طرفداری- مسوت اوزیل، هافبک آلمانی در طول دوران حرفه ای خود در سطح ملی و باشگاهی عناوین و افتخارات زیادی کسب کرده اما دشمنان و مخالفان زیادی هم برای خود تراشیده است.
به گزارش مارکـا، اینجا تکان دهنده ترین نقل قول های اوزیل از ژوزه مورینیو گرفته تا پدرش، از سرخیو راموس گرفته تا فدراسیون فوتبال آلمان منتشر شده است.
من در تنیس روی میز خوب بودم. وقتی 11 یا 12 سال داشتم در مدرسه بازی می کردم. به مدت سه ماه فوتبال را کنار گذاشتم و در اولین تورنمنت همه را شکست دادم. بعداً فکر کردم این چیزی نیست که برای آینده ام بخواهم؛ واقعاً به فوتبال نیاز داشتم. نمی گویم عاشق فوتبال نبودم، فقط گاهی اوقات از تنیس روی میز لذت بیشتری می بردم.
بعد از جام جهانی 2010 باشگاه های بزرگ اروپایی به دنبال جذب اوزیل بودند و او در مورد اینکه ژوزه مورینیو چطور برای انتقال به رئال مادرید متقاعدش کرده گفت:
بعد از جام جهانی 2010، رئال مادرید، بارسلونا، آرسنال، بایرن مونیخ و منچستریونایتد من را می خواستند. تیم مورد علاقه ام بارسلونا بود: هیچوقت تیمی را ندیده بودم که به زیبایی آنها بازی کند. تصور می کردم که راهی بارسلونا خواهم شد، اما به نظر نمی رسید که پپ [گواردیولا] واقعاً من را بخواهد. غیبت او من را به شک انداخت - آنها گفتند که او به تعطیلات رفته است. مورینیو خیلی متقاعد کننده، دوستانه و مصر بود. او کاملاً برعکس سرمربی بارسلونا بود. بنابراین تصمیم گرفتم که با ژوزه به رئال مادرید بروم.
با انتقال به رئال مادرید همه چیز برای اوزیل خوب پیش رفت - او با الگوی خود زیدان ملاقات کرد و رابطه خوبی با مورینیو و هم تیمی هایش ساخت:
واقعاً استرس داشتم و در عین حال خوشحال و قدردان هم بودم چون رئال مادرید باشگاه بزرگی بود. به خاطر الگویم زیدان، رؤیای بازی در آنجا را داشتم. وقتی در رختکن تیم عضو جدید هستید، کمی ساکت و مضطرب می شوید چون بازیکنان بزرگ زیادی در آن باشگاه بزرگ بوده اند. استرس اصلی من بیشتر زمانی بود که زیدان را ملاقات کردم، لحظه بزرگی برای من بود. حالا بر هیچکس پوشیده نیست که قلبم برای رئال مادرید می تپد. آنجا بازی کردم و دوستان زیادی در تیم و باشگاه دارم.
آخرین فصل ژوزه مورینیو در مادرید به یک جنگ تمام عیار در رختکن تبدیل شده بود. گروه کوچکی از بازیکنان حامی سرمربی بودند، اما مخالفانی مثل سرخیو راموس، ایکر کاسیاس و مسوت اوزیل را هم داشت. بین دو نیمه دیدار با دپورتیوو لاکرونیا، همه چیز خود را نشان داد:
فکر می کنی دادن پاس های خوب کافی است؟ فکر می کنی به قدری خوب هستی که 50% پاس درست کافی است؟
اوزیل در کتاب خود نوشته است:
او من را نگه داشت. با چشمان قهوه ای و تیره خود نگاهم کرد. یک قدم به عقب برداشتم. مثل رویارویی دو بوکسور قبل از شروع راند اول بود. فقط منتظر جوابی از من بود. در آن لحظه از او متنفر بودم، حتی با اینکه در واقع خیلی دوستش داشتم.
می خواهم طوری که می دانی و بلد هستی بازی کنی. می خواهم مثل یک مرد خودت را نشان دهی. می دانی وقتی 50/50 هستی چطور به نظر می رسد؟ نه؟ نشانت می دهم!
اوزیل در کتاب خود اینطور ادامه می دهد:
سپس او درحالیکه بازو های خود را به بدنش چسبانده بود، روی پنجه پا حرکت کرد و فریاد زد و شروع به پریدن در رختکن مادرید کرد. به او گفتم، 'اگر تو خیلی عالی هستی، خودت بازی کن! بیا، این پیراهن من، بپوشش. موفق باشی.'
حالا تسلیم می شوی؟ تو یک ترسوی بزدل هستی. چه می خواهی؟ یک دوش آب گرم که موهای خود را بشویی؟ می خواهی تنها باشی؟ یا ترجیح می دهی به هم تیمی های خود و هواداران و من نشان دهی که چکار می توانی بکنی؟ تو آدم ضعیف و ترسویی هستی، برو دوش بگیر. به تو نیاز نداریم.
اوزیل در کتاب خود، ادامه ماجرا را اینطور توصیف می کند:
حوله ام را برداشتم و با او بدون اینکه کلمه ای حرف بزنم به سمت دوش ها رفتم. بعد از آن به خاطر رفتارم مقابل سرخیو راموس و سایر بازیکنان از او معذرت خواهی کردم.
در ادامه این ماجرا، سرخیو راموس برای حمایت از اوزیل پیراهن بازیکن آلمانی را از زیر لباس خود پوشید و در نیمه دوم این تصویر مشخص بود. این حرکت راموس باعث تفرقه بیشتر در رختکن تیم شد.
اوزیل جدایی از رئال مادرید را تقصیر پدرش می داند، و در این باره می گوید:
جدایی از رئال مادرید سخت ترین تصمیم زندگی ام بود. رویای قهرمانی در اروپا را به همراه رئال مادرید داشتم. دورانم در آنجا تمام نشده بود. پدرم بی نقص نیست و آن مذاکرات برای او بزرگ بود. مسئله طمع نبود، ما چیزی که تصور می کردیم منصفانه است خواستیم و آنها آن را ندادند. لجبازی با فلورنتینو پرز کار خوبی نیست.
با یک حمله عصبی، او حتی حساب توییتر من را بست که میلیون ها هوادار را از دست دادم. جدایی خوبی نبود و حتی به خاطر کمیسیون آدیداس به دادگاه رفتیم.
مسوت اوزیل بعد از انتشار تصویری با رئیس جمهور ترکیه، رجب اردوعان، مورد انتقاد فدراسیون فوتبال آلمان قرار گرفت. او فدراسیون را به نژاد پرستی متهم کرد و بعد از جام جهانی 2018 از بازی های ملی خداحافظی کرد:
وقتی پیروز می شویم آلمانی هستم و وقتی شکست می خوریم به یک مهاجر تبدیل می شوم. با قلبی سنگین و بعد از بررسی اتفاقات اخیر، دیگر برای تیم ملی آلمان بازی نخواهم کرد چون این حرکت را نژاد پرستانه حس کردم و دور از احترام بود. تا امروز با افتخار پیراهن تیم ملی آلمان را به تن می کردم، اما دیگر نه.
مسئولان فدراسیون فوتبال آلمان به خاطر ریشه ترک من، با بی احترامی رفتار کردند و ناعادلانه من را به تبلیغات سیاسی متهم کردند، بنابراین دیگر کافی است. نژاد پرستی هیچوقت و هرگز نباید قابل قبول باشد.