در مارس 1951، اوضاع وخامت بار اقتصادی اسپانیا کماکان پس از دوران سیاه جنگ داخلی ادامه داشت. در چهارم مارس و در بازی با راسینگ سانتاندر، هواداران بارسلونا به دلیل گرانی سرسام آور، همچون دیگر نقاط اسپانیا دست به تظاهرات گسترده زدند. هواداران بارسلونا سیستم حمل و نقل کشور را تحریم کردند و زیر باران، با پای پیاده به سمت استادیوم لس کورتس (استادیوم خانگی قبل از نیوکمپ بارسلونا) روانه شدند. بارسلونا بازی را برتری 2-1 به سود خود به پایان رساند. کمتر از دو ماه بعد، در آوریل 1951، پس از حدود یک سال دست و پنجه نرم کردن مقامات بارسلونا با فدراسیون فوتبال اسپانیا، بر سر عقد قرارداد با لادیسلائو کوبالا، فوق ستاره مجار و جدید بارسلونا، بالاخره او در اواخر لیگ 1950-1951، پیراهن بارسلونا را در دیدار خارج از خانه مقابل سویا بر تن کرد تا برگ جدیدی در تاریخ آبی اناری ها ورق بخورد.
پیوستن کوبالا به بارسلونا، پس از فرار پردردسر و ماجراجویانه این بازیکن از مجارستان کمونیستی آن روزها، عصر جدیدی را در تاریخ فوتبال اسپانیا به وجود می آورد. "لاژلو" نیازی به زمان نداشت و بلافاصله پس از پیوستن به بارسلونا، درخشش خود را آغاز کرد. لیگ به تازگی به اتمام رسیده بود و ستاره عضلانی مجار، نتوانست کمکی به قهرمانی بارسلونا کند، اما در جام حذفی درخشید و در 7 دیدار موفق به زدن 6 گل شد و به بارسلونا کمک کرد تا قاطعانه به مقام قهرمانی برسد. بسیاری اما فصل 1951-1952 را یکی از بهترین و زیباترین تیم های تاریخ بارسلونا می دانند. فصلی که بهترین تیم پس از جنگ تا آن دوران را به خوبی تعریف می کند. همزمان با ورود کوبالا به بارسلونا، او در قراردادش بندی را قرار داد تا بارسلونا بتواند با فردیناند دائوچیک، برادر همسر او به عنوان سرمربی قرارداد امضا کند. با پیش شرط کوبالا موافقت شد و دائوچیک مجار که سابقا برای تیم ملی چکسلواکی بازی و مربیگری کرده بود، به عنوان سرمربی جدید بارسلونا به جای رامون یورنس که از مه تا ژوئن 1950 به عنوان سرمربی موقت در بارسلونا فعالیت می کرد، منصوب شد.
دائوچیک به نوعی نقش یک پدر و یک حامی را برای کوبالا ایفا می کرد. او هم از چنگال کمونیسم موجود در مجارستان گریخته بود.
بسیاری تاریخ بارسلونا را به دو بخش قبل از کوبالا و بعد از کوبالا تقسیم می کنند و مطلقا این ادعا گزافه نیست و به طرز قابل محسوسی این ستاره مجارستانی فرهنگ بازی و ارکان بارسلونا را دچار تغییر و تحول کرد. کوبالا چه از بعد فنی و چه از بعد معنوی، هواداران بارسلونا را تحت تاثیر قرار داد و مجذوب خود کرد.
اما کوبالا تنها ستاره بارسلونا نبود و آبی اناری ها از بازیکنان قابل دیگری چون آنتونی رامایتس درون دروازه، مدافعان پرقدرتی چون جوزپ سگویر و گوستائو بیوسکا و خوان سگارا، خط هافبکی تشکیل شده از ماریانو گونزالوو و آندره بوش و خط حمله قدرتمندی متشکل از سزار رودریگز، استانیسلائو باسورا، ادواردو مانچون و...هم بهره می جستند.
بارسلونا فصل 1950-1951 را با رتبه چهارم و فاصله تنها 5 امتیازی با اتلتیکو مادرید قهرمان به پایان رساند و این رتبه ای نبود که بارسلونای پرقدرت اواخر دهه 40 را راضی کند، در حالی که کوبالا گرچه به لحاظ قانونی در سال 1950 با بارسلونا قرارداد بست، اما به دلیل سخت گیری های آن دوران فوتبال اسپانیا در ارتباط با بازیکنان خارجی و گرفتن تابعیت اسپانیایی، نتوانست کمکی به بارسلونا کند.
فصل 1951-52 با هدایت دائوچیک 41 ساله و جوان هم چندان با اطمینان آغاز نشد. بارسلونا در دربی کاتالونیا، در خانه اسپانیول با یک پنالتی دیرهنگام، در هفته نخست لیگ شکست خورد. 4 پیروزی از 10 دیدار اول اوضاع مطمئنی برای بارسلونا نبود، کما اینکه آنها در هفته دهم در خانه رئال مادرید هم متحمل شکست شدند و در دیدار اوا دوئارته کاپ که فرمت قدیمی سورپرکاپ اسپانیا بود و از سال 1947 آغاز به کار کرده بود، در مقابل اتلتیکو مادرید که هدایت آن را هلنیو هررا بر عهده داشت متحمل شکست 2-0 شدند.
اما پس از بازی در خانه مادرید به ناگاه موتور بلوگرانا روشن شد و روند صعودی خیره کننده بارسلونا آغاز شد.
بارسا تا پایان فصل و تا هفته سی ام، تنها در دو دیدار مقابل سوسیه داد و سویا متحمل شکست شد و در اکثر دیدارها با نتایج پرگل و قاطع برنده شد. در این بین در 19 فوریه 1952 و در پیروزی 9 گله مقابل اسپورتینگ خیخون، لادیسلائو کوبالا موفق به ثبت 7 گل شد و یک رکورد تاریخی را از این حیث در تاریخ لالیگا به نام خود ثبت کرد. تنها باتا ستاره سابق اتلتیک بیلبائو، توانسته بود در یک دیدار 7 گل را به ثمر برساند و از زمان 7 گله شدن کوبالا، دیگر هرگز تا این لحظه فوتبالیستی نتوانسته به این رکورد در یک دیدار رقابت های لالیگا برسد.
بارسلونا انتقام شکست دور رفت از مادرید را هم در لس کورتس گرفت و با هت تریک سزار رودریگز، با 4 گل مادرید را مغلوب کرد.
بارسلونا در پایان لیگ، نهایتا به عنوان قهرمانی رسید، با آمار گلزنی خارق العاده "92 گل زده" در لیگی 16 تیمی. رکوردی که تا قبل از آن هیچ تیمی به آن نرسیده بود و تا پایان فصل 1959 که بارسلونای هلنیو هررا به رکورد 96 گل زده رسید، پا برجا ماند.
کوبالا بزرگترین محرک بارسلونا در کسب این قهرمانی بود و در پایان فصل 1951-1952، پس از پاهینیوی 28 گله، با 26 گل نفر دوم آقای گلی لیگ شد، البته با این تفاوت که پاهینیو در 27 بازی موفق به زدن 28 گل شد و کوبالا تنها در 19 دیدار توانست 26 گل به ثمر رساند و نرخ گلزنی قابل توجهی را به ثبت رساند.
ستایش ها از کوبالا، توسط بازیکنان و رسانه ها به سوی او سرازیر شدند. لوئیز سوارز میرامونتس هم تیمی آینده او سخنان جالبی را در وصف او به زبان آورد:
" من دوران خیلی از فوتبالیست های بزرگ را دیده ام، اما کوبالا بهترین بود."
جوزپ سگویر می گوید: " او یک رهبر کامل درون زمین بود. ما همه کار برای او می کردیم. او سرسخت و سخت کوش بود."
گوستائو بیوسکا مدافع بارسلونا در وصف او گفت: "او تاریخ ما را تغییر داد."
39 گل در 28 بازی در کلیه رقابت های فصل، آماری به حق فوق العاده برای کوبالا، آن هم در فصل نخست حضورش در بارسلونا بود.
تنها 4 روز پس از اتمام رقابت های لالیگا، بارسلونا اولین دیدار خود را در جام حذفی که در آن دوران "کوپا د ژنرالیسمو" یا جام ژنرال نامیده می شد انجام داد. بلوگرانا در زمین اتلتیکو مادرید 4-2 به برتری رسید و در بازی برگشت 5-1 در بارسلونا، روخی بلانکوس را مغلوب ساخت تا مقتدرانه به مرحله بعدی صعود کند. در مرحله بعد بارسلونا به مصاف مالاگا رفت و در مجموع با نتیجه 13-1، حریف را در دو بازی رفت و برگشت از میان برداشت تا در نیمه نهایی حریف وایادولید شود. در بازی رفت بارسلونا 5-0 به برتری رسید و شکست 3-1 در دیدار برگشت، مانع رسیدن آبی اناری ها به فینال نشد.
در 18 مه 1952، بارسلونا و والنسیا، در چامارتین استادیوم خانگی رئال مادرید، برگزار کننده بازی فینال جام حذفی بودند.
مانوئل بادناس مهاجم والنسیا و مهاجم سابق بارسلونا که سابقه دو قهرمانی لالیگا را در سال های 1948 و 1949 را با پیراهن بارسلونا داشت، در همان دقیقه اول دروازه بارسلونا را گشود و در دقیقه 28 گل دوم خود و والنسیا را به ثمر رساند تا والنسیا با نتیجه 2-0 جلو بیفتد، اما این پایان کار نبود و ده دقیقه بعد استانیسلائو باسورا یکی از گل ها را جبران کرد. در دقیقه 70 جوردی ویلا گل دوم بارسلونا را به ثمر رساند تا بازی به وقت های اضافه برود. در وقت های اضافه، کوبالا در دقیقه 96 گل سوم بارسلونا را به ثمر رساند و در دقیقه 119 سزار رودریگز کار والنسیا را تمام کرد، تا بارسلونا با برتری 4-2 دبل خود را کامل کند و قهرمان لیگ و جام حذفی شود.
یک ماه بعد بارسلونا به عنوان قهرمان لیگ در "کوپا لاتینا" یا لاتین کاپ، که تا قبل از پیدایش جام باشگاههای اروپا، مهم ترین رقابت باشگاهی در سطح اروپا بود، شرکت کرد و یوونتوس را در دیداری تماشایی در 26 ژوئن 1952 مغلوب ساخت. بارسا با گل های باسورا (2گل)، کوبالا و مانچون در برابر 2 گل یووه که جامپیرو بونیپرتی به ثمر رساند، 4-2 به برتری رسید تا به مصاف نیس، قهرمان فرانسه در فینال پاریس برود.
دیدار فینال در تاریخ 29 ژوئن 1952 در استادیوم پارک د پرنس پاریس برگزار شد. دیداری که حاشیه های فراوانی را هم به دنبال داشت. بسیاری از مهاجران کاتالان تبعید شده پس از جنگ داخلی، به فرانسه گریخته بودند و در دیدار فینال به حمایت از بارسلونا پرداختند.
قفل دروازه ها تا دقیقه 80 بسته باقی ماند، تا در این لحظه سزار رودریگز، مهاجم قدیمی و زهردار بارسلونا، دروازه نیس را باز کرد و بارسلونا را به سومین جام مهم فصل رساند. بارسلونا 1-0 در پاریس به برتری رسید و قهرمان شد.
رژیم پس از این اتفاق با ارسال تلگرافی قهرمان بارسلونا را تبریک گفت و خیابان های بارسلونا مجالی برای شادی میلیونی مردم کاتالونیا شد.
عملکرد تیم 1952 مرهم دردهای بسیاری از مردمی شد که پس از جنگ کماکان در مضیقه بودند و به نوعی صدای آنها با موفقیت بارسلونا شنیده شد و این با هنرمندی بازیکنان آن دوره بارسلونا میسر شد. بازیکنانی که اغلب بومی و کاتالان بودند و بسیار از آنها فوتبال خود را از خود بارسلونا آغاز کرده بودند. بازیکنانی نظیر جوزپ سگویر، گوستائو بیوسکا، ماریانو گونزالوو، آندره بوش پویول، ادواردو مانچون، سزار رودریگز و خوان سگارا که همگی از پایه های بارسلونا به بدنه تیم اصلی تزریق شدند و تبدیل به اسطوره شدند.
ادواردو مانچون در رابطه با آن دوران می گوید:
" ما حتی با سزار که اهل لئون بود، کاتالونیایی صحبت می کردیم و او مانند هر کاتالانی، احساس کاتالان بودن می کرد."
حتی به دائوچیک، سرمربی مجار تیم چنین احساساتی منتقل شده بود. او به خوبی تیم را در گام اول هدایت کرد و خیلی ها از جمله جوزپ سگویر، تلاش بازیکنان را در موفقیت او دخیل می دانستند :
"دائوچیک بدون تصمیم گیری های بزرگ، می توانست عناوین را کسب کند. فکر می کنم ما او را به سرمربی بهتری تبدیل کردیم."
بارسلونا در این فصل جایزه کوپا مارتینی روسی را هم از آن خود کرد، همچین سورپرکاپ اسپانیا را که به دلیل قهرمانی در لیگ و جام حذفی به صورت اتوماتیک وار به بارسلونا رسید. فصل 1952-1953 با تغییراتی همراه بود. در جولای 1952، آگوستی مونتال گالوبارت، از ریاست بارسلونا کنار رفت و انریک مارتی جایگزین او شد، اما اسکلت تیم اصلی و همینطور کادر فنی حفظ شد.
بارسلونا فصل را با پیروزی 4-3 در لس کورتس برابر دپورتیوو لاکرونیا آغاز کرد. مورنو (2گل) باسورا و کوبالا گلزنان بارسلونا در این دیدار بود. کوبالا یک ضربه پنالتی را هم از دست داد. اتفاقی که دیگر کمتر برای او اتفاق افتاد. اما در بازی دوم بارسلونا به زمین اوویدو رفت و با نتیجه 2-1 شکست خورد. کوبالا تک گل بارسلونا را به ثمر رساند. اما این تنها شکست نبود که برای بارسلونا تلخ بود. پس از این دیدار کوبالای فوق ستاره در اوج آمادگی خود دچار بیماری سل شد و بخش عمده ای از ادامه فصلی که به تازگی آغاز شده بود را از دست داد.
کوبالا 18 دیدار را به دلیل بیماری از دست داد.
غیبت کوبالا ضربه زیادی به اقتدار بارسلونا وارد کرد، بارسلونا تا هفته بیستم در رتبه سوم جدول لیگ با 3 امتیاز کمتر از اسپانیول صدرنشین قرار داشت و پس از ماهها دست و پنجه نرم کردن با بیماری، کوبالا در هفته 21 مقابل راسینگ سانتاندر، به میادین بازگشت.
بازگشت کوبالا نه تنها قدرت بارسلونا را دو برابر کرد، بلکه انگیزه و اعتماد به نفس را هم به آبی اناری ها با قدرت رهبری فوق ستاره 25 ساله مجار، بازگرداند.
در 9 دیدار باقی مانده فصل بارسلونا فقط در خانه سویا شکست را پذیرا شد و در 8 بازی باقی مانده به برتری رسید، تا در نهایت برای دومین سال متوالی به مقام قهرمانی لیگ دست یابد.
بدون کوبالا و 18 هفته غیبت او بارسلونا موفق به زدن 82 گل و 10 گل کمتر از فصل گذشته شد. تلمو زارای معروف از بیلبائو با 25 گل عنوان آقای گلی را به دست آورد و مورنو ستاره جوان 22 ساله بارسلونا پس از او با 22 گل در رتبه دوم قرار گرفت.
پس از پایان لالیگا، رقابت های کوپا د ژنرالیسمو آغاز شد. بارسا در دور اول به مصاف والنسیا رفت و در مجموع دو بازی رفت و برگشت به برتری 6-1 با درخشش کوبالا رسید. در دور یکچهارم نهایی راسینگ سانتاندر حریف بارسلونا بود . دیدار رفت به میزبانی سانتاندر برگزار شد و میزبان با پنالتی دقیقه 64 امیلیو روئیز بازی رفت را به سود خود تمام کرد، اما در بازی برگشت بارسلونا جبران کرد و با دو گل سزار و تک گل باسورا، 3-0 حریف را از پیش روی برداشت تا حریف اتلتیکو مادرید در دیدار نیمه نهایی شود. بازی رفت در لس کورتس با برتری خرد کننده 8-1 بارسلونا با گل های باسورا (3 گل)، کوبالا (2 گل)، مورنو (2 گل) و سزار به سود بلوگرانا به پایان رسید تا راه برای دیدار فینال کاملا محیا شود. در دیدار برگشت و در حالی که خیال بارسلونا از صعود راحت بود، اتلتیکو به برتری 2-1 دست یافت اما نتوانست مانع صعود قابل پیش بینی آبی اناری ها به فینال شود.
دیدار فینال در تاریخ 21 ژوئن 1953 در چامارتین، استادیوم رئال مادرید، برگزار شد. ابتدا کوبالا در دقیقه 46 بارسلونا را پیش انداخت و مانچون در دقیقه 56 برتری را دو برابر کرد. 5 دقیقه بعد ونانسیو گلی را برای بیلبائو به ثمر رساند و در ادامه تلاش دو تیم راهی به دروازه ها پیدا نکرد تا بارسلونا برای دومین فصل پیاپی فاتح دو گانه لیگ و جام حذفی اسپانیا شود.
شاید از لحاظ افتخارات،"سینک کوپس" یا به طور دقیق تر (Barca De Les Cinc Copes)، بهترین تیم تاریخ بارسلونا نباشد، اما از لحاظ شوری که به مردم بابت نمایش هایش، پس از دوران خفقان پس از جنگ داد و پدید آوردنده یکی از بهترین و با استعدادترین تیم های وقت دنیا شد، به لحاظ احساسی جایگاه رفیعی در تاریخ بلوگرانا به دست آورد. مقطعی که چیزی به عنوان جام باشگاههای اروپا وجود نداشت تا آن تیم طلایی به آن چنگ بزند.
خوان مانوئل سرات، خواننده مطرح کاتالان، در سال 1980 در آلبومی به نام Tal Com Raja آهنگی را به نام Temps Era Temps (روزی روزگاری) به افتخار تیم آن دوران بارسلونا و دوران خوش گذشته خواند.
آهنگ مضمونی کاملا نوستالژیک از اتفاقات گذشته کاتالونیا دارد و در بخشی از آهنگ، نام 5 ستاره آن دوران بارسلونا، به ترتیب باسورا، سزار، کوبالا، مورنو و مانچون برده می شود. آهنگ ریتمی دل نشین و با مضمونی از گذشته در دل خود دارد که ادای دینیست به تیم آن روزهای بارسلونا. {موزیک متن پست}
پنج جامه ها پس از اتمام لیگ 1953 می توانست با یک نام بزرگ، ادامه دهد و تاریخ سازی کند: "آلفردو دی استفانو"!
پس از مصدومیت کوبالا بارسلونا به فکر خرید یک فوق ستاره دیگر به عنوان مکمل کوبالا افتاد و در تابستان 1953 با دی استفانو به توافق رسید، اما به دلایل بسیاری از جمله تعلل و انصراف از حق استفاده از دی استفانو توسط مدیران وقت بارسلونا، این شانس بزرگ و تاریخی گرفته شد. دی استفانو به مادرید رفت، تیمی که از آخرین باری که رنگ قهرمانی لیگ را دیده بود، 21 سال می گذشت! دوران طلایی مادرید با این اتفاق شکل گرفت و بارسلونایی که با شعار " ما می خواهیم یک استادیوم جدید داشته باشیم" توسط میرو سانس مدیر جدیدش به تازگی دچار تحول شده بود و تصمیم به ساخت استادیوم جدید گرفته بود، به حاشیه رانده شد. اما همه این تفاسیر، باعث نشد تا پنج جامه های 1952 جای خود را در قلب تاریخ بارسلونا باز نکند.
تیمی که به تدریج از زیر خاکسترهای جنگ بیرون خزید.