🔻قسمت اول ماجرا در حدود ۱۲ سال پیش اتفاق میافتد زمانی که اهالی این منطقه این زمینها را به صورت قول نامهای از اداره اوقاف کرمانشاه خریداری میکنند ولی زمانی که برای مجوز ساختوساز به شهرداری مراجع میکنند با عدم صدور مجوز از سوی شهرداری مواجه میشوند که با پیگیریهای اهالی مشخص میشود شهرداری کرمانشاه و اداره اوقاف برسر تملک ملک اختلاف دارند به این صورت که شهرداری به ازای اهدای مجوز برای ساختوساز این زمینها از اداره اوقاف میخواهد که زمینی معادل ۸۰درصد ارزش این زمینها را در اختیار شهرداری قرار دهد و اداره اوقاف مدعی است که یک بار این کار را انجام داده و دیگر حاضر به انجام دوباره این کار نیست ولی شهرداری این قضیه را به کلی کتمان میکند.
خلاصه صاحبان این زمین ها به خاطر درگیری اداره اوقاف و شهرداری حدود ۱۲ سال است که از استفاده قانونی ملک خود محروم شدهاند.
▪️قسمت دوم ماجرا زمانی شروع میشود که طی سالهای اخیر قیمت مسکن افزایش پیدا میکنند. این اهالی که عمدتا مردم حاشیهنشین و فقیر شهرند توان پرداخت کرایه خانه و اجارهبها را ندارند . عدهای از اهالی به اجبار با لطایف الحیل ساختوساز خود را از چشم شهرداری پنهان میکنند و شروع ساخت منزل میکنند و در منازل ساکن میشوند ولی هیچ کدام از منازل مجوز قانونی ندارند.
▫️قسمت سوم ماجرا از وقتی شروع میشود که تعدادی از خانوادهها که جزو فقیرترین افراد اون مناطق هستند طی روزها و ماههای اخیر به طور کامل بیخانهمان میشوند و با کمک گرفتن از اهالی مستضعف همون منطقه با بلوک سیمانی شروع به ساخت آلونکهای کوچکی بر روی ملک خود میکنند.
شهرداری کرمانشاه، ماموران اجرایی خود را با تجهیزات کامل ضد آشوب روانه منطقه میکنند که حکم تخریب را اجرا کنند. بار اول ماموران شهرداری ساعت ۳نصف شب به منطقه یورش میبرند که با گریه و التماس ساکنان منازل مواجه میشوند که به گفته اهالی آن منطقه برخورد نامناسبی با نوامیس این منازل انجام میدهند و همین برخورد نامناسب باعث جریحهدار شدن احساسات بقیه اهالی میشود و مانع از اجرایی حکم تخریب می شوند. چند روز بعد، علاوه بر ماموران اجرایی شهرداری، تعدادی از خانمهای مشغول در مراکز کمپ اعتیاد را اجیر میکند و دوباره به منطقه یورش برده و...
و بدون هیچ ملاحظهای در حالی که ساکنین منازل در خواب بودند، گاز اشکآور داخل همین الونکها میاندازند و بعد ساکنین منزل مجبور به خروج از خانه شدند و به محض خروج از خانه ماموران شهرداری با اسپری فلفل از آنها پذیرایی به عمل میآوردند و بعد لودر بدون حتی خارج کردن حداقل امکانات زندگی آنها شروع به تخریب منازل میکند.
خانم آسیه_پناهی به همراه ۵نفر دیگر از اعضای خانواده خود، یکی از خانوادههای ساکن در این منازل بوده که در آلونکی ۱۲متری ساخته شده روی زمینی که قول نامه ی آن را داشته ، آسیب دیده و به گفته اهالی منطقه به دلیل استفاده بیش از حد از اسپری فلفل دچار سکته قلبی شده و بعد هم فوت کرده است.
▪️ در خبرها آمده بود که مرحوم خانوم پناهی معتاد بوده و علت مرگ این بوده است، اما با پرسشهایی که از اهالی منطقه داشتیم، متوجه شدیم که اصلا چنین خبر و اتهامی از اساس کذب بوده و حتما مسئولین در برابر این اتهام زنی نیز باید پاسخگو باشند.