اسپهبد خورشید پادشاه طبرستان
این بنده خدا میانگین(از منابع مختلف) از زمان خلیفه اخر اموی تا خلیفه سوم عباسی پادشاهی می کنه و کلی جلوی اعراب می جنگه
یه بار پا میشه بره شرق طبرستان بجنگه
پایتخت رو وبا بر می داره عباسیان هم شهر رو محاصره می کنن
ملت دروازه ها رو برای فرار از وبا روی اعراب باز می کنن اونا هم زن و بچه ی خورشید رو اسیر می برن بغداد
اونجا خلیفه عباسیان با احترام با خانواده خورشید رفتار می کنه و قبول می کنه اونا و خورشید برگردن به طبرستان و همچنان شاه طبرستان باشن
تو همین زمان خورشید خبر دستگیری زن و بچه هاش رو میشنوه و خودکشی می کنه
بنده خدا یه هفته صبر می کرد الان زنده بود