طرفداری- حسین بادامکی چهارشنبهشب به سراغ گفتگو با رضا حقیقی رفت؛ فوتبالیست بازنشسته مشهدی که مثل بادامکی به پرسپولیس رفت، اما برعکس او دوام چندانی در این تیم نداشت و خیلی زود محو و نابود شد. حقیقی در این گفتوگوی شبانه دوستانه، برخلاف مصاحبههایش صریحتر حرف زد و درباره ماجرای افول ناگهانیاش که برای خیلیها سؤال شده، روشنتر حرف زد. او که روزگاری یکی از 10 بازیکن گرانقیمت لیگ ایران بود، از زنجیره بدشانسیهایش حرف زد و گفت که در یک مقطع هرجا رفته، فقط بدشانسی آورده است. گزارش روزنامه شهرآرای مشهد از گفتگوی حسین بادامکی با رضا حقیقی را میخوانید.
حقیقی شروع بدشانسیهای خود را سال 2014 میداند، سالی که در بهترین فرم خود بود و به همراه تیم ملی در جامجهانی هم حضور داشت:
بعد از جامجهانی برزیل از 3 تیم العربی قطر، دیناموکیف و هرتابرلین پیشنهاد داشتم. انتخاب خودم هرتا بود این موضوع را با علی دایی که در آن زمان سرمربی پرسپولیس بود، مطرح کردم. ایشان به من گفت که تا پایان فصل بمانم و بعد کمکم خواهد کرد که بروم. متأسفانه تیم نتیجه نگرفت و بعد از چند هفته، درخشان سرمربی تیم شد.
بعد از بدشانسی رفتن دایی و آمدن درخشان که میانه خوبی با حقیقی نداشت، دومین بدشانسی حقیقی هم از راه میرسد:
از سوی باشگاه پدیده با مدیربرنامه من تماس گرفتند و برای 13 بازی، پیشنهاد مبلغ یکمیلیارد و 200 میلیون دادند. برای اینکه رضایتنامهام را از پرسپولیس بگیرم، 850 میلیون تومان طلبم را بخشیدم و به مشهد رفتم. قرار بود بلافاصله بعد از ثبت قرارداد، باشگاه پدیده مبلغ 800 میلیون تومان به حسابم واریز کند. متأسفانه در همان مقطع، مجموعه پدیده به مشکل خورد و تمام حسابهای این مجموعه بلوکه شد.
بدشانسی بعدی حقیقی اینبار در شمال بود، جایی که قرار بود با امیر قلعهنویی به فوتبال برگردد:
همراه امیر قلعهنویی راهی انزلی شدم و قرارداد داخلی با ملوان بستم؛ با این شرط که اگر قلعهنویی از این تیم برود، من هم تیم را ترک میکنم. قلعهنویی درنهایت به ملوان نرفت و من هم به صبای قم رفتم تا دوباره شاگرد علی دایی شوم.
در صبا اما شرایط آن طوری که باید، پیش نمیرود و حقیقی که تقریبا یک سال بازی نکرده و درحال محوشدن از فوتبال است، به تایلند میرود؛ جایی که یک بدشانسی دیگر در انتظارش است:
در یک بازی دوستانه مقابل افسیتوکیو در دقیقه 80 بازیکن برزیلی حریف به من لایی زد و خنده همتیمیهایم روی نیمکت بهشدت روی من اثر گذاشت. پس از این اتفاق، عمدا میخواستم کار بازیکن برزیلی را تلافی کنم، تکلی زدم که منجر به پارهشدن کشاله رانم شد.
حقیقی به ایران برمیگردد و بعد از چندماهی که صرف مصدومیتش میشود، دوباره به پدیده میرود تا شاید دوباره از تیم شهرش به روزهای اوج برگردد:
ابتدا آماده نبودم؛ اما 2 ماه شدیدا کار کردم تا بدنم به بهترین فرم خود رسید. بهخاطر نتایج نامطلوبی که گرفته بودیم، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره تیم به این نتیجه رسیدند که مهاجری را عوض کنند و پرویز مظلومی را بگذارند. بهخاطر بدهیهای باشگاه، برای ثبت قرارداد جدید به اندازه مبلغ ثبتشده، باشگاه باید از بدهیهایش میپرداخت. برگیزر که مربی سابقم بود، از من خواست 150 میلیون تومان از طلبهای گذشتهام را ببخشم. درنهایت اما اتفاقاتی افتاد که مظلومی نیامد و برگیزر هم رفتنی شد. پس از آن مهاجری که در سمت خودش ابقا شد از باشگاه با من تماس گرفتند و گفتند دیگر در تمرینات حاضر نشوم. هرچه تلاش کردم تا با مهاجری صحبت کنم، فایدهای نداشت و تنهاکسی که دراینمیان سوخت، رضا حقیقی بود.
آخرین تیم رضا حقیقی، تیمی در لیگیک بود. یک انتخاب دیگر که زنجیره بدشانسیهایش را کامل و تمام کرد:
بزرگترین اشتباه من بعد از تمام این اتفاقات، بازی در تیم شهرداری ماهشهر زیرنظر علی مرزبان بود. متأسفانه اتفاقات بد پشتسرهم برای من افتاد. مرزبان به من وعده داد که میخواهد اتفاقات تلخ مشهد و پدیده را جبران کند، اما در ماهشهر هم اتفاقات بدی رخ داد.