ترس یکی از مرموز ترین مباحثی است که انسان از ابتدای خلقت تا کنون با آن سر و کار داشته است، با وجود آن که بسیاری از رو به رو شدن با آن خودداری می کنند اما انسان های زیادی نیز هستند که ترس را به چشم موضوعی هیجان انگیز می بینند و معتقدند به عنوان حقیقتی غیر قابل انکار باید آن را تجربه کرد! به همین منظور یکی از جذاب ترین سوژه ها برای خلق آثار هنری در بین هنرمندان در طول تاریخ، همین موضوع ترس بوده که در ادامه به 5 مورد از ترسناک ترین آثاری که به دست انسان خلق شده است می پردازیم!
*هشدار* محتوای پست ممکن است برای شما مناسب نباشد!
*هشدار* محتوای پست برای افراد زیر 18 سال مناسب نیست!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
5_نقاشی زن بارانی اثر اسوتلانا تلتس
این تابلو توسط هنرمند اوکراینی به نام تلتس ترسیم شده و یکی از تصاویر بسیار عجیب تاریخ محسوب می شود. هنرمند بیان داشته که این نقاشی را در عرض ۵ ساعت کشیده و در تمام این زمان این طور به نظر می آمده که کسی دیگر با استفاده از دست های او این تصویر را نقاشی می کند. همه خریداران این تابلو آن را پس داده و بیان داشته اند که موجب بی خوابی، پرخاشگری، استرس شده و این حس را منتقل می کرده که کسی دائما در حال تماشا کردن آن هاست.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
4_رُمان بازی جرالد اثر استفن کینگ
استفن کینگ اسم خود در حوزه رمان های بزرگ ترسناک را با ارایه فعالیت های عجیب و غریب و ترسناک غیرطبیعی در موقعیت ها و فضاهای نیمه واقعی جاودانه ساخت. رمان «بازی جرالد» (Gerald's Game) در سال 1992، یک داستان هوشیار کننده و البته بسیار ترسناک دارد که باعث می شود خواننده انتظار اتفاقات غیرقابل باوری را در ادامه داستان داشته باشد. یک زن و شوهر نگون بخت به نام های جسی و جرالد برای تعطیلات به خانه ییلاقی خود می روند تا شاید اختلافات پیش آمده را حل و فصل نمایند. جرالد بازی خطرناکی را با همسر خود آغاز می کند و در حالی که دست و پای او را به تخت بسته شروع به شکنجه او می کند اما ناگهان سکته کرده و می میرد!
بدین ترتیب جسی همانطور بسته شده به تخت باقی مانده و کوچکترین تلاشی برای نجات خود نمی تواند انجام دهد. در طی ادامه داستان، تمامی افکار و اتفاقاتی که در ذهن جسی می گذرد بازگو می شود و نتیجه یک خوانش عمیق و بسیار ناخوشایند از اتفاقاتی است که در ناخودآگاه شخصیت اصلی داستان می گذرد و رفته رفته خاطرات ترسناک و تروماهایی که در طول زمان فراموش شده اند دوباره نمایان می شوند. البته تلاش های جسی برای آزاد کردن خود نیز بر ترسناک بودن داستان می افزاید و آن را به یکی از تکان دهنده ترین داستان هایی که تاکنون نوشته شده است تبدیل می کند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
3_فیلم جن گیر اثر ویلیام فریدکین
«جن گیر» محصول ۱۹۷۳ یکی از بهترین فیلم های ترسناک جهان، به کارگردانی «ویلیام فریدکین» و براساس رمانی به همین نام از «ویلیام پیتر بلتی» ساخته شده است. «جن گیر» یکی از موفقترین فیلمهای ژانر وحشت است. ماجرا در جرج تاون در حومهی واشینگتن اتفاق میافتد. «کریس مکنیل» بازیگر زن تلویزیون، نگران سلامت دخترش «رگن» است که دچار تشنجهای شدیدی میشود و رفتارهای عجیبی از خود نشان میدهد. پزشکان از درمان دخترک ناتوان شدهاند، تا آنجا که به کریس پیشنهاد میکنند از یک جنگیر کمک بگیرد.
این فیلم، در بین همهی فیلمهای ترسناک، فضایی بسیار وحشتانگیز و شیطانی دارد. این فیلم، بیرحمانه شما را به وحشت میاندازد، ولی اگر وحشت فیلم را کنار بگذارید، با فیلمی هوشمندانه مواجه میشوید که برای درک جزئیات، توجه تمام و کمال شما را میطلبد و بهقدری دقیق و هوشمندانه است که از زمان تولیدش تا کنون، ورد زبان دوستداران فیلمهای ترسناک بوده است.
اما شاید ترسناک تر از خود فیلم، اتفاقات و حاشیه های پیرامون آن باشد که در ادامه به ذکر چند مورد می پردازیم:
*این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و خاطرات مشترک چندین کشیک در مورد شیطانی که پسری به اسم رولند دو را تسخیر کرده بوده است را بازگو می کند!
*در طول ساخت فیلم 9 نفر از عوامل فیلم برداری و نزدیکان آن ها دار فانی را وداع گفتند!
*جیغ های شیطانی که از دهان لیندا بلیر خارج می شد، در واقع صدای جیغ خوک هایی بود که هنگام ذبح شدن ضبط شده بوده است!
*انتشار این فیلم برای مدتی در انگلیس و بسیاری از کشور های جهان ممنوع اعلام شد اما کلیسای کاتولیک تمام قد از آن دفاع کرد!
*فریدکین بارها از کشیش بیرمنگهام، مشاور اجرایی فیلم درخواست کرد تا مراسم جن گیری را واقعا انجام دهد اما بیرمنگهام گفته بود این کار جن ها را عصبانی می کند و از انجام آن خودداری می کند!
*هنگام شروع فیلم برداری، خانه ای که فیلم در آن جریان داشت دچار آتش سوزی شد و ساخت فیلم به تعویق افتاد اما در اتفاقی مرموز اتاقی که قرار بود در آن جن گیری انجام شود هیچ خسارتی ندید!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
2_کتاب نکرونومیکون اثر عبدالحضرت
نکرونومیکون، ترسناک ترین کتاب جهان درواقع ترجمه یونانی کتاب العضیفه است که توسط یک شاعر دیوانه یمنی به نام عبدالحضرت در سال ۷۳۰ میلادی نوشته شده است، العضیف به زبان عربی به معنای زمزمه شبانه می باشد و منظور زمزمه های شیطانی شبانه است. عبدالحضرت قبل از نوشتن ترسناک ترین کتاب جهان، به مدت ده سال در بیابان های ربا الخالییه که مکانی ممنوعه بوده زندگی می کرده است که در این مدت داستان های بسیاری راجع به این بیابان و موجودات خبیث و ارواح شیطانی که ازش محافظت میکردن را نوشته است.
عبدالحضرت شیاطینی را به اسمهای یوغ ساثوث و کاثولا عبادت می کرده و ادعا می کرده شهر پنهان منارها را دیده است. شهری که زیر صحرای بزرگ عربستان مخفی شده و سالها پیش توسط بشری غیر از انسان روی زمین ساخته شده است. ۸ سال پس از نوشتن این کتاب، جنازه ی تکه تکه شده عبدالحضرت در میدان شهر نمایان می شود، مردم معتقد بودن شیاطین عبدل الحضرت را به این طرز فجیع کشته اند.
فقط این موارد نیست که باعث شده این کتاب، ترسناک ترین کتاب دنیا شود و ماجرا به همین جا ختم نمی شود!
کتاب عبدالعضیف ۲۲۰ سال بعد توسط تئودوروس پیلاتوس به زبان یونانی ترجمه شد و اسم آن به نکرونومیکون ترجمه و تغییر داده شد و تا دهها سال بعد، این کتاب به عنوان منبعی برای انجام مراسم های خونبار و وحشتناک قربانی کردن افراد استفاده می شد و ورد های بسیاری برای سحر و جادو از آن استخراج شد. این کتاب به زبانهای لاتین، آلمانی و اسپانیایی ترجمه شده و هر بار بعد از ترجمه توسط روحانیون آن زمان تکفیر و ممنوع شده است.
در حال حاضر نسخه هایی از این کتاب در موزه بریتانیا، پاریس و بونس آیرس به شکل قفل و مهر و موم شده نگه داری می شود و دلیل این محافظت بیش از حد از این کتاب شایعاتی می باشد که در مورد آن گفته می شده است. طبق این شایعات هرکس به نحوی با این کتاب در ارتباط بوده، آن رو خوانده یا ترجمه کرده به طریقی نامعلوم کشته شده یا خودکشی کرده است!
وارمیوس در یکی از نوشته های خودش می گوید: "وقتی ترجمه کتاب به دستم رسید، مقداری از آن را مطالعه کردم و بلافاصله آن را در آتش سوزاندم. چون حقایقی در آن فاش می شود که هنوز هیچکس برایش آماده نیست. به زمان بسیار زیادی برای درکش محتاجیم!"
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1_بازی .P.T اثر هیدئو کوجیما و گیلرمو دل تورُ
"من حرکت کردم. هیچ راهی جز راه رفتن نداشتم، یعنی کار دیگهای نمیتونستم بکنم. اما آخرش، خودم رو دیدم. خودم رو دیدم که داشت از خودم خارج میشد اما من میدونم که اون واقعا خودم نبود. مراقب خودت باش! شکافی که داخل در قرار داره، یه واقعیت جداگانه است. من فقط خودم هستم و بس. اما تو مطمئنی که فقط خودت هستی؟"
قبل از هرچیز این نکته را بگویم که بازی PT هرگز منتشر نشد، شرکت کونامی در اقدامی مرموز و غافلگیر کننده به یک باره اعلام کرد یکی از جاه طلبانه ترین و پر هزینه ترین پروژه هایی که تا کنون در صنعت گیم وجود داشته، لغو شده است و تا کنون هیچ توضیحی در مورد دلایل لغو این بازی گفته نشده است به جز چند نظریه که در ادامه به آن خواهیم پرداخت!
PT محصول همکاری کارگردان سرشناس هالیوود، گیلرمو دل تورُ و هیدئو کوجیمای افسانه ای می باشد که با یک دموی کوتاه نه تنها صنعت گیم را دگرگون کرد بلکه الهام بخش فیلم های بسیاری شد و پس از گذشت سال ها همچنان در مورد آن بحث می شود، برخی سقوط شرکت کونامی را به لغو این پروژه مربوط می دانند و معتقدند درگیری کوجیما با کونامی و استعفایش ضربه مهلکی به کونامی بوده است.
از این مسائل بگذریم و به بازی بپردازیم، تمام بازی PT در یک راهروی چند متری، سه در و یک اتاق کوچک اتفاق می افتد و شما دائما باید در این راهروی مخوف رفت و آمد کنید.
داستان ار آن جایی شروع می شود که از خواب بیدار می شوید کمی قدم می زنید و سپس صدای رادیو را می شنوید که خبر از یک قتل دلخراش می دهد، پدری وارد خانه اش می شود، ابتدا همسر باردار و نوزادش را می کشد، سپس پسر کوچکش را می کشد و در نهایت دختر بچه اش را که در حمام قایم شده بوده، فریب می دهد و به بهانه بازی کردن بیرون می آورد و می کشد! جالب است بدانید این داستان واقعی است و اگر اشتباه نکنم در کانادا برای پدری که مبتلا به اسکیزوفرنی بوده اتفاق افتاده است!
درست در همین لحظه متوجه می شوید که داخل همین خانه قرار دارید و محیط آرامی که در آن قدم می زدید به یکباره تبدیل به جهنمی می شود که نمی توان از آن خارج شد.
این بازی بیشتر سراغ ترس های روان شناختی انسان می رود، شما با هیولا ها و صحنه های منزجر کننده به ندرت رو به رو می شوید، آن چیزی که شما را به شدت می ترساند حس تنهایی، عذاب وجدان و محیط بازی است که به طرز عجیبی به واقعیت نزدیک است. در نگاه اول با یک خانه معمولی مثل خانه خودتان رو به رو هستید اما کوجیما آن چنان هنرمندانه اتفاقات را ردیف کرده است که پس از مدتی دیگر نمی خواهید در راهرو قدم بزنید، اما بهتر است توقف نکنید زیرا روح لیزا همان زنی که به قتل رسیده سراغتان می آید.
در محیط بازی از یک سو باید با ترس دیوانه واری که سراغتان می آید کنار بیایید و از سوی دیگر جملات عارفانه و فلسفی که در طول بازی می شنوید را تجزیه و تحلیل کنید تا پازل های بازی را حل کرده و از خانه خارج شوید، فراموش نکنید که حین انجام این کار ها توقف کردن در راهرو ها عاقلانه نیست!
اما دلایل لغو بازی نیز به خودی خود ترسناک هستند، شایعاتی شده است که سازندگان بازی در اواسط پروژه دچار صدمات روحی شدید شدند و نمی توانستند ادامه بدهند، به همین دلیل کونامی پروژه را متوقف کرده و خشم دل تورُ و کوجیما از کونامی از همین اتفاق سرچشمه میگیرد! نظریه دیگری وجود دارد که می گوید پس از انتشار دمو، این بازی از سوی مراجع ذی ربط ژاپنی مورد بازخواست قرار گرفته است و کونامی که نمیخواسته بازی ای بسازد که در نهایت از انتشار آن جلوگیری می شود، پس ترجیح داده بازی را در اولین فرصت لغو کند.
فرضیه دیگری وجود دارد که می گوید، کونامی این بازی را برای مخاطبانش بیش از حد ترسناک می دانسته و نگران خسارات جانی بوده است، به همین دلیل پروژه را لغو کرده و از کوجیما درخواست می کند از ترس بازی بکاهد، کوجیما با این تصمیم مخالفت می کند و پس از مدتی استعفا می دهد، این نظریه می تواند اعتبار بیشتری داشته باشد زیرا خبر هایی شنیده می شود که کوجیما قرار است با کونامی همکاری کند و یک بازی جدید ساخته شود!
به هر حال PT لغو شد و ترسناک ترین بازی تاریخ و یکی از ترسناک ترین آثار هنری خلق شده توسط بشر نا تمام باقی ماند!
پس از لغو پروژه بازی، دمویی که قبل تر منتشر شده بود از تمام فروشگاه ها حذف شد اما طرفداران پر و پا قرص این بازی دست بردار نبودند و موفق شدند دمو را به دست آورده و آن را روی پلتفرم PC منتشر کنند و هم اکنون می توانید از تجربه این اثر فوق العاده لذت ببرید.
اگر بتوانید یک ساعت در این راهرو طاقت آورده و معما های بازی را حل کنید دیالوگی از زبان فرزند قاتل بازی می شنوید و بازی تمام می شود:
بابا خیلی حوصله سر بر بود، هر روز همون نوع غذا رو می خورد، همون لباسها رو میپوشید، همون بازیها رو انجام میداد... آره! اون از این مدل آدمها بود. اما یک روز اون رفت و بعدش همهی ما رو کشت! اون انقدر روزمرگی زندگیش رو فرا گرفته بود که تو نحوهی قتلمون هم ابتکاری به خرج نداد البته من هم شکایتی ندارم. در هر صورت داشتم از خستگی میمردم... اما حدس بزن چی شد؟! من بر میگردم و اسباب بازیهای جدیدم رو هم با خودم میارم"
پ.ن: انتخاب سوژه ها و رتبه بندی سلیقه شخصیم بوده اگر اثر ترسناک دیگه ای میشناسید ممنون میشم به اشتراک بذارید