یه خطا شد و یه یارویی با موی طلایی رفت پشت توپ بعد کاشته رو زد گوشه ی دروازه و گلش کرد بعد گزارش گر گفت که این کریس رونالدو عه ،قشنگ پشمام ریخت هیچوقت یادم نمیره
و اینطوری با فوتبال آشنا شدم
😂😂😂