ارنست:هوی دمبله دوربین اونوری بگیر
دمبله:مگه اینوری نیس؟
ارنست:نه هی میگم چرا صفحه سیاهه
ویدال:این چیه؟
ارنست:اون دسته میکروفونه خودتو باهاش نخارون ناموسا.
گریزمان:آماده این؟
اومتیتی:آره
راکیتیچ:آره
ارنست:عثمون اون فیلمنامه رو بیار
دمبله:باشه(در راه پایش به سیم گیر میکند و میوفتد)
ارنست:تو برو اونور وایسا خطری نداشته باشی. خب فیلمنامه هم درسته که صدا دوربین کامبک
(فیلمبرداری شروع میشود)
اومتیتی:دلم برات تنگ شده بود عزیزم
(میکروفون به کله اومتیتی میخورد)
ارنست:کااات،میکروفون دست کی بود؟
دمبله:من،سلام
ارنست:برو گمشو بیرون،خداحافظ
فرنکی:من میگیرمش
ارنست:چیو؟
فرنکی:میکروفونو
ارنست:دوباره،صدا دوربین کامبک
(فیلمبرداری شروع میشود)
اومتیتی:دلم برات تنگ شده بود عزیزم
راکیتیچ:منم همینطور
(اومتیتی نزدیک میشود که راکیتیچ را ببوسد)
ارنست:کااااات
گریزمان:چیشد؟
ارنست:خواهیم دید،فیلمنامه رو بیار
(ارنست فیلمنامه را عوض میکند)
ارنست:صدا دوربین کامبک (فیلمبرداری شروع میشود)
اومتیتی:دلم برات تنگ شده بود عزیزم
راکیتیچ:منم همینطور (اومتیتی نزدیک میشود که راکیتیچ را بغل کند)
ارنست:کااااات
گریزمان:باز چیشد؟
ارنست:به تو ربطی نداره
(فیلمنامه را عوض میکند)
ارنست:صدا دوربین کامبک (فیلمبرداری شروع میشود)
اومتیتی:دلم برات تنگ شده عزیزم
راکیتیچ:منم همینطور
(اومتیتی از راه دور برای راکیتیچ بوس میفرستد)
ارنست:کااااااات دوباره فیلمنامه رو بیار
(ویدال فیلمنامه راتو صورت والورده پرت میکند و میرود)
ارنست:هوش حَیواان
(فیلمنامه را باز عوض میکند)
ارنست:صدا دوربین کامبک
(فیلمبرداری شروع میشود)
اومتیتی:دلم برات تنگ شده عزیزم(پشت تلفن)
راکیتیچ:منم همینطور عزیزم
ارنست:کاااات اینم درست نیس
(باز فیلمنامه را عوض میکند)
ارنست:صدا دوربین کامبک
(فیلمبرداری شروع میشود)
اومتیتی:دلم برات تنگ شده عزیزم(پشت تلفن)
راکیتیچ:ولی من اصلا دلم برات تنگ نشده صیک
والورده:به به این میگن فیلم(دست میزند)
گریزمان:برو بابا ریدم تو فیلمسازیت(صحنه را ترک میکند)
اومتیتی:آخرش نزاشتی ببوسمش
ارنست:همینه که هست:|
پ.ن:عکس از مگام منتقم