طرفداری - تحلیل پیشرو از آمار و ارقام بهره میگیرد تا به طور خلاصه بهترین بازیکنان جوان پست دفاع راست را معرفی کند و ببیند کدام یک میتواند گره از کار بارسلونا بگشاید. مقاله حاضر، برخی از بهترین ویژگیهای آنها را ترسیم میکند و گزینههای کمتر شناختهشده را نیز برای آینده باشگاه پیشنهاد میدهد.
بررسی کلی داده ها برای مقایسه مدافعین راست
پیش از اینکه به کند و کاو در اعداد و ارقام و متر و معیارها بپردازیم، ضروری است به این نکته توجه کنیم که ما صرفاً مدافعین راست زیر 26 سال و بازیکنانی را که در خلال سال گذشته در پست دفاع راست وارد میدان شدهاند، آنالیز میکنیم.
سخن گفتن از مدافع راست مورد نظر بارسلونا بدین معناست که کاتالانها به بازیکنی خلاق نیاز دارند که از اعتماد به نفس و تکنیک کافی برخوردار باشد تا بتواند توپ را به واسطه قدرت پاسوری یا نفوذ کردن هایش در زمین پیش ببرد. با وجود لیونل مسی که هنوز با قدرت در وینگ راست حضور دارد و با برش زدن به داخل، توپ را روی پای چپش میآورد، وظیفه مدافع راست این خواهد بود که به بازی عرض بدهد و بتواند با موفقیت اورلپ کند.
به همین دلیل، دو معیار اصلی برای یافتن بازیکن ایدهآل این پست، پیش بردن توپ و خلاقیت است که هر کدام از آنها کمی بعد در این مقاله شرح داده خواهند شد. با اینکه لیونل مسی آخرین بازیکنی است که مدافعین خواهان روبرو شدن با او هستند، اما مدافع راست باید قادر باشد حضور نداشتن او هنگام پرس و بازپسگیری توپ را جبران کند.
به جای اینکه بهترین مدافعین کناری دفاعی را بهعنوان اهداف احتمالی انتخاب کنیم، تلاش میکنیم آنهایی را که در حمله اثرگذارند و نیز به اندازه کافی در زمین حریف حضور دارند، وارد فهرست کنیم. پس از مشخص کردن بازیکنان برجسته در هر دو معیار، آنها را با دو مدافع راست فعلی بارسلونا، نلسون سمدو و سرجی روبرتو مقایسه میکنیم.
نمودار نخست به پیش بردن (Progression) توپ میپردازد و بهترینهای این حوزه را در بر میگیرد؛ ما تعداد پاسهای رو به جلو و دویدنهای رو به جلو در هر 90 دقیقه را با دقت پاسها در یکسوم جلویی زمین ترکیب کردهایم.
نقش یک مدافع کناری مدرن، پیش بردن توپ به سمت جلو است، چه با حمل آن و چه با ارسال آن به یکسوم جلویی زمین.
نخست و پیش از همه، ترنت الکساندر-آرنولد بهعنوان بازیکنی که هم در پیش بردن توپ و هم در کارهای هجومی شاخص و دور از دسترس است، مشاهده میشود. اما همانند برخی دیگر، با دقت پاس %57.58 در یکسوم پایانی که زیر میانگین (%66.24) است، پاسور دقیقی نیست.
ژوائو کانسلو از منچسترسیتی که شایعه شده یکی از اهداف بارسلوناست، در این زمینه جایگاه نسبتاً بالایی کسب کرده و میتواند به اینکه با کسب امتیاز 15.91 در اقدامهای هجومی و دقت پاس %86.15 در یکسوم جلویی که بالاتر از میانگین است، به خود ببالد. این مدافع راست جوان با فاصله اندکی بالاتر از یاشوا کیمیش و بنجامین پاوار از بایرنمونیخ قرار دارد.
هر دو بازیکن نهتنها هنگام داشتن توپ، بینهایت مطمئن هستند، بلکه توانایی پیش بردن توپ از طریق حمل آن یا ارسال پاس را نیز دارند. میتوان از اسامی دیگری همچون داویده کالابریا نام برد، اما ما به دنبال بازیکنانی هستیم که در هر دو زمینه برجسته هستند، درحالیکه مدافع کناری 23ساله میلان، پیشبرنده (Progressor) دقیق و خوبی است، اما در منطقه خطر، به اندازه مورد نیاز، خلاق نیست.
اشرف حکیمی از دورتموند با دقت پاس %80 در یکسوم جلویی و 13.12 اقدام هجومی در هر 90 دقیقه، دیگر بازیکنی است که به وضوح در هر دو مقوله نمودار، رتبه بالایی دارد و یکی از بازیکنانی است که اندکی بعد در این مقاله مورد کنکاش قرار گرفته است.
نمودار بعدی بهطور ویژه به خلاقیت میپردازد و آن را اندازه میگیرد؛ ما تعداد پاسهای ارسالی به منطقه خطر را با تعداد پاس گل مورد انتظار (XA) بازیکنان به ازای هر 90 دقیقه را ترکیب میکنیم. به منظور به دست آوردن تعداد پاسهای ارسالی به منطقه خطر، صرفاً پاسهای ارسالی به یکسوم پایانی را با پاسهای ارسالی به محوطه جریمه در هر 90 دقیقه را تلفیق کردهایم.
تعجبآور نیست هنگام سخن گفتن از خلاقیت هم پای ماشین تمامعیار، ترنت الکساندر آرنولد که با فاصلهای چشمگیر، گوی سبقت را از رقبا ربوده است، به میان کشیده شود. 19.88 پاس او همراه با 0.36 XA در هر 90 دقیقه، او را بسیار بالاتر از میانگین که به ترتیب 7.97 و 0.07 است، قرار میدهد. با این حال، بازیکنان دیگری هم هستند که نسبتاً خیرهکننده و برجسته هستند.
یاشوا کیمیش با ارسال 16.06 پاس به منطقه خطر، و 0.25 پاس گل مورد انتظار در هر 90 دقیقه که در میان مدافعین راست جوان، استثنایی محسوب میشوند، جایگاه دوم را در اختیار گرفته است. ژوائو کانسلو و اشرف حکیمی در اینجا هم بالاتر از میانگین قرار گرفتهاند، بنابراین در ادامه تحلیل آماری ما مورد بررسی قرار میگیرند.
جالب است که اسامی دیگری هم به میان میآیند. برای مثال، والنتینو لاتسارو که با 0.19 پاس گل مورد انتظار در هر 90 دقیقه، گزینه جذابی است که در این نمودار، رتبه چهارم را کسب میکند، اما به ندرت پاسهایش را به منطقه خطر میفرستد و این فرض را به وجود میآورد که شاید ترجیح میدهد در مناطق جلویی زمین بماند و بهعنوان وینگبک به خط هافبک عرض بدهد و حتی بهعنوان وینگر در نیوکاسل به کار گرفته شده است، که یافتههای ما را منحرف میکند.
بهعلاوه، دو گزینه مناسب و ناخوانده در دسترس داریم که در این مقاله به آنها پرداختهایم. پل لیرولا از فیورنتینا و کنی تته از المپیک لیون. بازیکن نخست به طور میانگین در هر بازی 8.55 پاس به منطقه خطر ارسال و 0.17 پاس گل مورد انتظار ثبت کرده و بازیکن دوم 10.22 پاس به منطقه خطر فرستاده و 0.14 پاس گل مورد انتظار در هر 90 دقیقه را ثبت کرده است. هر دو بازیکن در هر دو معیار، بالاتر از میانگین جای گرفتهاند.
پل لیرولا با به طور میانگین 10.71 اقدام هجومی (بالاتر از میانگین) و دقت %63.29 (اندکی پایینتر از میانگین) ثبت کرده، و کنی تته با 12.68 اقدام هجومی در هر 90 دقیقه و دقت %70.21 در یکسوم پایانی، در هر دو پارامتر بالاتر از میانگین قرار میگیرد؛ لذا از آنجایی که پیشبرندگان توپ مناسبی هستند، آنها را در این تحلیل میگنجانیم.
حال زمان مقایسه بازیکنان نامبرده با مدافعین راست بارسلونا است؛ نگاهی به آماری که آنها به طور میانگین در سرتاسر 2019/20 بر جای گذاشتهاند، میاندازیم.
ترنت الکساندر آرنولد
دیوانگی است ک فکر کنیم بارسلونا با ترنت الکساندر آرنولد قرارداد امضا میکند، اما نادیده گرفتن او هم آشکارا اشتباه است. از آنجایی که او اکثراً بهعنوان معیاری در این نقش دیده میشود، خوب است که ببینیم نلسون سمدو و سرجی روبرتو در مقایسه با الماس جوان لیورپول، چقدر خوب هستند.
ترنت الکساندر آرنولد در زمینه کنشهای هجومی موفق، پاسهای کلیدی، تعداد پاس گل مورد انتظار در هر 90 دقیقه و اقدامهای هجومی به ازای هر 90 دقیقه، کاملاً از هر دوی آنها برتر است. او با دقت پاس %74.8 پاسور آنچنان خوبی نیست و با فاصلهای نسبتاً زیاد، پایینتر از هر دو مدافع راست بارسلونا قرار میگیرد. درباره نرخ موفقیت دریبلهای او هم میتوان همین نتیجه را گرفت؛ چراکه با %41.18 با اختلاف زیاد، پایینتر از سرجی روبرتو و نلسون سمدو جا گرفته است.
اشرف حکیمی
بازیکن دیگر به خاطر قرارداد قرضیاش هنوز بازیکن رئالمادرید است و پیوستنش به بارسلونا محال به نظر میرسد، اما با این وجود، در هر دو زمینه به یک اندازه شگفتانگیز است. حکیمی به بازیکنی برجسته برای بروسیا دورتموند تبدیل شده و باید به پیشرفت در آینده نزدیک ادامه دهد. همانند الکساندر-آرنولد، دقت پاس حکیمی (%83.99) و نرخ موفقیت دریبل وی (%57.07) است و پایینتر از هر دو بازیکن بارسلونا، اما در مابقی زمینهها مطلقاً برتر است.
درواقع روبرتو با ارسال 9.33 پاس به منطقه خطر، به طور میانگین، کمی بهتر از حکیمی (8.59) عمل کرده، اما بازیکن جوان دورتموند در اقدامهای هجومی موفق، تعداد پاس گل مورد انتظار در هر 90 دقیقه، پاسهای کلیدی و کنشهای هجومی به ازای 90 دقیقه، هر دو بازیکن بارسلونا را از میدان به در میکند.
یاشوا کیمیش
از آنجایی که یاشوا کیمیش در بازی منطقهای (Positional Play) بازیکنی خبره، پیشبرنده توپی استثنایی و از هر دو مدافع راست بارسلونا خلاقتر است، سومین گزینه ایدهآل محسوب میشود.
قطعاً او نیز هدفی است که به دست آوردنش سخت مینماید، اما مسلماً از دو بازیکن پیشین دستیافتنیتر است. هنگامی که سخن از حمل توپ و ارسال پاس به منطقه خطر سخن به میان میآید، کیمیش با فاصله زیادی بالاتر از سمدو و روبرتو قرار میگیرد و در اقدامهای هجومی موفق، ارسال پاسهای کلیدی و تعداد پاس گل مورد انتظار به ازای هر 90 دقیقه، آنها را از میدان به در میکند.
اما جالب است که او در دقت پاس، بالاتر از سمدو و اندکی پایینتر از روبرتو و در تعداد دریبل موفق با فاصلهای اندک، پشت سر هر دوی آنها قرار میگیرد که از او گزینهای جذاب برای بلوگرانا میسازد. با اینکه نرخ موفقیت او در نبردهای یک در مقابل یک دفاعی، بالاتر از میانگین است، اما به این دلیل که در هر بازی در 5.74 نبرد شرکت داشته، از آن عبور میکنیم.
ژوائو کانسلو
اینجاست که تحلیل دادهها برای ما که از آغاز به دنبال گزینههای واقعگرایانهتری هستیم که هم مناسب جیب بارسا و هم در بازار فعلی در دسترس باشد، واقعاً جذاب میشود. در حالی که شایعه شده کانسلو گزینهای بالقوه برای معاوضه با سمدو است، اما ظاهراً هر دو بازیکن در بعضی جوانب شبیه هم هستند.
در زمینه تعداد پاس گل مورد انتظار و پاس کلیدی به ازای هر 90 دقیقه، تقریباً در یک سطح هستند و روبرتو هر دوی آنها را در این زمینهها از میدان به در میکند؛ اما کانسلو در پیش بردن توپ و ارسال پاس به منطقه خطر، خیلی بهتر است.
زمانی که به دوئلهای دفاعی نگاهی میاندازیم، کانسلو میانگین 8.18 با نرخ موفقیت %63.54 را در 2019/20 ثبت کرده که با 4.61 و %48 روبرتو و 9.01 و %58.63 سمدو مقایسه شده است. در مجموع کانسلو میتواند ترکیبی از هر دو شامل توانایی دفاعی سمدو و قابلیت پاسوری روبرتو باشد، اما نسبت به دومی در یکسوم جلویی زمین، خطر کمتری دارد.
پل لیرولا
پل لیرولا گزینهای جذاب اما خارج از دید است. اگرچه لزوماً در هیچ یک از زمینهها فوقالعاده نیست، اما به نظر با 0.12 پاس گل مورد انتظار و 0.51 پاس کلیدی در هر 90 دقیقه، کاملاً خلاق است.
پل لیرولا میتواند به توانایی دریبلزنی و مهارتهای هجومی مناسبش که اندکی از نلسون سمدو و سرجی روبرتو بهتر است و نیز ارسال 8.78 پاس به منطقه خطر در هر 90 دقیقه ببالد.
با این حال، پل لیرولا با ثبت 3.65 نبرد در هر 90 دقیقه، به ندرت در نبردهای دفاعی وارد میشود، اما با %62 آنها را با پیروزی پشت سر گذاشته است که با تعداد کلی کمتر، هر دو بازیکن بارسلونا را از دور خارج میکند.
کنی تته
به چند دلیل، کنی تته گزینهای جذاب است. نخست در هر دو آیتم پیش بردن توپ و خلاقیت، جایگاه بالایی کسب کرده و در مجموع با 0.11 پاس گل مورد انتظار و ارسال 10.22 پاس به منطقه خطر و نیز 12.68 کنش هجومی در هر 90 دقیقه و دقت پاس %70.21 در یکسوم جلویی زمین، نمراتی بالاتر از میانگین کسب میکند.
دریبلینگ و قدرت پاسوری مناسب کنی تته و داشتن سابقه عضویت در آکادمی آژاکس، او را به گزینهای بسیار مناسب برای بارسلونا تبدیل کرده که باید در آینده نزدیک زیر نظر گرفته شود.
بهعلاوه با 7.54 دوئل دفاعی در هر 90 دقیقه و نرخ موفقیت %60.58، ترکیب مناسبی از تواناییهای دفاعی و هجومی را در اختیار دارد که اگر در محیط مناسب برای رشد کردن حضور داشته باشد، هنوز جا برای بهتر کردن آنها دارد.
سخن پایانی
متأسفانه در حالی که بهترین گزینهها دست یافتنی یا واقعگرایانه نیستند، ممکن است برخی بازیکنان بتوانند بدون توجه به نام و آوازهشان بسیار مناسب باشند.
به نظر، ژوائو کانسلو گزینه احتمالی است و در حالی که ممکن است نسبت به نقطه فعلی، پیشرفت زیادی نکند، اما موجب پیشرفت تیم شود. زیرا ترکیبی از مهارتهای سرجی روبرتو و نلسون سمدو را ارائه میدهد که برای بارسلونا که مجبور است به خاطر اثرگذاری متفاوت آن دو (سمدو و روبرتو) جابجایشان کند، گزینهای مناسب است.
کنی تته و پل لیرولا آینده درخشانی دارند و در حالی که به نظر بعید است مورد توجه قرار گرفته باشند، اگر به معنای واقعی کلمه آموزش ببینند، میتوانند نشان دهند که بازیکنان اثرگذاری هستند. یاشوا کیمیش برای هواداران بارسلونا رؤیایی محال است و به درستی، در حالی که ترنت الکساندر آرنولد و اشرف حکیمی میتوانند ایدهآل باشند، دستیابی به آنها ممکن نیست.
نوشته دوماگوی کُشتانژیاک برای totalfootballanalysis