مطلب ارسالی کاربران
چپ اندر قیچی
سال هشتاد و نه بود که پای دوربین عنکبوتی با هزار کبکبه و دبدبه پایش به ورزشگاه آزادی باز شد و برخی بازی های برگزار شده از جمله دربی پایتخت تحت پوشش این دوربین قرار گرفت . از اتفاقات بامزه درباره این دوربین این بود که چندین بار در بازی های مختلف از جمله بازی بین استقلال و مس سرچشمه و همین طور بازی استقلال و الجزیره و یکی دو بازی دیگر توپ به این دوربین برخورد کرد . یادم هست که همان زمان عنوان شد خرید و نصب این دوربین چیزی حدود یک میلیارد و دویست میلیون تومان هزینه روی دست تلویزیون ایران گذاشته . یک سالی دوربین مهمان این ورزشگاه بود و در برخی بازی ها تنها نقش یک مترسک را بالای سر زمین بازی ایفا کرد و تصویری از این دوربین بر روی آنتن تلویزیونی پخش نشد . مشکلات فنی و مهم تر از آن نبود اپراتور متخصص برای هدایت این دوربین ( که هدایتش پیچیدگیهای خاص خود را دارد ) باعث شد این دوربین گرانقیمت زودتر از موعد از کار بیفتد و متخصصان اتریشی طرف قرارداد ، نیز ( طبق گفتهی مسئولین تلویزیونی ) خلف وعده کرده و برای تعمیر و راهاندازی مجدد به ایران نیایند و این دوربین و متعلقات آن از روی ورزشگاه باز شود و احتمالا در یکی از انبارها بازنشسته شود . هرچند همان زمان اعلام شد این وسیله توسط مهندسان و متخصصین ایرانی در یکی از دانشگاهها تعمیر شده و به زودی نصب شود . اما این خبر در حد همان چند پلان تلویزیونی از یک کیت الکترونیکی که اوراق شده بود باقی ماند و دیگر چشممان به جمالش روشن نشد . سال هاست که تصاویر فوتبال از لیگ اروپا در تلویزیون جمهوری اسلامی پخش میشود و تماشاچی تلویزیون در جریان بازی همراه با نکات و جزئیات قرار میگیرد و از بازی فوتبال به اندازهی تماشاچی استادیوم که بازی را به صورت زنده میبیند لذت میبرد و منتش را گزارشگر ایرانی برنامههای مختلف بر سر بیننده میگذارد که تصاویر را با زحمت تهیه کردهایم تا شما حظش را ببرید و قسعلیهذا . بازی دربی 92 هم که دیروز برگزار شد یکی دیگر از شلختگیها و تصاویر بیریخت تلویزیونی را به رخ بیننده تلویزیون کشید . هرچند به دلیل حساسیت چنین بازیهایی معمولا کسی به پخش تلویزیونی ایرادی نمیگیرد اما متخصص فن و تماشاگری که فوتبال اروپا را با آن تصاویر شسته رفته و تمیز بر روی صفحه تلویزیون میبیند متوجه این نقصان بزرگ در پخش زندهی یک بازی فوتبال داخلی میشود . یادم نمیرود که برای پوشش تصاویر یکی از بازیهای بین تیم ملی ایران و لبنان در چهارچوب بازیهای مقدماتی جام ملتهای آسیا در سال 2015 که در ورزشگاه کمیل شمعون بیروت برگزار میشد در استادیوم بازی و در اتاق کنترل و کارگردانی ، چشم به تکنولوژیها و نیرویهای زبده و ماهر و عوامل ضبط تصاویر دوخته بودم و پر از حسرت . کارگردان تلویزیونی آن بازی که جوانی حدودا سی و پنج ساله بود در پاسخ به پرسش من دربارهی چگونگی ضبط و پخش تصاویر ورزشی گفت : هر سال از طرف فدراسیون ورزشی لبنان ، نیروهای پیمانکار تلویزیونی و ضبط تصاویر ورزشی دوره های آموزشی فشردهای را برای در جریان قرار گرفتن چگونگی تصویربرداری و ادیت همزمان یک بازی فوتبال را با حضور اساتید فن و بهترین کارگردانان اروپایی متخصص در این زمینه برگزار مینماید تا فیلمبردار در موقع بازی ، بداند چه تصویری با چه اندازهی کادر و سرعت حرکت را به اتاق اپراتور ارسال نماید و کارگردان هم در حین دریافت تصاویر از تعداد بالای دوربینها ( در برخی از بازیهای مهم فوتبال از جمله الکلاسیکو تا 68 دوربین فیلمبرداری یک بازی را ضبط میکنند) بتواند تصمیم درست و به جا را برای انتخاب و دستور پخش تصویر مناسب ، صادر کند . بیش از دو دهه است که فیلمبرداری در برخی از ورزشگاههای ایران دچار تحول شده و برای ضبط و پخش بازیها تعداد زیادی دوربین در جایگاههای مختلف و زوایای متعدد جایگذاری میشوند ( هرچند جایگذاری برخی از این دوربین ها نیز در اطراف زمین بازی به کل غلط میباشد )، اما دریغ از ضبط و پخش یک بازی به شکل استاندارد . فیلمبردارها معمولا از همین آدمهایی انتخاب میشوند که در تلویزیون کار ضبط سمینارها یا سخنرانیها را انجام میدهند و در محیط بسته با حرکت محدود ، تصاویر بسته یا به اصطلاح کلوزآپ یا نهایتا مدیومشات را میبندد و کارگردان تلویزیونی به دلیل ثابت بودن ماجرا با آرامش ، اقدام به انتخاب تصاویر و تعویض پلانها میکند . حالا تصور کنید همان کارگردان در یک بازی پرهیجان و پر از چالش باید اقدام به انتخاب لحظهای بین دوربین های متعدد کند . عدم آموزش صحیح ، عدم استفاده از نیروی متخصص و استفاده غلط از نیروی غیر حرفه ای و مهمتر از آن بازیخوانی فیلمبردار و کارگردان ( که در ضبط یک بازی ورزشی بسیار مهم است ) باعث شده تصاویر از جریان بازی عقب مانده و گاهی نیز تعداد زیادی پلان بیثمر به جای اصل خود بازی به عنوان فیلم بازی از تلویزیون پخش شوند . اینکه سازمان عریض و طویل صدا و سیما با هزینههای چند ده میلیاردی هنوز برای آموختن و ارائهی پخش تلویزیونی یک بازی فوتبال عاجز میباشد و فدراسیون فوتبال نیز قرار نیست پخش بازیهای فوتبال را به بخش خصوصی بسپارد ، ظاهرا قرار است هرگز از پخش یک فوتبال داخلی به لحاظ بصری حظ کنیم و مدام باید غر بزنیم . ظاهرا دیدن همان فوتبال خارجی و به خصوص اروپایی ( فارغ از نوع و شیوهی بازی ) آخرین دغدغهی بیننده تلویزیونی باقی میماند و من بیهوده غر میزنم ...