اختصاصی طرفداری- تفاوت است میان هوادار و تماشاگر، میان طرفدار و تماشاچی... آنچه اغلب تیمهای ایرانی دارند، تماشاچی است؛ فوتبالدوستانی که به استادیوم میروند، قبل از آغاز بازی برای آن که حوصله شان سر نرود، لابهلای تخمه و سیگار، شعار میدهند، فریاد میکشند و انرژیشان را تخلیه میکنند. با ورود تیم به زمین هورا میکشند و با شروع بازی، آرام روی سکوهای خود مینشینند، اگر تیم گل زد، تشویق میکنند، اگر هم گل خورد، ساکت مینشینند و بعد از باخت احتمالا با تحریک بوقچیها و گاهی هم از لج آنها، حیا کن رها کن سر میدهند.
این فوتبالدوستان تماشاگرند، طرفدار نیستند. برای طرفداری تعابیر و تعاریف دیگری وجود دارد. طرفدار کسی است که وقتی تیم عقب است، حمایت میکند، هورا میکشد و به مردان داخل میدان انرژی برای جبران میدهد و به وقت باخت، پشت تیمش میایستد. وقت بردن که تیم نیاز به هوادار ندارد.
فوتبال ایران تیم پر تماشاگر کم ندارد، تیم پر تماشاچی مثل فیلم پر بیننده که سالن سینما را لبریز از جمعیت میکند، میتواند باعث تکمیل گنجایش ورزشگاه شود اما تیمی که طرفدار دارد، میتواند حتی در ورزشگاهی که فقط سی درصد گنجایش آن پر شده هر حریفی را تحت فشار قرار بدهد.
با این توصیف، در فوتبال ایران چقدر طرفدار دیدهاید؟ کدام تیمها را صاحب تماشاگر میدانید و کدام را صاحب طرفدار؟ از همه مهمتر، چرا همان طرفدارانی که در فضای مجازی، مثل کوه پشت تیمهای خود میایستند و به درستی ادعا میکنند هیچ نتیجه و برد و باختی روی تعصبشان به تیم محبوب خود تاثیر منفی نمیگذارد، وقتی به ورزشگاه میروند و روی سکوها مینشینند، این خاصیت طرفداری را از دست میدهند و تماشاچی میشوند؟
بخشی از این تغییر هویت و ماهیت ناشی از دخالت بوقچیها و رفتارهای خطی آنهاست که به نفع کسی و علیه دیگری در استادیوم فضاسازی میکنند و روی سکوها جو حیا کن رها کن راه میاندازند، اما بخش عمدهاش به خودمان برمیگردد که حتی در عشق هم کم طاقت شدهایم. در متون اساطیری کدام عاشقی را به یاد دارید که سر معشوق خود منت گذاشته باشد یا با اولین ناز و کرشمه معشوق از کوره در رفته باشد؟ متاسفانه ما اینگونه شدهایم؛ کم طاقت... و این کم طاقتی را نه تنها در فوتبال که حتی در بحث و جدلهایمان هم به نمایش گذاشتهایم.
با هم قول و قرار بگذاریم فرهنگ طرفداری را به مرور تغییر بدهیم. کنار هم، تعریف جدیدی برای طرفداری بنویسیم... و صد البته احترام را هم به تمام گفتمان و مباحثهمان برگردانیم. ما میتوانیم ساعتها با هم بحث کنیم بدون آن که با واژههای رکیک یکدیگر را آزار بدهیم و با قضاوتهای شتابزده، برای خود و دیگران ذهنیت اشتباه بسازیم. گذشت آن روزگار که تورم رگ گردن تعیین میکرد حق با کیست، الان قدرت منطق و استدلال، طرف مقابل را قانع میکند حرف شما را بپذیرد و یا حتی اگر با دیدگاه شما مخالف است، با این واقعیت کنار بیاید که شما هم میتوانید مثل خودش، دیدگاه منحصر به فردی داشته باشید و به نظر شما احترام بگذارد. در عصر ارتباطات دیگر کسی دنبال برد و باخت در مجادله نیست، بحث و جدل باید برنده - برنده باشد و باعث ارتقای سطح دانش و درک و آگاهی هر دو طرف شود.
با هم قول و قرار بگذاریم به ارتقای سطح درک و دانش هم کمک کنیم. مهم نیست شما طرفدار چه تیمی هستید، ما طرف شماییم. شما هم با ما باشید، مثل تمام این سالها که بودید و حضورتان به این رسانه مستقل و نخستین شبکه اجتماعی ورزشی کشور رونق بخشید.