طرفداری - سردبیر رسانه طرفداری میهمان برنامه صبح و ورزش رادیو ورزش بود. در این برنامه، مهدی هژبری در خصوص درگیری های لفظی و جنجال های فوتبال ایران بین پیشکسوتان و مدیران به خصوص جنجال های اخیر باشگاه استقلال صحبت کرد. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید و بشنوید.
همراه هستیم با آقای مهدی هژبری سردبیر رسانه طرفداری. آقای هژبری سلام.
من هم خدمت شما و شنوندگان محترم برنامه تان سلام و عرض ادب دارم. در خدمتتان هستم.
آقای هژبری شما به عنوان یک روزنامه نگار ریشه این جنگ و جدل لفظی در رسانه ها را چه می دانید و دلیل آنکه یکسره مدیر علیه بازیکن یا مربی و یا بالعکس صحبت می کند چیست؟
من نمی خواهم به عنوان یک رسانه ای از صنف خودم حمایت کنم، اما این یک واقعیت در تمام دنیا است. رسانه کمترین نقش و تقصیر را این وسط دارد و رسانه حکم آینه را دارد. کسی نمی تواند با ظاهر مرتب جلوی آینه بایستد و تصویر خود را نامرتب ببیند و بالعکس.
من با فرمایش شما کاملا موافقم...
رسانه آنچه را در ورزش اتفاق می افتد منعکس می کند. اما چه می شود که این اتفاقات در ورزش می افتد؟ این به جایگاه ضعیف آموزش در ورزش ما بر می گردد. اگر از روز اول در ورزش آموزش های صحیح داده شود نتیجه آن را می توانیم ببینیم. به عنوان مثال اگر امروز هم به فوتبالیست هایی که با آقای حمید علیدوستی کار کردند نگاه کنید با اینکه سال ها از کار کردنشان با علیدوستی گذشته، می بینید که کمتر در این حاشیه ها حضور دارند. این بخاطر این است که مربی ای بالای سر این بازیکنان بوده است که به آنها آموزش داده است، با آن ها حرف زده است و آخر تمرین به آنها کتاب معرفی کرده است. حتی به آن ها گفته است که اگر می خواهید فوتبالیست بزرگی شوید، باید زبان انگلیسی خود را تقویت کنید. آموزش به بازیکن را تنها محدود به آموزش فوتبالی نکرده است. در نسل های قدیم مربیانی نظیر آقای دهداری و کسانی که اسمشان را به این دلیل نمی برم که نمی خواهم اسمی از قلم بیفتد نیز چنین بودند. اما اکثر ما به بازیکن آموزش نداده ایم که اگر سرمایه تان افزایش پیدا می کند، در قبال آن چقدر باید از لحاظ شخصیت و آگاهی نیز سطح شان افزایش پیدا کند. در دنیا به عنوان مثال اگر بارسلونا با لیونل مسی در سن کم قرارداد می بندد، او را سر کلاس های اقتصاد نیز می نشاند و به او آموزش می دهد که چطور از درآمدش استفاده کند. به او سرمایه گذاری و فرهنگ را آموزش می دهد اما ما هیچ کدام از این کارها را به بازیکنان خود آموزش نداده ایم. ما بازیکن را از شهرستان به تهران که شهر وسیع تری است می آوریم یا به او خوابگاه می دهیم یا حتی اگر امکان آن را نداریم، به او خانه مجردی می دهیم و کنترل نمی کنیم که او با چه کسانی رفاقت یا رفت و آمد می کند و فضا را برای رشد او فراهم نمی کنیم زیرا تنها با تمرین کردن او کار داشتیم، برای همین می بینیم که احترام ها در فوتبال ما وجود ندارد. این تقصیر بازیکنان نیست زیرا ما به آنها چیزی ندادیم که از آن ها بگیریم. اکنون رسانه کجا مقصر است؟ رسانه اینجا مقصر است که نیامده است به این آموزش کمک کند و نیامده است در کنار آینه بودنش، این بخش رسانا بودنش را نیز بر عهده بگیرد و به بازیکن آموزش دهد. این نقش و گناه ما در این چرخه غلط است.
در این یک هفته که مشکلات باشگاه استقلال را دنبال کردیم اتفاقی که بین آقای جباری، سعادتمند و فتحی افتاد را می توانیم بگوییم که بازیکن 20 سالش است و پخته نیست، اما از آقای جباری و یا فتحی سن و سالی گذشته است، ریشه دعواها را در مدیریت، کجا می بینید؟ مثلا ما ماجرای آقای پیروانی و قلعه نویی را نیز داریم، آن ها جوان 22 ساله نیستند، چرا اسم مدیرانمان که باید پخته تر عمل کنند را این جریان ها می بینیم؟
واقعیتی که وجود دارد، همان بخشی است که اقتصاد دانان و جامعه شناسان می گویند که شما در یک سیستم غلط نمی توانید دنبال مقصر بگردید. همه قربانی آن غلط بودن سیستم هستند. سیستم فوتبال ما یک سیستم غلط است، در این سیستم غلط خود مربی و معلم می آید در این دعوا شرکت می کند، حتی جایی خود بزرگتر مقابل کوچکتر قرار می گیرد و حتی شما می توانید ببینید که کوچکتر ها در برخی اوقات باید بیایند و دعواهای بزرگتر ها را جمع کنند. این به همان سیستم و ساختار غلط بر می گردد. این همان قضیه خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج است. اما در مورد قضیه آقایان جباری، فتحی و سعادتمند که مثال زدید، بگذارید نکته ای را به شما بگویم و این عین واقعیت است، استقلال متعلق به علی جباری هاست، استقلال متعلق به پیشکسوتان و بزرگانش است در حالیکه ما خانه را از صاحبخانه می گیریم و آن را به دست مستاجر می دهیم و مستاجر پس از مدتی صاحبخانه را در خانه راه نمی دهد و هیچ کس هم نیست که صدای صاحبخانه را بشنود، آن موقع است که صاحبخانه دست به رفتار های عصبی می زند. علی جباری چرا نباید در باشگاه استقلال مدیریت کند؟ یا حتی دیگر دوستان پیشکسوت استقلال نظیر جواد زرینچه چرا نباید مدیریت کنند؟ آیا این شخصیت ها که در استقلال محبوبیت دارند، نمی توانند این باشگاه را مدیریت کنند؟ حتی اگر هوادار ببیند که این پیشکسوتان اشتباه می کنند، راحت تر با آن ها کنار می آیند تا اینکه ما افرادی را از بیرون می آوریم که حتی قوانین بین الملل را نیز نمی دانند و بلایی سر باشگاه می آورند بعد ما می گوییم چرا پیکسوت اعتراض کرد؟ پیکسوت حق دارد زیرا زحمت این خانه را کشیده است...
بله این موضوع درست است که پیشکسوتان کرامت و احترام می خواهند اما این موضوع از جانب مدیران اتفاق نمی افتد...
پیشکسوت استقلال که بالاتر از 14 سال کاپیتان این باشگاه بوده است و الان حتی 60 سالش است به باشگاه آمده است اما مدیر عامل او را به باشگاه راه نداده است! این خیلی بد است، وقتی این اتفاق می افتد این پیشکسوت حق دارد معترض شود. کجا غیر از همین چند رسانه ورزشی صدایش شنیده می شود؟ پس مجبور است در این رسانه ها صحبت کند.