طرفداری- مجرمان گاتهام سیتی هرکجای زندان را ببیند، به تصویر خفاش برمی خورند. فرار از خفاش در آنجا غیرممکن است اما جای دیگری هم وجود دارد که خفاش حرف اول را می زند. تصویر این حیوان شب زیست را بدون اغراق از گوشه خیابان ها گرفته تا ایستگاه های اتوبوس و ساختمان های شورای شهر والنسیا می توانید ببینید. اگر شبانه بیرون بروید، حتی ممکن است به نوع واقعی آن هم بربخورید.
با این حال بزرگترین خفاش، در ضلع شرقی استادیوم مستایا زندگی می کند و بندرت از چشم ها پنهان می ماند. شب ها وقتی طرفداران فوتبال وارد مستایا می شوند، این خفاش بیرون می آید و قلب هزاران نفر را به وجد می آورد. خفاش صد سالی می شود که ساکن شهر و جامعه پیرامون والنسیا شدهاند. مدتها قبل از آن که مردم برای اولین بار به این شهر بیایند و مستقر شوند، این شهر بر روی باتلاقی در نزدیکی دریاچه آلبوفره قرار گرفته بود. این زمین، یک زمین بزرگ کلونی پشه ها بود- یکی از غذاهای مورد علاقه خفاش ها. می گویند خفاش ها با تغذیه از این کلونی، مانع ورود دو سوم پشه های منطقه به شهر می شدند.
قدیمیترها می گویند قبل از اینكه جیمز آراگون اول در قرن سیزدهم میلادی، مسیحیان را به پیروزی بر مورها هدایت کند، خفاش ها همچنان سمبل شهر بودند. حتی می گویند قبل از ورود به شهر برای نبرد، تصویر خفاش را می شد روی پرچم جنگجویان آراگون دید. حتی این نقش بر روی چادرهای مردان مبارز دیده می شد. آراگوش از خفاش به عنوان یک نشانه شانس یاد می کرد و پیش از تمام نبردهایش، با این کار موفقیت و پیروزی را تضمین می کرد.
امروزه این نشان خفاش ها همچنان با افتخار در بالای دروازه شهر والنسیا قرار دارند و روایتی موجود است که می گوید هنگامی که باشگاه فوتبال والنسیا در سال 1919 تاسیس شد، بنیانگذاران که در یک بار دور هم جمع شده بودند، از تصویر خفاش بالای ورودی شهر الهام گرفتند. آن ها خفاش را به همراه تاج جیمز آراگون و رنگ های زرد و قرمز الهام گرفته از پرچم Senyera ترکیب کردند و به صورت نماد و سمبل باشگاه درآوردند.
والنسیا نیز مانند بارسلونا به این رنگ های خاص افتخار می کند و اغلب سعی می کند هر فصل یک کیت را با این رنگ ها طراحی کند. هنوز مشخص نیست که حرف »C» موجود در نشان، اشاره به Comunitat (جامعه) دارد یا Ciudad (شهر) اما فکر می کنم حدس زدن اینکه حرف «V» دلالت بر چه اسمی دارد، چندان هم سخت نباشد. به هرحال در آن دوران همه چیز به سلامتی شکوه فوتبال بود. چند سال بعد این ایده به میان آمد که نشان باشگاه عوض شود. فرانسیسکو آگوار تارن، با اعمال تغییرات نسبتا بزرگ، تصمیم گرفت حالت توپ مانند را حذف کند و آن را شبیه به یک شکل کشیده و بیضی مانند کند. در پی این تغییرات، همانطور که در تصویر می بینید، یک نوار آبی رنگ به بالای نشان اضافه شد که نام باشگاه روی آن حک شده بود.
در سال 1941 این نشان یک تغییر جدی دید و خفاش به بالاترین نقطه نشان رفت. با نشان جدید، خفاش در بالای سپر ایستاده و شکل رعب آوری به لوگوی باشگاه داده بود. این نشان جدید همزمان با سال های شکوه این باشگاه بود. قهرمانی والنسیا در سال ابتداییِ کوپا دل ژنرالیسیمو و لالیگا، اعجاب انگیز بود. اواخر دهه 40 دو عنوان دیگر لالیگا و کوپا به ویترین افتخارات والنسیا اضافه شد.
تنها تفاوت بین این نشان و آن نشانی که در فینال لیگ قهرمانان 2000 والنسیا استفاده می کرد، این بود که خفاش یک بار دیگر روی سپر معلق بود و پاها دوباره در هوا معلق بودند. شاید سایه تیره تری از رنگ قرمز نیز در هردو به کار گرفته شده بود. با یک فینال لیگ قهرمانان اروپا و شکستی دیگر، والنسیا احساس کرد نیاز به هوایی تازه دارد تا به هوادارانش امید تازه ای بدهد و همین شد که بار دیگر لوگو تغییر کرد.
بار دیگر تغییراتی در لوگوی خفاش ها ایجاد شد و چندین ویژگی هنری دیگر همراه با تکنیک ها و سایه های مختلف به آن اضافه شد تا کمی بیشتر مدرن و کلاسیک شود. در سال 2009 وقتی جدیدترین ورژن این لوگو ارائه شد، بسیاری را سردرگم کرد چون هیچکس عادت به این تغییرات گسترده نداشت.
شباهت شکل خفاش به آرم بتمن باعث شد در سال 2013 صحبت از اقدام قانونی DC Comics به میان بیاید اما این آخرین باری نبود که لوگو تغییر کرد؛ بار دیگر در سال 2019 هنگامی که این باشگاه یک خفاش ویژه برای جشن صدمین سال خود ترسیم کرده بود، DC Comics آن را دوباره شبیه به لوگوی بتمن دانست و اقدام قانونی انجام داد. سپس با انجام تحقیقات بیشتر مشخص شد لوگوی باشگاه والنسیا 17 سال نسبت به بتمن قدیمی تر است و شکایت هالیوودی ها پس گرفته شد.
چیزی به سادگی عکس خفاش روی نشان فوتبال ممکن است در ابتدا بسیار بی اهمیت به نظر برسد اما وقتی این تصویر به شهر والنسیا تعمیم داده می شود، ارزش معنوی فراتر می رود. این سمبل، سمبل پیروزی است که از زمان جنگ های جیمز آراگون وجود داشته و هر هفته در مستایا، به رخ کشیده می شود.
به قلم BILLY MUNDAY برای وبسایت Thesefootballtimes