reza 007فعلا که به ۲۸ رسیدیم مامان بچه رو هم نداریم چه برسه به خود بچه!
خیلی هم اصرار بوده از سمت خانواده برای ازدواج ولی یکی از دلایلی که نمیرم سمتش همین بچه دار شدنه
مسئله نیازهای بچه ست و مسئولیتیه که در قبال یه انسان داری که قراره توسط تو وارد این دنیای وحشتناک بشه.
کلا دنیای ما دنیای خوبی نیست اگه قرار کسی وارد این دنیا بشه باید کاری کنی که کمترین زجر و سختی رو بکشه.
ما خودمون کلی عقده و آرزوی از دست رفته تو زندگی مون داریم
خیلی از چیزها تو زندگی فقط تو یه برهه برات جذاب و لذت بخشه وقتی بهشون نرسی تا اخر عمر تبدیل به یه عقده یا آرزوی از دست رفته میشه.
مثال میزنم وقتی بچه ای یه اسباب بازی خوب برات جذاب و لذت بخشه وقتی بزرگ بشی دیگه لذتی نداره
وقتی جوونی یه ماشین خفن برات لذت داره وقتی پیر بشی دیگه اون لذتی که تو جوونی ازش میبردی نمیبری.
ما کل زندگی مون شده حسرت نمیخوام یکی دیگه رو بیارم به این دنیا که اونم حسرت بکشه وقتی که تونستم حداقل نیازی های یه انسان تو قرن حاضر براش فراهم کنم میرم سمتش.