مطلب ارسالی کاربران
🔥 پیمان اهریمنی دو دیکتاتور..تقسیم لهستان اتحاد استالین و هیتلر و خیانت شوروی به لهستان و در اخر خیانت المان نازی به شوروی ..بخش دوم
در همین زمان، نازیهای آلمانی آغاز به آماده ساختن خود برای نابودی یهودیان اروپا کردند.
اتحاد شوم آلمان نازی و شوروی کمونیست پیامدهای سیاسی وحشتناکی داشت. مسکو تبلیغات علیه نازیسم را متوقف کرد و به همه اعضای کمینترن (انترناسیونال کمونیست) و به همه احزاب کمونیست خارجی یا «احزاب برادر» برای همسویی و سازگاری با اتحاد جدید، دستوراتی صادر کرد. اکنون این دموکراسیهای غربی و عمدتاً «ارتجاعی» انگلیس بودند که مقصر آغاز جنگ جهانی دوم نشان داده میشدند، در حالی که آلمان قربانی قلمداد میشد!
برای بسیاری از ضدفاشیستها و کمونیستهای آلمانی که قبلاً با هیتلر جنگیده و از آلمان به مسکو فرار کرده بودند، پیمان دوستی اتحاد جماهیر شوروی و آلمان، دهشتناک بود. در جریان وحشت بزرگ استالین طی سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۸ تعداد زیادی از آنها قبلاً دستگیر و یا تیرباران شده بودند.
طبق توافق پنهانی آلمان نازی و اتحاد شوروی بود که در بهار سال ۱۹۴۰ سرویسهای امنیتی اتحاد جماهیر شوروی دهها کمونیست آلمانی را به آلمان برده و به گشتاپو و اساس تحویل داد تا به اردوگاههای کار اجباری نازیها فرستاده شوند که اکثر آنها یا در همان اردوگاه کشته شدند و یا تیرباران شده و به قتل رسیدند.
در طی چندین دهه، ارزیابی از پیمان مولوتوف- ریبنترپ در روسیه بسیار متفاوت بوده است. رهبری اتحاد جماهیر شوروی حتی تا پایان شوروی، موجودیت توافق مخفی تکمیلی را انکار میکرد درست به همان به همان روشی که سالها قتل عام ۲۰۰۰۰ افسر لهستانی دستگیر شده در حمله اتحاد جماهیر شوروی به لهستان را در آنچه «قتل عام کاتین» خوانده میشود ،انکار میکرد.
سرانجام در دسامبر ۱۹۸۹ هنگامی که میخائیل گورباچف حکمران کرملین شد، کنگره خلق اتحاد جماهیر شوروی رسما پیمان مولوتف- ریبنتروپ را محکوم کرد و مسکو برای اولین بار اعتراف نمود که این پیمان حاوی یک ضمیمهی مخفی برای منافع دو قدرت بزرگ آن دوران بوده است.
در اوایل دهه ۱۹۹۰ بوریس یلتسین نخستین رئیس جمهور دموکراتیک روسیه از لهستانیها و بالتها به دلیل جنایات دولت شوروی عذرخواهی کرد.
اما پس از آن دوباره داستان به تدریج مورد بازبینی و تحریف قرار گرفت! این اعتراف که اتحاد جماهیر شوروی در طول دو سال اول جنگ جهانی دوم، متحد آلمان بود، چنان شرمآور است که زمامداران روسیه خود را موظف میدانند آن را به تاریکخانهی تاریخ بفرستند و یا با دروغ و تحریف ارائه کنند.
به این ترتیب جنگ جهانی دوم که از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ ادامه داشت به عنوان یک مفهوم در روسیه دچار بازنگری زمانی شد!
بنابراین در جشن سالانهی روز پیروزی که همواره در ۹ ماه مه برگزار میشود، «جنگ بزرگ میهنی» دارای تاریخ جعلی از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ شد! این تلاش برای از بین بردن سالهای شرمآور ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۱ از کتابهای تاریخ است. این واقعیت که استالین تا تابستان سال ۱۹۴۱ مهمترین همدست هیتلر بود با تصویر رسمیاز کشوری که در خط نخست مبارزه با فاشیسم بود، همخوانی ندارد.
پس تاریخ جنگ تازه از ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱، پس از حمله آلمان به شوروی آغاز میشود. اتحاد جماهیر شوروی در این تاریخ به اتحاد کشورهای ضدنازی پیوست و تلاشهای جنگی این کشور با تلفات میلیونها نفر برای شکست آلمان کاملاً مهم و کلیدی شد.
حتی تا سال ۲۰۰۹، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه , پیمان نازی و شوروی را «غیراخلاقی» میخواند. اگرچه او نیز میگفت که انگلیس و فرانسه نیز چشمانداز جبهه ضدفاشیستی را از طریق توافقنامه ۱۹۳۸ مونیخ خراب کرده بودند (وقتی انگلیسیها و فرانسویها با خواست هیتلر موافقت کردند که چکسلواکی استان «زودِت» را به آلمان واگذار کند).
اما در پاییز سال ۲۰۱۴ پوتین برای یک ارزیابی و تحریف جدید آماده شد. او توضیح داد که هیچ مشکلی با پیمان مولوتف- ریبنتروپ ندارد:
«همه میگویند که این خیلی بد بود. خُب، اتحاد جماهیر شوروی نمیخواست به جنگ برود. این چه اشکالی داشت؟!»
این سخنان شش ماه پس از الحاق شبهجزیره کریمه در اوکراین به روسیه و در جریان حمله مداوم به شرق اوکراین، باعث شد تا بسیاری از مردم در لهستان و کشورهای بالتیک احساس نگرانی کنند. تفسیر و توجیه پوتین از همکاری استالین با هیتلر در چارچوب تفکر امپراتورگونهی شوروی و ادعاهای مداوم کنترل بر اروپای شرقی قابل ارزیابی است.
دفاع از پیمان بین پیمان مولوتف- ریبنتروپ و پیوند دادن آن با حق مسکو برای الحاق قلمرو سایر کشورها (مانند کریمه و قبلاً مناطقی از گرجستان ، آبخازیا و اوستیای جنوبی) آشکار است.
پوتین اخیراً نیز از آن پیمان اهریمنی دفاع کرده است. وی در سال ۲۰۱۵ به آنگلا مرکل صدراعظم آلمان گفت که این پیمان برای امنیت اتحاد جماهیر شوروی در برابر سیاست انگلیس و فرانسه علیه هیتلر لازم بود به این دلیل که قدرتهای غربی میخواستند آلمان و شوروی را علیه یکدیگر تحریک کنند!
پایان بخش دوم