مطلب ارسالی کاربران
ای سرو ناز حسن که خوش میروی به ناز
ای سرو ناز حسن که خوش میروی به ناز
عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نیاز
شاید این شعر بهترین توصیف از بایرنی باشد که با عشوه و ناز دلربایانه بر روی فرش قرمز راه میرود تا به سینی بوندسلیگا برسد. دیشب عشاق بایرن در سرتاسر این کره خاکی شاهد هشتمین قهرمانی متوالی تیمشان بودند. شاید شما مسیر بایرن را با این همه ستاره هموار تصور کنید اما از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که بایرن به مشکلاتی هم برخورد اما با مدیریت فوق العاده انها را مهار کرد. بایرن یک تیم کامل است ، بایرن یک اتحاد نمونه است ، اتحادی که از فشردن دستهای بازیکنان ، مدیران ، مربی و سایر عوامل شکل میگیرد. دقیقا همان زمان که احساس متحد بودن در انها از بین رفته بود نیکو کواچ شال و کلاه کرد و بایرن را ترک کرد. یک انتخاب عجیب حضور هانستیتر فلیک روی نیمکت بایرن بود. گمانه زنی ها شروع شد ؛ پشت پرده خیلی شلوغ بود ... همه جا صحبت از فلیک بود که چه سرنوشتی را برای بایرن نگون بخت آن مقطع رقم خواهد زد. فلیک سوگند اتحاد سر داد و چه تیمی از باواریایی ها ساخت. با ناز و عشوه ... پرقدرت و ظالم ... کار با سلاخی دورتموند شروع شد و آنقدر برد و برد تا رکورد هارا جابه جا کند.
در این بین وارد مغز مولر شویم... چه امواجی تولید میکند این مغز... و لوا همان رباتی بود که برنامه گلزنی بهش داده بودند؛ باور کنید لوا چیزی فراتر از انسان بود... پاهایش به طرزی محیر العقول باز میشد و توپ هارا دریافت میکرد... گاهی هم یاد رباح ماجر می افتاد.
این فصل هم برای بایرن تموم شد... سرنوشت را شاید سوگند اتحاد فلیک ، فرا انسانی به نام لوا... امواج مغز مولر ... چیپ کیمیچ... و یک نویر قابل اعتماد رقم زدند.
مثل اینکه باید منتظر باشیم و ببینیم کی دیگر همان همیشگی نیست.