مرکز:یکی میخواد خودشو از ساختمونی که تو خیابون شهدای آنفیلد بندازه پایین باید برید جلوشو بگیرید
دمبله:ناموسا اینا چی پیش خودشون فکر کردن؟ما روانشناسیم؟
ارنست:ببند در گاله تو ماشینو آتیش کن بریم(یاد بار قبلی میوفتد)
نه نه خودم میرونم تو بیا اینجا بشین
دمبله:خیلی دوست دارم نگرانی من مصدوم شم؟
ارنست:خیر نگران سلامتی خودمم آخرین باری که تو روندی اتش نشانی مارو از بالا درخت اورد پایین
(به ساختمان میرسند)
دمبله:چقد بلنده تا بخواد از بالا بیوفته پایین شب شده فک کنم
ارنست:پا بزن آشغال
دمبله:این آسانسوره چرا نمیاد پایین؟
ارنست:دستتو از رو آیفون بردار اسکل آسانسور اون یکیه
دمبله:خرابه که
ارنست:از پله ها میریم
(دمبله به سمت در خروج میرود)
ارنست:کجا گوساله؟پله از این وره
دمبله:من میرم بیرون اگه خودشو انداخت بگیرمش
ارنست:بیا بریم زر مفت نزن
دمبله:ینی اگه پی اس فور هم نذری بدن من نمیام اون بالا
ارنست:اتفاقا مرده خودش از اینا میفروشه
(دمبله به سمت پله ها میدود)
(به طبقه آخر میرسند)
دمبله:سلام(از ارنست پس گردنی میخورد)
ارنست:یارو میخواد خودشو بندازه پایین سلام میکنی؟
مرد:شماها میخواین جلوی منو بگیرین؟
ارنست:آره
مرد:چجوری؟
ارنست:خودتو ننداز پایین
مرد:همین؟
ارنست:بیکار نیستم دو ساعت شرو ور بگم اخرشم خودتو بندازی پایین من کار و زندگی دارم
دمبله:کدوم کار؟
ارنست:ببند دهنتو چاقال
مرد:پس خودمو میندازم پایین
ارنست دردت چیه؟
مرد:زنم ولم کرده رفته
(ارنست و دمبله از خنده منفجر میشوند)
دمبله:تو الان باید پارتی بگیری
ارنست:همون بهتر که خودتو میندازی پایین
مرد:اصن من منصرف شدم
ارنست:ینی چی منصرف شدم مامور قانون رو مسخره میکنی؟
شونصد تا پله رو بالا اومدیم که بگی نمیندازم پایین؟
مرد:آقا دوست نداره دیگه یعنی چی؟
دمبله:دوست ندارم نداریم یا میندازی یا میندازیمت
مرد:عجب گیری افتادیما نمیخوام آقا
(ارنست و دمبله مرد را از بالا به پایین پرت میکنند)
مرکز:چیشد؟
دمبله:ماموریت با موفقیت به فاک رفت
مرکز:خب یه ماموریت دیگه دارم براتون
(دمبله بیسیم را قطع میکند)
ارنست:چیکار کردی گوسفند؟
دمبله:بابا حالا یه بدبختی دیگه دارن برامون
(ارنست با مرکز تماس میگیرد)
دمبله:چی میگه؟
ارنست:یه دزدی به مغازه شده باید بریم اونجا
(به مغازه میرسند)
(یک دزد قد کوتاه در مغازه میبینن)
ارنست:تو همینجا بمون من میرم دستگیرش میکنم میام
دمبله:نه خودم میرم (از ماشین پیاده میشود)
ارنست:په اسلحه ات کو؟
دمبله:اسلحه؟من اینو با یه انگشت میگیرم(صدای تیراندازی میاد)
(دمبله:توی ماشین میپرد)
ارنست:چیشد برو دیگه
دمبله:خودت برو من خستمه بگیرمش
ارنست:غلط کردی خودت گفتی میگیرمش
دمبله:اسلحه ندارم
ارنست:خو بیا اینو بگیر
دمبله:بی فرهنگ بی شعور مگه تو خانواده نداری؟
ارنست:منظورم تفنگه
دمبله:نمیخوام اصن
(ارنست دمبله از ماشین بیرون میکند)
دمبله:میگن دزدی کار زشتیه حالا اروم بیا بیرون لطفا
(دزد بیرون میاید و به دمبله نگاه میکند)
دمبله:اصن غلط کردن که گفتن شما کارتو بکن رفیق
(دزد پول هارا میبرد و فرار میکند)
ارنست:په چیکار کردی؟
دمبله:مامور مالیات بود
ارنست:مامور مالیات با تفنگ مالیات میگیره
دمبله:آره
ارنست:پس توام باید پیاده تا کلانتری بیای(و گاز میدهد و میرود)
پ.ن:عکس از لیکی ژوون❤❤