مطلب ارسالی کاربران
نمایشنامه ""پنجره ای که سیگار می کشید"".
کتاب پنجرهای که سیگار میکشید نوشتهی شهاب میردار، نمایشنامهای معمایی-فلسفی است که دیدگاه افلاطونی را با بیانی ساده و روان به شما معرفی میکند.
بخشی از کتاب پنجرهای که سیگار میکشید:
فکر میکنم تمامی ما برای تنفس به این پنجره وابستهایم. او روی طاقچهی پنجره، رو به ما مینشیند و به پاهایش نگاه میکند. من نیز میروم تا فضای اتاق را بیشتر لمس کنم. به سمت ورودی میروم و دوباره برمیگردم و بعد دور اتاق را طی میکنم. شماره دو در همین حین به شماره یک پیوست و یک دستش را از آرنج خم کرد و به عنوان تکیهگاه برای دست دیگرش روی سینه گذاشت و رو به پنجره ایستاد. شماره سه روی زانوانش خم شد و سرش را روی دستانش قرار داد و ساکت و آرام ماند. انگار به خواب رفته باشد. شماره پنج پاکت سیگارش را از جیب خارج کرد و سیگاری روشن کرد و آرام به سمت پنجره حرکت کرد؛ آنقدر آرام که انگار نمیخواست شماره سه را از خواب بیدار کند. به پنجره رسید و با فاصلهی بیشتری نسبت به شماره یک و شماره دو ایستاد و دریچهی کوچک پنجره را گشود و دود سیگارش را به فضای بیرون فوت کرد. گاهی هم با دستانش حلقههای دودی که در فضای اتاق رها شده بودند را محو میکرد.
من همچنان به دور اتاق میچرخم و به صندلیهای خالی و شماره سه که آرام خوابیده است نگاه میکنم. به پنجره که میرسم سرم را به سمت دیگری میگردانم تا مزاحم تنهایی و تنفس دیگران نشوم. در نهایت در یکی از کنجهای اتاق میایستم و با پاهایم گرد و خاک نامرئیای که کف اتاق را پوشانده است، جا به جا میکنم، دست به سینه و ساکت... بی آن که به هیچ کدام از عناصر در اتاق توجه کنم. مدت زمانی میگذرد و باریکهای از دود سیگار اتاق را به دو بخش تقسیم کرده و خط ماتی در ارتفاع خاصی شکل داده است. افراد روی صندلیهایشان نشستهاند و منتظر من هستند. میروم روی صندلی مینشینم.