طبق روند چند سال گذشته فدارسیون فوتبال ایران، بعد از کشورهایی که در مدارهای قطبی قرار دارند لیگ خود را شروع کرد. سال گذشته به دلیل حضور تیم در جام جهانی خیلی سریع کاسه و کوزه لیگ جمع شد و به لحاظ مدت زمان برگزاری یک لیگ 16 تیمی رکوردی جدید ثبت شد. مسابقاتی کاملاً فشرده و بی برنامه که تنها چیزی که توجه و تمرکز اصلی روی آن بود سریع تمام شدن و کندن قال قضیه بود. در واقع مسئولان سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال نشان داده اند تنها چیزی که روی آن برنامه ندارند، لذت بردن هوادارن از فوتبال، ایجاد نوعی تفریح همگانی و درگیر بعد وسیع تری از جامعه با فوتبال است. این مسئله یکی از اهداف اصلی برگزاری مسابقات ورزشی از جمله فوتبال در سراسر جهان است که مسئولان فوتبال ایران به راحتی از آن چشم پوشی کرده اند.
لیگ برتر ایران بدون شک بی کیفیت ترین لیگ در بین کشورهای مطرح آسیا است. اگر از دید اقتصادی و مبحث هزینه و فایده نگاه کنیم با قاطعیت رتبه آخر را در این زمینه بدست خواهد آورد. لیگی که هزینه ها سال به سال چند برابر می شود، با سرعت نور و الکی الکی جیب خیلی ها پر از پول می شود، بازیکنان 10 برابر ارزش حقیقی خود دستمزد می گیرند و با همان سرعت به تعداد دلزدگان از این فوتبال افزوده می شود.
در سه هفته ای که از مسابقات سپری شده است دوباره شاهد تکرار روند چند سال اخیر بوده ایم. تعداد بازی های بدون گل و کم گل بیشترین سهم را در نتایج پایانی رقابت ها به خود اختصاص داده اند. آمار در این زمینه وحشتناک است، بازیکنان میلیاردی ایران در 3 هفته اول رقابت ها و در 24 بازی فقط و فقط 38 بار موفق شده اند توپ را از خط دروازه ها عبور دهند! آمار تنها 1.58 گل را برای هر بازی نشان می دهد، شاید خنده دار بیاید ولی در حقیقت چیزی جز فاجعه نیست.
در 24 بازی برگزار شده تاکنون 7 بازی با تساوی 0-0 به پایان رسیده اند، چیزی فراتر از فاجعه. فاجعه بودن این وقتی چند برابر می شود که با لیگ همچون بوندس لیگا مقایسه شود. در فصل گذشته بوندس لیگا (2013/14) و پس از انجام 306 بازی تنها 12 بازی با نتیجه بدون گل خاتمه یافتند، و جالب تر اینکه در 8 هفته ابتدایی هیچ نتیجه صفر صفری ثبت نشد.
1.58 ◄ این عدد باید مسئولان فوتبال ایران را به فکر فرو ببرد، این عدد میانگین گل های به ثمر رسیده در بازی های لیگ ایران است، تنها سپاهان موفق شده است بالاتر از این نرم را ثبت کند و آمار دیگر تیم ها فاجعه بار تر است. تمام فکر و غم مسئولین فوتبال زود تمام کردن رقابت ها بدون جار و جنجال است. همه از خالی بودن سکوهای ورزشگاه ها گلایه دارند ولی نمی دانند کمتر کسی حاضر است 4 ساعت برای دیدن فوتبالی با این کیفیت وقت بگذارد، فوتبالی که در آن گل دیدن گل همانند بلایای طبیعی دوره بازگشت دارد و هر چند وقت یک بار تکرار می شود.
4 تیم تاکنون موفق به گلزنی نشده اند، و جالب تر اینکه تیمی بدون گل زده در رده نهم جدول جای گرفته است و اگر همین روند را ادامه دهد ابقاء او در لیگ قطعی به نظر می رسد، ولی این تیم برای کسب سهمیه حضور در لیگ قهمانان آسیا شانسی ندارد، چون تیم های بالاتر از او 2 گل، 3 گل و حتی 4 گل هم به ثمر رسانده اند.
آمار در این زمینه بسیار اسفناک است و می شود ساعت ها درباره آن ها حرف زد، اما باید به دنبال ریشه یابی گشت و دید چرا لیگی که حداقل در آن حداقل 150 میلیارد تومان به بازیکنان دستمزد داده می شود و هزینه برگزاری مسابقات و هزینه های فرعی تیم ها هم به چنین رقمی نزدیک می شود چنین بازدهی پائینی داشته باشد.
در بالا رفتن کیفیت بازی فوتبال 2 عامل اصلی و تعیین کننده هستند، کیفیت زمین و کیفیت بازیکن، و مشکل لیگ برتر ایران هم دقیقاً همین موارد هستند، خصوصا مورد اولی است. متاسفانه تنها چیزی که مدیران فوتبالی ایران ندارند مدیریت است، مدیری که حاضر نیست با هزینه ای حدود 1 میلیارد تومان بهترین چمن را برای تیمش تهیه کند ولی حاضر است برای محبوب شدن روی سکوها برای بازیکنان درجه 3 و 4 هزینه های میلیاردی کند. تنها زمین چمن ایران که به استانداردهای خارجی نزدیک است زمین آزادی است که آن هم به دلیل جلو گیری از فرسودگی چمنش را بلندتر می زنند. اگر کیفیت زمین استادیوم های لیگ برتر بالاتر می بود قطعاً بازیکنان باکیفیت خارجی هم برای حضور در این لیگ علاقه بیشتری نشان می دادند ولی متاسفانه یکی از خاطرات بدی که بازیکنان خارجی از ایران به ارمغان می برند همین کیفیت پائین زمین های چمن و وضع عمومی ورزشگاه ها است، ورزشگاه هایی ناکارآمدی که در سالیان اخیر با یک شکل و فرم خاص در شهرهای متعدد کپی پیست شده اند.
یکی از ملاک های دیگر جذاب بودن فوتبال به غیر از گل، سرعت بازی است که در این زمینه هم همان دو مورد بالایی دخیل هستند. باید قبول کرد درصد بالایی از بازیکنان لیگ برتر کیفیتی پائین دارند و در بازی با توپ که رکن اولیه بازی سرعتی است مشکل اساسی دارند. در سال های گذشته که کیفیت لیگ ایران نسبت به امروز بهتر بود فاصله زیادی با لیگ های حاشیه خلیج فارس داشت ولی در حال حاضر این موضوع برعکس شده است. هواداران فوتبال ایران تا چند سال پیش با طعنه در مورد لیگ های حاشیه خلیج فارس حرف می زدند ولی این لیگ ها اکنون به لحاظ کیفیت بازی، سرعت بازی، آمار و ارقام، تماشاگر و ... از لیگ ایران پیشی گرفته اند. 2 تیم پر طرفدار ایران و آسیا در تهران حضور دارند، تهرانی که اندازه چند تا از کشورهای همسایه جمعیت دارد، ولی از این جمعیت چند میلیونی فقط 7-8 هزار نفر برای دیدن بازی های تیم مورد محبوب خود به ورزشگاه می روند. دلیل اصلی این پشت کردن تماشاگران بدون شک کیفیت پائین بازی ها و به نحوی تکراری بودن شکل بازی ها است. خیلی از تیم ها را می توان نام برد که در طول 3-4 سال اخیر دقیقاً با یک شکل و سیاق بازی می کنند، چیزی که می توان آن را همان فوتبال علی اصغری نامید، ولی در ورژنی نو.
یکی دیگر از چیزهایی که در لیگ برتر کمتر توجهی به آن می شود پخش تلویزیونی مسابقات است. جدا از حق پخش مسابقات که در ایران نادیده گرفته می شود، کیفیت تصاویر واقعاً پائین است و جذابیتی برای بینندگان تلویزیونی ندارد و همان بهتر که در پکیج های بین المللی پخش نشود. تنها ورزشگاهی که تصاویر مطلوبی ارائه می دهد همان آزادی {تمامی راه ها در فوتبال ایران به آزادی ختم می شود} است و گرنه در تمامی ورزشگاه های دیگر تصویر برداری به همان سبک مجالس عروسی در دهه 60 و 70 انجام می شود.
فوتبال ایران برای رهایی از این وضعیت بیش از هر چیزی نیاز به مدیران و برنامه ریزان قوی دارد، چیزی که در ایران نداریم. مدیر ورزشی و فوتبالی با مدیریت سازمان های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تفاوت دارد و بهترین راه کار برای پیشرفت در فوتبال اعتراف به به ندانستن است، ندانستن مدیریت فوتبال. بسیاری از کشورها خصوصا در خلیج فارس برای رشد فوتبال خود اقدام به استخدام مدیران و برنامه ریزان اروپایی کرده اند، چیزی که در ایران با توجه به منش ایرانیت غیرممکن می نماید. باید قبول کرد که ایران در هیچ یک از زمینه های فوتبال {بازیکن، مدیریت، برنامه ریزی} حرفی برای گفتن ندارد و برای پیشرفت در این موارد باید درها را بر روی خارجی ها بگشاید. هر چند ورود این افراد که محال هم می نماید با پیدایش کمپین های اجنبی زدایی همراه خواهد شد.
در روند حرفه ای شدن فوتبال در ایران تنها 2 چیز حرفه ای شده اند، اسم لیگ و دستمزد بازیکن ها و گرنه از نظر امکانات، برگزاری مسابقات، رفتار مربیان و بازیکن ها و ... کماکان این لیگ یک لیگ آماتور محسوب می شود. لیگی که در آن تیم ها کیفیت پائین خود را در 5 هفته ابتدایی به دلیل شروع تازه مسابقات و هفته های دیگر را به دلیل حساسیت وضع جدول توجیه می کنند. باید قبول کرد فوتبال حرفه ای با آن چیزی که در ایران سپری می شود فاصله ای بعید دارد، شاید همان سال نوری.