گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی مینگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
...
باد ما را با خود خواهد برد
.
.
تقابلِ زندگی با مرگ و ارجحیتِ بیمنطق و عارفانه-شاعرانهی زندگی نسبت به مرگ
در این فیلم کیارستمی سعی دارد تا در وضعیتِ نرمالِ یک روستا و از درونِ مناسباتِ روزمره و عرفیِ انسانها دست به این تمایز زده و در پیِ آن ارجحیتِ شِقِ مثبت بر منفی را به اثبات برساند. طبقِ معمول، داستان، داستانِ سادهایست حتی میتوان گفت که اصلاً داستانی وجود ندارد: گروهِ فیلمسازی برایِ نمایشِ مناسکِ مرگ در ناحیهای کُردنشین به این ناحیه سفر میکند، شخصیتِ اصلیِ گروه، طیِ فعل و انفعالی روانی در نهایت در حالی که توانایی و امکانِ به تصویر کشیدنِ این مراسم را دارد از این کار چشم میپوشد. او به دلایلی از نمایشِ مرگ منصرف شده است.
کیارستمی عاشقِ زندگیست و مرگ را بسیار دردناک و بیمعنا میداند. در واقع بهتر است بگوییم او چون مرگ را سرشار از سیاهی و پلیدی میبیند و اساساً چون مثلِ تمامِ انسانها نمیداند مرگ چیست، دست به تخطئهی آن و تقدیسِ زندگی میزند. در تمامِ فیلمهایِ کیارستمی این گذارههایِ تک خطی را میتوان مشاهده کرد؛ اما از این نکته نیز نباید غافل شد که او در روندِ فیلمسازیِ خود با گسترشِ زبانیِ دلایلِ غیرمنطقیِ خود، به صورتِ مداوم در حالِ پیشرفت بوده است.
...
این فیلم همانند برخی دیگر از آثار کیارستمی در سالهای اخیر ،هیچ گاه در سینماها اکران نشد .
کیارستمی برای نمایش “باد ما را خواهد برد” با مشکلات بسیاری مواجه بود. شرطهایی مطرح شده بود مبنی بر اینکه بخشهایی مربوط به اشعار فروغ و خیام حذف شود ولی کیارستمی که نمی توانست اشعاری را حذف کند که در کتاب شعرش نیز در کتابفروشیها به فروش میرسد. البته او از آن دست فیلمسازان نیست که بگویند حتی یک فریم از فیلم خود را درنمیآورد بلکه حاضراست مثلا ۱ دقیقه از فیلمش را حذف کند ولی ۳۰ دقیقه را که دیگر نمیتواند . خصوصا سکانسهایی خوب فیلم را.
...
محمود کلاری ، در سال ۷۹ در خصوص فیلمبرداری فیلم باد ما را خواهد برد ساختهی عباس کیارستمی گفته است : این فیلم فلسفیترین فیلم کیارستمی است و این نظر عمومیت دارد. تاثیراتی که این فیلم روی مخاطب میگذارد متفاوت است ؛ خیلیها از فیلم بدشان میآید و عدهای هم فیلم را دوست دارند که این برمیگردد به برداشتها و طرز تلقی که در ذهن مخاطب پیش میآید.کلاری درادامه گفته بود : وقتی فیلم را کار میکردیم در رابطه با فیلم و فیلمنامه چیز زیادی نمیدانستیم و فقط با یک طرح خیلی خلاصه روبهرو بودیم و فیلم در طول کار شکل گرفته است. فیلمبرداری فیلم نیز در سه دهکده فیلمبرداری شده است. هر کدام از نماها ، کوچهها، خانهها و نمای عمومی در یک دهکده فیلمبرداری شده است. کلاری افزوده بود : ما در این فیلم با کارگردانی روبهرو بویدم که خودش عکاسی کار کرده و رشتهی تحصیلش نقاشی بوده است به این ترتیب خیلی خوب ما را هدایت میکرد.