نام کتاب: پیشگویی آسمانی
نویسنده: جیمز ردفیلد
مترجم: هرمز عبداللهی
انتشارات: فرزان
سال نشر: ۱۳۷۵
زبان: فارسی
تعداد صفحات: ۳۸۷ صفحه
فرمت: PDF
حجم: ۳٫۷۴ مگابایت
برای دانلود کتاب همین جا را کلیک کنید
خلاصه داستان
زمان: ۱۹۹۰ میلادی
مکان: آمریکای جنوبی، پرو
شارلین به دوست قدیمی‌اش خبر می‌دهد که کتیبه‌ای (دست نوشته ای) در پرو پیدا شده و او می‌خواهد در موردش، با وی صحبت کند. وقتی یکدیگر را ملاقات می‌کنند، به او می‌گوید که دولت پرو از فاش شدن متن کتیبه برای مردم جلوگیری می‌کند، ولی او با کشیشی ملاقات کرده که به وی گفته کتیبه متعلق به قرن ششم پیش از میلاد مسیح است و تحولی همه جانبه در جامعه بشری، در دهه‌های پایانی قرن بیستم پیش‌بینی می‌کند. کم‌کم تغییری در بنیادِ آگاهی‌ها بوجود می‌آید. تغییری که ماهیت مذهبی ندارد بلکه روحانی است …
معرفی کتاب
کیمیاگران می گویند: «آدمی باید کاری را که طبیعت ناتمام گذاشته، تمام کند.»
رمان بسیار زیبای پیشگویی آسمانی اثر جیمز ردفیلد نویسنده، مدرس، فیلمنامه و فیلم تهیه کننده آمریکایی است. این کتاب، جلد اول از مجموعه چهار جلدی پیشگویی سلستین می باشد و داستانِ آن پیرامون کتیبه ای مربوط به قرن ششم پیش از میلاد می باشد که تازه کشف شده و مطالب خاص و شگفت انگیزی را پیرامون “آگاهی” و “تعالی روح” عنوان می کند.
نیم قرن است که گونه ی جدیدی از آگاهی به دنیای بشریت گام نهاده، هشیاری نوینی که می توان آن را تعالی روحانی نامید. اگر این کتاب را بخوانید شاید خیلی زود دریابید که چه اتفاقی در شرف وقوع است و آن را درون خود احساس کنید. این احساس با ادراکی ژرف از مسیر زندگی آغاز می شود، با آگاهی از وقایع اتفاقی که درست در لحظه مناسب رخ می دهند و افراد مناسب را سر راه ما قرار می دهند تا به طور ناگهانی زندگی ما را در مسیر تازه و مهمی قرار دهند. شاید ما بیش از هر فرد دیگر در هر برهه به ادراکِ معنایِ والاترِ این وقایع مرموز نائل شویم.
می دانیم که زندگی در واقع، یک تجلی روحانی شخصی و پر راز و رمز است که تا کنون هیچ علم، فلسفه یا مذهبی قادر به تشریح کامل آن نبوده است. همچنین می دانیم زمانی که به رخدادهای پیرامون خود پی بردیم و آموختیم که چگونه با چنین فرایندهای مرموزی برخورد کنیم و احتمال وقوع آنها را در زندگی افزایش دهیم، جامعه ی بشری با جهش بزرگی به سوی روش نوین زندگی گام برخواهد داشت؛ روشی که بهترین سنتهای ما را دریافته و فرهنگی پدید می آورد که همواره هدف تاریخ بوده است.
پیشگویی آسمانی، در برگیرنده اسراری است که هم اکنون در حال دگرگون ساختن جهان است. با توسل به تعالیم خردمندانه یک دست نوشته پرویی این کتاب به شما می آموزد که از هم اکنون بین وقایع زندگی خود ارتباط برقرار کنید و به شما این امکان را می دهد تا وقایعی را که در آینده برای شما رخ خواهد داد ببینید! کتابی که نخستین بار در کتابفروشی های کوچک آمریکا عرضه شد و سپس دست به دست گشت. داستان این کتاب، یک ماجرا و کشف تکان دهنده است. اما در عین حال، راهنمایی قدرتمند است که به ادراک روشن شما از علت موقعیت کنونی تان در زندگی می انجامد. و با انرژی و امیدی نو شما را در مسیر حرکتتان به سوی فردا هدایت می کند. کتابی که فقط یکبار در زندگی به آن بر می خورید اما زندگیتان را برای همیشه دگرگون می سازد.
عنوان کتاب:
عنوان انگلیسی کتاب The Celestine Prophecy می باشد. اسمِProphecy معناهای پیشگویی، غیبگویی، نبوت، رسالت و ابلاغ را در برمی گیرد. Celestine نیز در در لغتنامه بزرگ وبستر، به دو معنایبلورهای سولفات استرونیوم و همچنین فرقه ای که توسط پاپ سلستین پنجم در سده سیزدهم میلادی بنیان گذاشته شد، آورده شده است؛ اما در این کتاب، نام خرابه هایی در کشور پرو است که “کتیبه” داستان در آن کشف می شود. با توجه به توضیحات فوق و همچنین موضوع کتاب، نزدیکترین ترجمه فارسی می تواند “پیشگویی سلستین” باشد.
در برخی ترجمه ها، عنوانِ کتاب متاسفانه به غلط، “پیشگویی آسمانی” ترجمه شده است و علت آن اشتباه گرفتن واژه Celestine باCelestial (به فارسی: آسمانی) است.
موضوع کتاب:
موضوع اصلی کتاب به کشف یک کتیبه (دست نوشته) باستانی در کشور پرو در آمریکای جنوبی بازمی گردد که در آن از ۹ بصیرت (بینش) سخن رفته که با و جود قدمت بسیار (قرن ششم پیش از میلاد)، می تواند بسیاری از مسائل و چیستانهای انسانی را که در آستانه شروع هزاره سوم میلادی قرار دارد، پاسخ و حتی ناپدید شدن ناگهانی قوم مایا را که تا به امروز به صورت راز باقی مانده، توضیح دهد.
کلیسا در مقابل گفته های کتیبه، شدیدا مقاومت می کند؛ چون کشیش ها فکر می کنند که این گفته ها و آموزه ها، ایمان مردم را ضعیف می کند. این کتیبه، اسراری را فاش می کند که در حال دگرگون ساختن جهان امروز است و آگاهی هایی را به انسان می دهد تا روح خود را بازیابد.
خواننده همراه با قهرمان داستان، جوانی با هزار شور، شوق و آرمان که هنوز به دهه سی زندگی نرسیده و احساس سرخوردگی و گمگشتگی می کند، به دنبال این خود گمشده اش به کشور پرو می رود و سفر شگفت انگیز و پرهیجانی را آغاز می کند که طی آن با بصیرت های یادشده، به ترتیب و یکی یکی آشنا شده و پوست می اندازد. هر چند که بینش ها هر یک به موضوع جداگانه و مستقلی از وجود آدمی می پردازد، اما در عین حال هر یک سنگ بنای درکِ بینش بعدی است.
بصیرت ها:
بصیرت هایی که در کتیبه آمده؛ تکان دهنده، ملموس و بسیار خردمندانه است و ما را هدایت می کند تا جان خویش را در برگیریم و با انرژی و امیدی تازه به طرف تکامل خود حرکت کنیم. دراین کتاب از نه بصیرت نام برده می شود:
• بصیرت اول: جرم بحرانی
آگاهی از پدیده همزمانی است. به این معنی که باور کنیم چیز دیگری در زندگی روزمره جریان دارد و درنتیجه برخوردهای ما در زندگی معنی دار است. (دقیقاً مثل این که به دنبال خرید کتابی به کتابفروشی می روید و به یک باره آن کتاب در کتابفروشی روی پیشخوان مقابل شماست.)
• بصیرت دوم: طولانی شدن لحظه
اطلاعات ما را از مقطع تاریخی مان گسترش می دهد و به ما نشان می دهد که چگونه به تمدن نگاه کنیم، نه فقط در مقطع زمانی خودمان بلکه از دورنمای کل هزاره. این نحوه نگرش اشتغال ذهنی مان را روشن کرده و دید ما را گسترش می دهد. با شناختن واقعیت تاریخی انسانهایی که پیش از ما بوده اند، خواهیم فهمید که چرا اینگونه به دنیا نگاه می کنیم و سهم ما در برابر پیشرفتهای بعدی چیست؟ در کتیبه آمده در پایان هزاره دوم یعنی زمان فعلی، ما قادر خواهیم بود تا کل دوره تاریخی را یکجا ببینیم و بفهیمیم آن اشتغال ذهنی که در نیمه آخر این هزاره یعنی عصر جدید شکل گرفت، چیست. آگاهی ما امروز از این رویدادهای همزمان نشان می دهد که ما به این اشتغال ذهنی پی برده ایم.
• بصیرت سوم: مبحث انرژی
این بصیرت ادراک متفاوتی از دنیای فیزیکی و انرژی ارائه می دهد.پیش بینی می شود که بشر در زمانی نزدیک در پایان هزاره دوم، انرژی جدیدی را کشف می کند که اساس تمامی پدیده ها از جمله انسان می باشد و به صورت تشعشعات بیرونی در تمام پدیده ها ظاهر می شود، مشاهده این انرژی با توجه بیشتر نسبت به زیبایی ها آغاز می شود؛ در نتیجه انسانها به زیبایی ها بیشتر توجه نشان می دهند.
سرانجام بشر جهان هستی را به صورت آمیزه ای از یک انرژی پویا می بیند، انرژی که ما را حفظ می کند و نسبت به انتظارهای ما واکنش نشان می دهد؛ به علاوه خواهیم دید که ما از یک منبع بزرگتر انرژی جدا شده ایم و در می یابیم که این جدایی باعث شده که ما احساس ضعف، ناامنی و کمبود نماییم.
• بصیرت چهارم: مبارزه قدرت
بصیرت چهارم یعنی نگریستن به جهان به عنوان یک صحنه رقابت بر سر انرژی و قدرت. از این درونما می توان مشاهده کرد که بشر همواره احساس ناامنی و قطع ارتباط با این منبع انرژی روحانی را داشته و سعی کرده این انرژی را از طریق احاطه بر دیگران و گرفتن انرژی آنها تأمین کند؛ یک رقابت ناخودآگاه که اساس مبارزه ها و اختلاف ها را تشکیل می دهد:
«ما فقط می دانیم که به هنگام شکست احساس ضعف می کنیم و وقتی بردیگران مسلط شویم احساس بهتری پیدا می کنیم. چیزی که ما نمی دانیم این است که این احساس بهتر به ضرر دیگران تمام می شود و درواقع ما این انرژی را از آنان می گیریم ، خیلی از مردم در طول زندگی به طور دائم در حال شکار انرژی دیگران هستند.»
وقتی بشر برای نخستین بار به وجود این رقابت پی می برد، خیلی زود می خواهد از این درگیری ها فراتر رود، تا از این رقابت که بر سر انرژی بی ارزش انسان رخ می دهد رهایی یابد؛ چرا که سرانجام می تواند این انرژی را از منبع دیگری به دست آورد!
• بصیرت پنجم: پیام عرفا
به ما نشان می دهد که یک منبع انرژی جایگزین وجود دارد. اما تا زمانی که ما با روش ویژه خود برای تسلط بر انرژی دیگران به مبارزه برنخیزیم و از آن دست نکشیم، قادر به برقراری ارتباط پایدار با این منبع نخواهیم بود؛ زیرا هر گاه این عادت را تکرار کنیم، از منبع اصلی انرژی جدا می شویم و کلید رهایی از این عادت، خود آگاهانه کردن آن است. باید دریابیم که روش ویژه ما برای تسلط بر دیگران، عادتی است که در کودکی برای جلب توجه و کشاندن انرژی به سوی خود آموخته ایم و به آن خو گرفته ایم.
تنها راه حل، پایه ریزی رابطه شخصی مداوم با منبع بینهایت انرژی روحانی درون است که منجر به یک دگرگونی عرفانی شده و احساس بی پایانی از عشق و انرژی را برای ما به ارمغان می آورد و با افزایش درک زیبایی، ما را به سوی آن آگاهی برتر سوق می دهد.
• بصیرت ششم: پاک کردن گذشته
این بصیرت نمایش هایی را که ما از کودکی در آنها نقش بازی می کنیم، طبقه بندی کرده است. به این ترتیب که نمایش هرکس متناسب است با مکانی در طیف تهاجمی-انفعالی قابل بررسی است و ترتیب نمایشها از این قرار است: “تهدید کننده”، “بازجو”، “منزوی” و “منِ ضعیف”.
پاک کردنِ گذشته، مرحله حساسی در جهت آگاه شدن از راههای فردیِ تسلط است که در کودکی آموخته ایم. با این بصیرت، ما قادر خواهیم بود بر عادت گذشته خود که همان روش تسلط و تصاحب انرژی دیگران است، فائق آییم و حقیقت وجودی خود و مأموریت زندگیمان را کشف کنیم. بنابر گفته کتیبه، زمانی که بتوانیم بر این عادت غلبه کنیم، خودِ برتر و یا هویتِ تکاملی خود را خواهیم یافت.
• بصیرت هفتم: به کارگیری جریان
این بصیرت می گوید که باید بی درنگ تصورات بد را کنار بگذاریم و یک تصور خوب را جانشین آن کنیم. به زودی می بینم که دیگر تصورات منفی به ذهنمان راه نخواهد یافت. دریافتهای ناگهانی ما باید در مورد رویدادهای مطلوب باشد، زمانی که تصورات منفی به ذهن می آیند، باید به طور جدی آنها را دور کرد و اجاره نداد که ادامه پیدا کنند.
موفقیت زمانی به دست می آید که ما بتوانیم در هر واقعه، نقطه ای روشن پیدا کنیم و تنها تغییرات مثبت را در نظر بگیریم. با این کار جریانی از رویدادهای همزمان، درهای موفقیت را به روی ما خواهد گشود.
• بصیرت هشتم: اخلاق میان فردی
راجع به استفاده از انرژی به روشی جدید و کلی در ارتباط با مردماست و نخست از بچه ها شروع می کند. اینکه باید به آنها همانطوری که هستند نگاه کنیم یعنی به عنوان نقاط نهایی تکامل که ما را پیش می برند؛ اما برای این که بیاموزند تا خودشان در مسیر تکامل قرار بگیرند، بدون قید و شرط به انرژی ما به عنوان یک اصل ثابت احتیاج دارند.
بدترین کاری که می توان انجام داد این است که هنگام تصحیح اشتباهاتشان انرژی آنان را بگیریم. اگر بزرگ سالان بدون توجه به شرایط، انرژی مورد نیاز طفل را به او بدهند؛ آن وقت از فراگیری رفتارهای نامطلوب توسط کودک جلوگیری می شود. به همین علت باید بچه ها همیشه در مباحثه ها و گفتگوها شرکت داشته باشند، بخصوص زمانی که راجع به خودشان صحبت می شود. و ما باید مسئولیت آن تعداد از کودکان را به عهده بگیریم که می توانیم توجه و مراقبت کافی نسبت به همه آنها داشته باشیم.
راجع به تعداد بچه ها در کتیبه صحبت شده و توضیح می دهد که هر فرد بزرگسال در یک زمان فقط می توان بر روی یک بچه تمرکز کند و متوجه او باشد. اگر تعداد بچه ها بیش از تعداد بزرگسالان باشد، آن وقت بزرگسالان مغلوب می شوند و نمی توانند انرژی کافی به بچه ها بدهند و بچه ها برای توجه بزرگسالان به رقابت می پردازند، «رقابت خواهر و برادر». کتیبه اشاره می کند که:
«ما همیشه باید راهی برای بیان حقیقت به بچه ها پیدا کنیم.»
همچنین در مورد یک چیز هشدار می دهد:
«اگر زمانی به کسی وابستگی پیدا کنی، رشد تو متوقف خواهد شد.»
و در این صورت چه بر سرعشق می آید؟ توضیح می دهد که عشق می تواند وجود داشته باشد، اما نخست باید خودمان را کامل کنیم. دایره وجودمان را کامل کنیم یعنی به دنبال نیمه گم شده مذکر یا مونث خود در بیرون نباشیم؛ بلکه در درون خود نیمه دیگر خود را بیابیم و دایره مان را کامل کنیم تا بتوانیم رابطه مان را با جهان استحکام بخشیم و برای این کار فرصت زیادی لازم است تا بتوانیم به رابطه برتر دست یابیم. رابطه ای که در آن دو انسان کامل با هم یک فرد برتر را به وجود می آورند. این وضعیت دیگر ما را از مسیر تکامل خارج نمی کند. طبق مطالب کتیبه، هرگاه شخصی بر سر راه ما قرار بگیرد، همواره حامل پیامی برای ماست و اگر ما نتوانیم پیام را دریافت کنیم، به این معنا نیست که پیامی وجود ندارد. زمانی که این پدیده را درک کنیم، روابط متقابل ما آرامتر، هدفمند تر و سنجیده تر خواهد شد.
• بصیرت نهم: پیدایش فرهنگی نو
این بصیرت راجع به “انرژی جنگلهای کهنسال” صحبت می کند و توضیح می هد که چگونه فرهنگ بشر در هزار سال آینده، درنتیجه یک تکاملِ آگاهانه متحول می شود. این بصیرت، یک روش زندگی کاملا متفاوت را توصیف می کند؛ برای مثال طبق پیش بینی کتیبه بشر با کمال میل خواستار کاهش جمعیت به گونه ای است که همه انسانها بتوانند در زیباترین و قدرتمندترین مکانهای دنیا زندگی کنند. و اما بسیاری از این مکانها در آینده به طرزی باور نکردنی به وجود می آیند؛ زیرا انسان به طور عملی از قطع درختان جنگلی خودداری خواهد کرد و در نتیجه آنها می توانند رشد کرده و انرژی تولید کنند.
طبق بصیرت نهم، در نیمه هزاره بعد بشر به راستی در میان درختان پانصد ساله و باغهایی که به دقت محافظت شده اند، زندگی خواهد کرد و این در حالی است که به راحتی به شهرها که محصول یک تکنولوژی اعجازآمیز هستند، سفر خواهد نمود. در آن زمان وسایل حیات از جمله مواد غذایی، پوشاک و وسایل حمل و نقل کاملا خود کار بوده و در دسترس همگان قرار خواهد داشت. نیازهای ما بدون تبادل پول و البته بدون وجود هیچگونه کندی و اهمال به طور کامل تامین خواهد شد. هر فرد توسط دریافتهای ناگهانیش در می یابد که دقیقاً چه کاری را در چه زمانی انجام دهد و همه با هم در هماهنگی کامل خواهند بود:
«هیچ کس در استفاده از آنچه که در اختیار دارد، افراط نخواهد کرد چرا که دیگر نیازی به تصاحب و حفظ امنیت نخواهد داشت.»
در هزاره بعد زندگی چیز دیگری خواهد بود. در جهانی که بصیرت نهم به تصویر کشیده است همگان درانجام کارهای خود تامل کرده و هشیار می شوند و همیشه نسبت به وقوع برخوردهای هدفمند بعدی گوش به زنگ خواهند بود. بنابرگفته کتیبه جستجوی طبیعی انسان برای یافتن حقیقت ما را به این مکان هدایت خواهد کرد اما برای درک چگونگی این حرکت باید تصور کنیم که در آن زمان زندگی می کنیم.
درباره آنچه تاکنون در این هزاره رخ داده است فکر کنید، طی قرون وسطی ما در دنیای ساده ای از خوبیها و بدیها که به وسیله کشیشان مشخص می شد، زندگی می کردیم و اما در رنسانس، این قید و بندها را رها کردیم و فهمیدیم که درباره موقعیت بشر در جهان، چیزی بیشتر از آنچه کشیشان می دانند وجود دارد. پس علم را مامور کشف موقعیت حقیقی خود کردیم .اما زمانی که این کوششها با سرعت لازم پاسخگوی سوالهای ما نبودند، تصمیم گرفتیم که موقعیت خود را تثبیت کنیم. به همین ترتیب ارزش معنوی کار نوین خود را به یک اشتغال ذهنی (که امروزه همه با آن آشنا هستیم) تبدیل کردیم تا واقعیت را از کلیسا جدا کنیم و به اسرار جهان پی ببریم. اما هم اکنون حقیقت این اشتغال ذهنی را می بینیم و در می یابیم که دلیل واقعی این امر این بوده که می خواستیم صحنه را برای روش جدید زندگی که دوباره آن اسرار را به حیات دراین سیاره باز می گرداند، آماده سازیم. چرا که بشر برای تکامل آگاهانه به این سیاره پا گذاشته است.
بنابه گفته بصیرت نهم، هنگامی که در می یابیم چگونه روند تکامل را با کسب تمام حقایق طی کنیم، کل فرهنگ بشر به گونه ای قابل پیش بینی تغییر خواهد کرد. وقتی به جمعیت بحرانی رسیدم و بصیرتها در مقیاس جهانی شناخته شدند، نژاد بشر نخست یک دوره درون نگری عمیق را تجربه خواهد کرد. ما در می یابیم که زیبایی فوق العاده و روحانیت جهان طبیعی به راستی چیست، درختها، رودخانه ها و کوه ها را همچون معابد عظیم قدرت مقدس خواهیم شمرد و خواهان پایان بخشیدن به تمام فعالیت های اقتصادی می شویم. این قسمتی از نخستین تغییر بزرگی است که رخ خواهد داد؛ تغییری که یک حرکت شگفت انگیز در تغییر شغل افراد را در پی خواهد داشت، زیرا افراد از طریق دریافتهای ناگهانی خود متوجه می شوند که شغل مناسب خودشان را ندارند و برای ادامه راه به شغل دیگری روی می آورند.
در قسمتی آمده است که تحول در سیاره، فرهنگی کاملا روحانی را پدید خواهد آورد و افراد بشر را به سطوح بالاتری از جنبش خواهد رساند و این ارتقاء سطح، به پدید آمدن امر دیگری خواهد انجامید. کتیبه، درباره مذاهب مختلف به روشنی توضیح می دهد و به آنها کمک می کند تا به عهدشان وفا کنند. کتیبه بیان می کند که در تاریخ گاه شخصی دقیقا راه ارتباط با انرژی خداوند را در می یابد و بدین ترتیب تبدیل به الگویی جاودانی می شود که مبین امکان وجود این ارتباط است.
بصیرت نهم سرنوشت نهایی بشر را مشخص می کند و تاکید می کند که ما به عنوان بشر در نقطه اوج تکامل قرار داریم و درباره پدیده ای توضیح می دهد که از ذره ای پست و کوچک آغاز شد , عنصر به عنصرو سپس جز به جز با تکامل به سوی جنبش در سطح بالاتر به شکل پیچیده ای در آمد. ما می توانیم ببینیم که کل تاریخ بشر ما را برای دستیابی به تکامل آگاهانه آماده کرده است. اینکه می توانیم انرژی خود را افزایش دهیم و آگاهانه رویدادهای همزمان را تجربه کنیم. این امر باعث می شود تا تکامل با سرعت بیشتری پیش برود. سرنوشت ما این است که به طور مداوم انرژی خود را افزایش دهیم، همانطور که این سطح انرژی افزایش می یابد سطح جنبش در اتمهای بدن ما هم افزایش می یابد؛ یعنی ما سبکتر می شویم و به روحانیت ناب دست می یابیم. افراد بشر باید آماده دریافت انرژی باشند، در مورد آن حرف بزنند و در انتظار آن باشند. در غیر این صورت دوباره حس غلبه بر دیگران و استثمار این سیاره بر ما چیره خواهد شد. اگر به این مرحله نزول کنیم، هرگز نجات نخواهیم یافت.
اطلاعات کتاب
• کتاب پیشگویی آسمانی ترجمه ای است از کتاب The Celestine Prophecy (به فارسی: پیشگویی سلستین)، نوشته جیمز ردفیلداولین بار توسط انتشارات Warner Books در سال ۱۹۹۳ در نیویورک آمریکا منتشر شد.
معرفی مجموعه پیشگویی سلستین
مجموعه رمانهای بسیار زیبای پیشگویی سلستین متشکل از چهار جلد می باشد. در این کتاب ها مجموعا دوازده بصیرت در قالب رمان ارائه می شود. ۹ بصیرت اول در جلد اول، بصیرت دهم در جلد دوم، بصیرت یازدهم در جلد سوم و نهایتا بصیرت دوازدهم در جلد چهارم این مجموعه ارائه می شود. عناوین این رمانها عبارتند از:
• پیشگویی سلستین ۱: پیشگویی سلستین (ترجمه شده با عناوینپیشگویی آسمانی و پیام سلستین)
• پیشگویی سلستین ۲: بصیرت دهم
• پیشگویی سلستین ۳: راز شامبالا
• پیشگویی سلستین ۴: بصیرت دوازدهم
منبع
http://lilibook.ir/4478/%DA%A9%D8%AA...
