به نام آنکه جان را فکرت آموخت
سلام رفقا و دوستان جدیدالورود
امروز یکم ناراحت بودم و این متنو نوشتم :
دیگه دارم کم کم مطمن میشم هیچکس اون نکات و نقد ها هرقسمت رو نمیخونه و فقط صرفا میاد ی چرخی میزنه
باز لاقل دم اونایی گرم ک اگه حتی نمیخونن ی دو سه خط نظر مینویسن
واقعا درد داره وقتی میبینم این قضیه فقط مربوط ب فیلم نیس
وقتی میبینم طرف (اسم نمیبرم)مطلب گذاشته راجب فوتبال یا ی بازی بخصوص انقدر هم با ذوق اینکار کرده(حتی اگه کپی باش) ک لذت میبری ن بازدید میخوره ن فالوور داره ن کامنت میخوره
اونوقت یکی دیگ میاد عکس ی دختر میزاره یا نظرسنجی تموم نشدنی میزاره یا فحش و فحش کشی شده برا بعضیا شاخ
نمیخام مث بابا بزرگا حرف بزنم مخالف شادی و ...نیستم اما لاقل اگه ی نگاه ب اون پستهای ک واقعا چیزی بهتون اضافه نمیکنه میزنین ب چارتا پست درست درمون هم نگاهی بکنیم
واقعا وقتش از خودمون بپرسیم تا کی؟تا کی میخایم ...کلک بازی کنیم
کی میخایم چارتا چیز یاد بگیریم؟
پ ن: ببخشید یکم دلم پر بود
**** ضمنا من بعد مواظب سخنانتون تو کافه فیلم باشین چون آقای هژبری هم بطور نامحسوس بما اضافه شدن****
-------------------
نام اثر : رگ خواب 1395
کارگردان : حمید نعمت اله
بازیگران : لیلا حاتمی - کورش تهامی و...
-----------------------------
خلاصه داستان
مینا(با بازی حاتمی) که به تازگی از پیله ازدواج ناموفق خود بیرون آمده است اصرار دارد تا پدر سالخورده خود خود را از نشیب های زندگی جدید دور نگه دارد و به همین دلیل به دنبال شغلی است تا بتواند استقلال گذشته خود را بازیابد. مینای به دلیل لگد مال شدن اعتماد به نفس خود در زندگی قبلی توانایی حضور بلند مدت در شغل خود را ندارد و هر بار پس از مدت کوتاهی حضور از کار اخراج می شود . ایین مسئله ادامه می یابد تا این که مسیر زندگی اش با کامران (با بازی کوروش تهامی) تلاقی می کند و دوباره چرخه فراز و نشیب های زندگی اش شکل می گیرد.
---------------------------
نقد و بررسی
“رگ خواب” چهارمین ساخته حمید نعمت الله پس از فیلم های “بوتیک”، “بی پولی” و “آرایش غلیظ” است که خوشبختانه همان دغدغه های همیشگی کارگردان را دنبال می کند و مانند سایر آثار ایشان فاصله گذاری های لازم از آثار سیاه نما را دارد.
برجسته ترین فیلمسازان تاریخ سینما در شخصیت پردازی کاراکترها به تمام جزئیاتی که ممکن است به توضیح گوشه ای از رفتار شخصیت ها بپردازد توجه ویژه داشته اند تا بتوانند با قرار دادن نشانه هایی قابل اتکا بخشی از روابط علت و معلولی فیلم را از این طریق برای مخاطب توضیح دهند.
این جزئیات می تواند تلفن همراه شخصیت ها، خودروهای مورد استفاده، شغل و یا نوع پوشش آن ها باشد. همچنین توجه لوکیشن های فیلمبرداری از دیگر عواملی بوده است که توان تاثیرگذاری زیادی در منظر نگاه مخاطب بر اتفاقات فیلم دارد و می تواند بر فضا سازی اثر تاثیر بسزایی گذارد. از نمونه های خوب استفاده از تمام عوامل مذکور در راستای فضاسازی اثر ، می توان به فیلم “فارگو” ساخته برادران کوئن اشاره کرد. از نگاه نگارنده توجه به مسائل اینچنینی می تواند یکی از عوامل تمییز دهنده آثار منسجم از آثار سرسری باشد.
“رگ خواب” از جمله آثاری است که توجه به جزئیات اینچنینی در آن به وفور مشاهده می شود. از فست فودی خانم منصور-محل آشنایی لیلا و مینا- که تداعی کننده رابطه و زندگی های پرشتاب امروزی و علاقه به پیشرفت های لحظه ای و زودگذر است تا انتخاب گربه به عنوان نمادی از رفتارهای کامران. اما نکته مغفول مانده استفاده از این نشانه ها برای پیشبرد داستان است. به معنایی جناب نعمت الله از این نشانه ها صرفا برای معرفی شخصیت ها بهره برده است نه چیزی بیش از این. اتفاقی که می توانست مسیر فیلم را به ویژه در بخش دوم فیلم تغییر دهد.
از نکات برجسته دیگر “رگ خواب” می توان به ریتم مناسب و متناسب با هر بخش داستانی ، استفاده صحیح از موسیقی، بازی خوب بازیگران و بهره گیری درست از لوکیشن ها اشاره کرد که فرسنگ ها با آثار قبلی فیلمساز فاصله دارد.
تم اصلی داستان پیرامون مسائل زنان جامعه و سوء استفاده های عاطفی از آن ها که منجر به بروز شرایط بحرانی می گردد شکل می گیرد. در نیمه ابتدایی فیلم اوج گیری رابطه مینا و کامران و سپری شدن رویاگونه اتفاقات به یاری استفاده از لوکیشن های جذاب، ریتم تند و قاب های چشم نواز به خوبی نمایش داده شده است و مقدمات لازم برای ارائه تلنگر داستان مهیاست. اما متاسفانه فیلم به یکباره مسیر خود را تغییر می دهد و به جای ارائه دلایل منطقی برای روایت داستان توجه مخاطب را -به یاری بازی خوب لیلا حاتمی- به مظلومیت بانوان در جامعه جلب می کند و فکت سینمایی برای سوالاتی که در ذهن مخاطب شکل گرفته ارائه نمی کند. سوالاتی نظیر:
چرایی بازنشگتن مینا به آغوش خانواده با وجود درگیر شدن با شرایط اسفناکی این چنینی
چرایی حضور کامران در کنار مینا در حالی که شرایط حضور در کنار مدیر خود را دارد و نشانی هم از هرزه گردی در او وجود ندارد.
سوالاتی از این دست با پاسخ هایی از ذهن مخاطب پاسخ داده می شود اما بر اساس برداشت های عاطفی از صحنه های به یادگار مانده در حافظه بصری آن ها نه کت های قابل دفاع سینمایی. در حقیقت جناب نعمت الله در نیمه دوم فیلم به جای نمایش اغناپذیر چرایی و چگونگی این فاصله به ارائه عواقب تلخ انتخاب های نادرست می پردازد و با تمرکز بر آن ، جنبه بازدارنگی و عبرت آموزی داستان را برجسته تر می کند. این مسئله نشان از نگاه مصلحانه و دغدغه مند ایشان در رابطه با مسائل زنان در جامعه را دارد اما اگر فیلم به تکمیل روایت خود می پرداخت و به مخاطب اجازه می داد که خود این برداشت ها را داشته باشد به طور حتم توان نفوذ اثر در حافظه سینمایی مخاطبان چند برابر می شد.
جناب نعمت الله تلاش هایی برای صمیمی تر کردن روابط مینا و کامران – مانند صحنه های حضور در انبار- انجام داده است و با بهره گیری از امکانات دوربین شگردهایی برای واقعی کردن مسائلی مانند حجاب مقابل محارم و حضور زن و شوهر در کنار یکدیگر که همواره مورد نظر فیلمسازان بوده اندیشیده است که به نظر می رسد با ممیزی هایی در زمان اکران مواجه شود و البته حذف آن ها لطمه جدی به اثر نخواهد زد. اما نکته قابل طرح در این زمینه نداشتن نگاه رادیکال به مسائل است. نکته ای که در رویکرد فیلمساز به دغدغه های خود از بوتیک تا رگ خواب ادامه داشته و گاهی نظر مساعد خبرگان را هم به خود جلب کرده است.
در مجموع رگ خواب نعمت الله پتانسیل تبدیل شدن به یکی از آثار برجسته جشنواره سی و پنجم را دارا بود که به دلیل اشتباه در انتخاب ررویکرد پرداخت به موضوع، به اثری متوسط تقلیل یافته است. امید است جناب نعمت الله با ساختاری منسجم تر به طرح موضوعات اجتماعی که از مشکلات واقعی جامعه مانند طلاق بپردازند و جای خالی آثاری این چنینی را برای سینمای ایران پر نمایند. آثاری که مخاطب را با امید به آینده راهی مسیرهای تازه نماید.
-----------------------------
پ نوشت:
آهای خبردار، مستی یا هشیار، خوابی یا بیدار، خوابی یا بیدار
تو شب سیاه، تو شب تاریک، از چپ و از راست، از دور و نزدیک
یه نفر داره، جار میزنه جار
آهای غمی که، مثل یه بختک، رو سینه ی من، شده ای آوار
از گلوی من، دستاتُ بردار، دستاتُ بردار، از گلوی من، از گلوی من، دستاتُ بردار
کوچه های شهر، پُرِ ولگرده، دل پُرِ درده، شب پر مَرد و، پُرِ نامرده
آهای خبردار، آهای خبردار، باغ داریم تا باغ، یکی غرق گل، یکی پُرِ خار
مرد داریم تا مرد، یکی سَرِ کار، یکی سَرِ بار، آهای خبردار،یکی سَرِ دار
توی کوچه ها، یه نسیم رفته، پیِ ولگردی، توی باغچه ها، پاییز اومده، پی نامردی
توی آسمون، ماهُ دق میده، ماهُ دق میده، دردِ بی دردی
پاییز اومده، پاییز اومده، پی نامردی، یه نسیم رفته، پی ولگردی
تو شب سیاه، تو شب تاریک، از چپ و از راست، از دور و نزدیک
یه نفر داره، جار میزنه جار
آهای غمی که،مثل یه بختک، رو سینه ی من، شده ای آوار
از گلوی من، دستاتُ بردار، دستاتُ بردار،از گلوی من
از گلوی من، دستاتُ بردار، دستاتُ بردار، از گلوی من
اهنگشو میخاستم بزارم اما بلدنبودم متنشو گذاشتم شما خودتون دانلود کنین و ارضای روحی شین