مطلب ارسالی کاربران
به بهانه تولد115 سالگی آبیهای لندن مروری داشته باشیم به تاریخ کهن چلسی
باشگاه فوتبال چلسی در ۱۰ مارس سال ۱۹۰۵ میلادی در غرب شهر لندن انگلستان به همت برخی سرمایه‌داران و شخصیت های مطرح لندن از جمله مالک استادیوم استمفوردبریج تاسیس شد. این باشگاه در سال ۱۹۰۵ توانست به سرعت بازیکنان خوب و محبوب در شهر لندن را به تیمش اضافه کند. آنها اوایل سالهای تولدشان توانستند در سال ۱۹۱۵ به مقام دومی در جام حذفی برسند که در آن زمان برای آبی های لندنی یک موفقیت بزرگ تلقی می شد، هر چند آنها در سالهای ۱۹۱۱ ، ۱۹۲۰ ، ۱۹۳۲ ، ۱۹۵۰ و ۱۹۵۲ به مرحله نیمه نهایی جام حذفی راه یافته بودند. در نهایت چلسی توانست توسط مدیریت قوی آقای تد درک قهرمانی را به باشگاه چلسی بیاورد و در تاریخ باشگاه اولین قهرمانی را در سال ۱۹۵۵ به ثبت برساند.
در دوره ای بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۲ چلسی همیشه یکی از تیم های مدعی و سر سخت بود که در نهایت موفقیت آنها در سال ۱۹۶۵ با کسب قهرمانی جام اتحادیه، ۱۹۷۰ در جام حذفی با برد لیدز یونایتد و جام برندگان اروپا در سال ۱۹۷۱ با برد رئال مادرید به چشم مردم فوتبال دوست انگلستان آمد و نام چلسی را به آنها دیکته کرد. اما بعد از گذشت دهه ای موفقیت آمیز برای آبی ها، سالهای سخت فرا رسید، سالهایی که از بلند پروازی های مدیران برای گسترش استمفوردبریج شروع شد و به بدهی های کلان ختم شد و حتی باشگاه تا مرز انحلال نیز پیش رفت که در سال ۱۹۸۰ جان نیل توانست با چلسی به پیروزی های خوبی دست یابد و برای چلسی از نظر مالی سود آور باشد ، شاید جان نیل را بتوان فرشته نجاتی برای آبی های لندن نامید.
اما شکوفایی چلسی زمانی رخ داد که بزرگانی چون رود گولیت و جیانلوکا ویالی به این تیم آمدند و توانستند دو قهرمانی در جام حذفی در سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰ و همچنین قهرمانی در جام اتحادیه و جام برندگان اروپا و سوپرکاپ اروپا در سال ۱۹۹۸ را به افتخارات چلسی اضافه کنند.
پس از آن در سال ۲۰۰۳ رومن آبراموویچ بود که با خریدن باشگاه و به خدمت گرفتن ژوزه مورینیو توانست ۲ قهرمانی در لیگ برتر ، یک قهرمانی در جام حذفی و دو قهرمانی در جام اتحادیه را بدست آورد. اما نتایج ناامید کننده‌ی مورینیو در سال ۲۰۰۸ دلیلی بود تا از استمفوردبریج اخراج شود و آورام گرانت اسرائیلی بر روی نیمکت بنشیند..
گرانت یکی از مربیان فراموش نشدنی چلسی خواهد بود چرا که توانست در سال ۲۰۰۸ آبیهای لندن را به فینال لیگ‌قهرمانان‌اروپا ببرد.
چلسی علی رغم عملکرد بسیار خوبش در مقابل منچستریونایتد در ضربات پنالتی که با سر خوردن جان تری همراه بود شکست خورد و از قهرمانی اروپا بازماند.
پس از گرانت، اسکولاری هدایت چلسی را عهده گرفت اما عملکرد درخشانی نداشت و بدون کسب هیچ عنوانی بعد از یک فصل از چلسی اخراج شد.
بعد او نوبت به گاس هیدینگ رسید و او تیم را به قهرمانی اف‌ای کاپ رسانید.
اما گاس هیدینگ هم در صندلی داغ نیمکت چلسی دوام نیاورد و در سال ۲۰۱۰ دوران درخشان کارلو آنچلوتی در چلسی آغاز شد...
چلسی در دوران آنچلوتی در انگلیس داخلی دبل کرد (قهرمانی جام حذفی و لیگ‌برتر) اما بلند پروازی عجیب آبراموویچ باعث شد آنچلوتی هم با آن عملکرد درخشان اخراج شود.
شخصیت قهرمان چلسی باعث می شد که تغییر سریع سرمربیان و ضربه‌هایی که می خورد زیاد به چشم نیاید.
بعد آنچلوتی نوبت آندره ویاش بوآش بود که سرمربی چلسی شود.
ویاش بوآش در سال ۲۰۱۲ با نیمکت نشین کردن برخی بازیکنان بزرگ چلسی اشتباه بزرگی کرد و با کسب نتایج ضعیف یک شبه اخراج شد و جایش را به دستیار خودش یعنی روبرتو دی متئو داد.
دی متئو دوباره توانست چلسی را متحد کند و چلسی بحران زده‌ی آن زمان را در حالی که خوشبین ترین طرفدار چلسی هم فکرش را نمی کرد قهرمان لیگ‌قهرمانان‌اروپا کند.
داستان چلسی با کامبک مقابل ناپولی آغاز، با بازی انتقام گونه مقابل بارسلونا ادامه یافت و با فینال تاریخی مونیخ و برد بایرن‌مونیخ به بهترین شکل ممکن پایان یافت.
بعد از این قهرمانی همه این انتظار را داشتند که دی متئو یک فصل دیگر هم بر روی نیمکت شیرهای لندن بنشیند اما همچین چیزی رخ نداد و رافا بنیتز سکاندار چلسی شد.
رافا بنیتز چلسی را در سال ۲۰۱۳ قهرمان لیگ‌اروپا کرد و دست به رکورد تاریخی‌ای زد و آن هم کسب دو جام معتبر اروپایی در فاصله‌ی کمتر از یکسال بود.
اما بنیتز هم با این وجود انتظارات را برآورده نکرد و نوبت به بازگشت ژوزه مورینیو به چلسی رسید. مورینیو مانند یک افسانه به چلسی بازگشت؛ او با بازیکنان بزرگ چلسی به قهرمانی لیگ‌برتر رسید اما از آنسو اصلاً به فکر آینده نبود و رفتارهای عجیب او باعث شد که چلسی استعداد هایی مانند دی بروینه، محمد صلاح و لوکاکو را از دست بدهد اما همین هم کافی نبود و او راهش را با فرانک لمپارد هم جدا کرد.
ژوزه در سال ۲۰۱۴ حتی تا نیمه نهایی لیگ‌قهرمانان‌اروپا هم پیشرفت و ناباورانه به اتلتیکو مادرید باخت و حدف شد.
اشتباهات مورینیو باعث وارد شدن خسارت های جبران ناپذیری به چلسی شد و اولین قربانی این تصمیمات هم خودش بود.
چلسی ای که به دنبال پرورش استعداد بود؛ به لطف مورینیو استعدادهایش را از دست داده بود!
فصل کابوس وار چلسی با مورینیو در سال ۲۰۱۵ آغاز شد. او چلسی را تا جایگاه شانزدهم پایین آورد و سرانجام به تلخ ترین شکل ممکن اخراج شد.
گاس، دوباره به چلسی آمد و به وضعیت تیم سر و سامان داد. بعد از گاس که به صورت موقت سرمربی بود چلسی دون آنتونیو کنته را به لندن آورد و دوران درخشان او با چلسی آغاز شد.
او با شوکی که با ترکیب 343 به لیگ‌برتر وارد کرد توانست در اولین فصل حضورش در چلسی در سال ۲۰۱۷ قهرمان لیگ‌برتر شود اما مدیریت چلسی خریدهای مورد نظر او را به خوبی انجام نداد تا در فصل دومش با وجود قهرمانی در اف‌ای کاپ به دلیل عدم کسب سهمیه‌ی یو‌سی‌ال اخراج شد و جایش را به یک ایتالیایی دیگر یعنی مائوریتسیو ساری داد.
ساری با وجود فشارهای زیادی که رویش بود عملکرد بدی نداشت و چلسی را در لیگ سوم کرد و در لیگ‌اروپای سال ۲۰۱۹هم چلسی را قهرمان کرد (شاید تنها ایراد ساری این بود که شو‌آف بلد نبود.) اما محرومیت چلسی از خرید بازیکن جدید با این وجود که نیاز مبرمی به خرید داشت و بیماری پدر ساری و پیشنهاد یوونتوس از سوی دیگر باعث شد داستان ساری و چلسی که قرار بود بسیار طولانی باشد خیلی زود پایان یابد.
چلسی با وجود تمام اشتباهات مدیریتی و برخی مربیان، هر فصل جام کسب می کند و این نشان دهنده‌ی روحیه و شخصیت قهرمانی ای بود که چلسی فن ها بیش از صد سال به دنبالش بودند که به دلیل حوادث عجیب مثل ورشکستگی و یا آغاز جنگهای جهانی درست در اون برهه‌ای که در اوج بود مانع رسیدن چلسی به هدفش شده بود.
بنابراین چلسی و طرفدارانش به هیچ عنوان نمی خواستند تیمشان دوباره از اوج گیری فاصله بگیرد پس مجبور بودند قوی باشند و با هرچی که در دست داشتند به این جنگ بزرگ بروند. عملکرد خوب لمپارد در دربی کانتی در اولین سال سرمربیگری اش باعث شد که همگان در چلسی به سوی او بروند و به او اعتماد کنند. چون آنها می دانستند که در این برهه‌ی حیاتی و سخت تنها و تنها یک نفر از میان خودشان می تواند معجزه کند فقط کسی می تواند چلسی را سالم از این گذرگاه خارج کند که باشگاه را درک کند و در این دوران کسی وجود نداشت جز سوپر فرانکی لمپارد.
لمپارد خیلی سریع با جلساتی که با اسطوره‌های چلسی مثل دروگبا و تری داشت به این نتیجه رسید که هدایت چلسی را بر عهده بگیرد.
لمپارد بلافاصله بعد از اینکه سرمربی چلسی شد حجت را بر همه تمام کرد و گفت که در ترکیبش به بازیکنانی بیشتر فرصت خواهد داد که چلسی را درک کنند و ارزش پیراهنی که می پوشند را بدانند.
اولین فصل لمپارد و چلسی نه زیاد خوب بوده و نه آنچنان بد که وضعیت را قرمز کند. چلسی با لمپارد از مرحله‌ی گروهی یو‌سی‌ال صعود کرده اما به صد بزرگی به نام بایرن مونیخ برخورد کرده است. فرانک لمپارد بازی اول را در لندن سه هیچ باخته و برای صعود به معجزه نیاز دارد اما در لیگ‌برتر در رتبه‌ی چهارم جدول قرار گرفته و با توجه به محرومیت منچسترسیتی از رقابتهای اروپایی شانس بسیار زیادی برای کسب سهمیه دارد. از آنسو هم در جام حذفی با حذف لیورپول آماده‌ی این روزها به جمع هشت تیم پایانی رفته و شانس کسب جام را هم دارد.
چلسی همچنان در هر سال جام کسب می کند و حتی در روزهای بدش هم درحال بزرگی کردن است چرا که شیر در هر شرایطی شیر است.
چلسی دو روز قبل اورتون را در بریج ۴-۰ در هم کوبید و امروز ۱۱۵ ساله شده است.
شیرهای لندن چهار روز بعد باید در ویلاپارک به مصاف استون‌ویلا بروند و بازهم به تاریخ نویسی‌شان ادامه بدهند...
