به نام خدا
چند وقتی هست ک بارسا وضعیت خوبی نداره و ترجیح میدم زیاد درگیر مسائل فوتبالی نشم و این اواخر خیلی خیلی کم فوتبال دیدم اما بازی های بارسای ستین رو چند بار دیدم و آنالیزهای کارشناسای بزرگ رو راجع به این سه بازی خوندم .
برداشت شخصی من از حال و روز بارسا قبل از اخراج والورده :
این فصل بسیار بد شروع شد ، پیش فصل خوبی نداشتیم و خریدهای الکی و بی موردی رو انجام دادیم و نقاط ضعف تیم رو پوشش ندادیم . بخاطر بدنسازی بد و پیش فصل ضعیف تیم توی این فصل مصدوم های زیادی دادیم از جمله مسی ، آلباو سوارز و دمبله و آرتور ک این دو مورد آخری اصلا هیچ شباهتی به یک فوتبالیست حرفه ای ندارن ، دمبله ک از شیشه ی لامپ مهتابی ام راحت تر میشکنه و آرتور ک باسنش اندازه ی کیم کارداشیان شده و حتی بزور توی زمین میدوه .
تیم بارسا قبل از اخراج والورده نه پلنی برای حمله داشت و نه توانی برای دفاع کردن ، عملا بازیکنا وسط زمین به هم پاس میدادن تا مسی برگرده و بتونن توپ رو بهش برسونن ک خودش با اون توپ یه کاری بکنه و بخاطر همین بود ک بزرگی مسی بیش از پیش بچشم اومد ، مسی توی دوره ی والورده عملا باید جور هافبک و هجوم رو میکشید
علاوه بر مسی دو بازیکن دیگه هم نقش کلیدی توی تیم والورده داشتن یکیش سوارز و دومی تراشتگن
سوارز علیرغم سنگین بودن و مصدومیت زانوش دوندگی زیادی داشت و دفاعا رو واقعا اذیت میکرد و چیزی ک خیلیا بهش توجه نمیکنن اینه ک سوارز توی خلق موقعیت و پاس گل یه چیزی توی مایه های خود مسی هست و توی دوره ی بازیش 255 پاس گل داده ک 30 تا کمتر از مسی و حدود 20 تا بیشتر از کریستیانو هست و اگر تعداد بازیهای سوارز با این دو رو قیاس کنی متوجه میشی ک سوارز واقعا مرگباره
تراشتگن رو به شخصه دروازبان کالم و بی نقصی نمیدونم و روی شوتهای راه دور و ضربات آزاد پشت محوطه جاگیری و زمانبندی خوبی نداره اما توی تک به تک ها از یوزپلنگ سریع تره و مثل دروازبانای هندبال سریع دست و پاشو باز میکنه و زاویه رو میبنده ، پنالتی گیر خوبی هم هست و همیشه میشه بهش تکیه کرد و ازونجا ک آلمانی هست و آلمانیا عموما مرد روزای سخت هستن توی بازی های بزرگ زیاد به کارمون اومده و اصن دست و پاشو گم نمیکنه
مشکلات تیم لحظه ی رسیدن ستین :
1: ضعف بدنی شدید و فیزیک بسیار آماتور ک بازیکنای بارسا به هیچ عنوان قادر نبودن بیش از یه نیمه فوتبال بازی کنن و عملا یه نیمه مدارا میکردیم و یه نیمه فوتبال بازی میکردیم
2:کمبود مدافع و مهاجم و تراکم زیاد توی خط هافبک
بارسا توی دفاع یک مهره ی قابل اتکا هم نداره وتک تکشون این فصل فاجعه بودن ، اومتیتی ک تازه از گور برگشته ، آلبا مصدوم شد و الانم به مرز آمادگی نرسیده ، پیکه و لنگله ک در حد پت و مت هستن ، سمدو ک اصن اصول اولیه ی فوتبال رو بلد نیست ، تنها روبرتو در حد و اندازه ی خودش ظاهر شده ک اونم فقط توی هجوم کارآمد هست و توی دفاع سردرگمه
ما مشکل خلق موقعیت داشتیم و داریم و مدیریت و کادر فنی زباله بجای اینکه یه هافبک خلاق بخره رفت یه هافبک دفاعی آورد و یه مهاجم کاذب ک هم پست مسی هست و عملا این دو توی زمین جای هم اشغال کردن ، بوسکتس و دیانگ هم پست هستن و مسی و گریزی هم همینطور
بعد برای اینکه مهره هایی ک جاشون پول زیادی خرج شده بازی کنن دیانگ رو پست شماره 8 بازی میدن ک واقعا اونجا ناکارآمده و ازون بدتر گریزی رو وینگر چپ بازی میدن ، کاری ک هیچ خری توی بدترین شرایط هم انجام نمیده
وجود ویدال ک یه هافبک کامل هست تا حدودی گند مدیریت و مربی رو پوشوند اما این کار مثل این میمونه ک پارگی رو با چسب زخم ببندی و به زودی اون چسب از جاش در میاد و این زخم حتما باید بخیه بخوره
3:ضعف تاکتیکی :
عملا ما توی دوره ی والورده باید علاوه بر حریف با تاکتیک های گند والورده هم میجنگیدیم و دشمن خودی ضربات مرگبارتری از دشمن بیرونی بما زد و خداوند جز والورده توی دنیا هیچ احمقی رو خلق نکرده ک بتونه دوبار توی چمپیونزلیگ اونم با تیمی مثل بارسا بازیهایی ک با اختلاف سه گل خورده رو ببازه و حذف بشه ، بخدا قسم اگه یه تیم آسیایی 3 گل از رم جلو بود محال بود توی المپیکو حذف بشه
بازیکنا یه بار اشتباه میکنن دوبار اشتباه میکنن اما وقتی یه سری اشتباهات مدام تکرار بشه مشخصه ک کادر فنی مشکل عقلی داره
کارهایی ک مدیریت و کادر فنی باید انجام بدن :
ستین توی همون لحظه ی ورودش یه چیزی رو خوب فهمید ، اونم این بود ک بارسا با 3 هافبک امکان نداره بتونه ابتکار عمل رو از حریف بگیره و هافبکای بارسا مثل سابق نیستن و ژاوی و اینیستایی وجود ندارن ک حریف رو نود دیقه تو زمین خرس وسط کنن بخاطر همین سیستم تیم رو 3 دفاعه کرد و یه نفر به خط هافبک اضافه کرد و ازونجا ک تیم ما مهاجم نداره و مسی و گریزی همش وسط زمین پرسه میزنن این سیستم بیشتر به 3_7_0 یا نهایتا 3_6_1 شباهت داره و قصد ستین اینه ک تا جایی ک امکانش هست توپ رو توی اختیار داشته باشه چرا ک هر لحظه ای ک حریف توپ رو در دست داشته باشه ما خطر رو حس میکنیم و دفاعامون واقعا آماتور عمل میکنن
ستین این اواخر استراحتا رو از بازیکنا گرفت و این بازیکنای تنبل رو یه مقدار تحت فشار قرار داد ک این مساله در ابتدا میتونه مشکل ساز بشه ولی حدود یک ماه دیگه نتیجه ی این کار مشخص میشه و بهبود وضعیت فیزیکی تیم رو خواهید دید
کاری ک مدیریت باید انجام بده :
این تیم فول بک راست و دفاع آخر بزرگ نیاز داره و عمرا با سمدو و روبرتو و پیکه و لنگله و اومتیتی به هیچ جایی نمیرسیم و توی اولین پیچ چپ میکنیم
یه هافبک شماره ی 8 خلاق و یک وینگر و یک مهاجم نوک بزرگ بجای سوارز هم نیاز داریم ، خرید اریکسن میتونست یه سری از دردا رو دوا کنه چون پاسهای ریسکی دقیق و شوتهای قدرتمندی میزنه و میتونست آپشن های زیادی به هافبک معلول ما اضافه کنه
سوارز دو سه فصله ک مشکل زانو داره و توی 33 سالگی بعد از این عمل محاله ک شرایط خوبی پیدا کنه و باید قبول کنیم ک آخراشه و شبیه ترین بازیکن به سوارز لائوتارو مارتینز هست ک یه مهاجم کامل هست
برای وینگر اختصاصی گزینه های زیادی مد نظرم نیست اما بازگشت نیمار بهترین چیزی هست ک میتونه اتفاق بیفته
کارهایی ک ستین باید بکنه :
باید از مسی یا گریزی به عنوان نوک استفاده کنه چون بدون بازیکن توی محوطه ی جریمه ی حریف عملا پاسکاری ما بیهوده هست و موقعیتی خلق نمیشه چون دفاع حریف راحت و با تمرکز بالایی بازی میکنه ، زمان پپ ک ما از مسی به عنوان 9 کاذب استفاده میکردیم بارسا به قدری به بازی مسلط بود ک نیازی به بازیکن ثابت توی محوطه ی حریف نداشتیم و هر کسی نزدیکتر به محوطه بود نفوذ میکرد و پدرو و ویا و سانچز و بویان و اتوو و هنری هر کدوم توی دوره ای از گوشه ی محوطه به تو میزدن
دومین کاری ک ستین باید بکنه افزایش سرعت پاسکاری در حملست ، بارسا خیلی کند و قابل پیشبینی حمله میکنه و افزایش سرعت جابجایی بدون توپ و افزایش سرعت پاسکاری میتونه کار رو برای مسی و گریزی راحت تر بکنه ، این دو توی دوره ی والورده هنگام تصاحب توپ عملا باید با دو لایه دفاع روبرو میشدن ولی اگه سرعت بازی بالا بره بیشتر فضا پیدا میکنن و دفاعها با تمرکز کمتری دفاع میکنن
مهم ترین کاری ک ستین باید انجام بده اینه ک یه فکری به حال اشتباهات بچه گونه ی دفاعای احمق بکنه ، توی این سه بازی هر خطری ک روی دروازه ی بارسا ایجاد شده روی اشتباهات آماتور گونه ی دفاعای گوهمون بوده ، تنها دو تیم بزرگ توی دنیا الان توی دفاع اینقد بد و بی صاحاب هستن یکیش آرسناله یکیشم بارسا ک دفاعاشون رقابت مستقیمی توی ریدمان دارن ، اونور موستافی و داوید لوییز و اینورم لنگله و پیکه و اومتیتی !!!
در آخر برداشت من از تیم ستین و پیش بینی من راجع به آینده ی نه چندان دور :
اکثریت بازیکنای بارسا از لحاظ فنی مشکلی ندارن و نسبت به حریفای داخلی ما مثل رئال و اتلتیکو یه مقداری از لحاظ مهره وضعیت بهتری داریم ، مشکلات فیزیکی ، روانی و تاکتیکی دوران والورده باعث افت تک تک بازیکنا شد ک فکر میکنم مهم ترین مشکل ها به ترتیب روانی فیزیکی و سپس تاکتیکی هستن ، بازیکنای بارسا اون شور و انگیزه ی سابق رو ندارن و بجز یکی دوتاشون بقیه از روی شکم سیری بازی میکنن
فکر میکنم ستین مشکل تاکتیکی و فیزیکی تیم رو تا حدودی بهبود ببخشه
من فکر میکنم بارسا باید به هر صورتی ک شده چند بازی آینده ک زیاد سخت هم نیستن رو ببره تا تیم از لحاظ روحی به شرایط مطلوب برسه و انتقادات و فشار رسانه ای کم بشه و سپس یواش یواش همه چیز درست خواهد شد ، اگه بارسا توی چند بازی روبرو نتیجه ی مطلوب کسب نکنه تیم زیر بار فشار انتقادات له میشه و شکی ندارم ک در این صورت فصل رو باید تموم شده بدونیم
چهار پنج بازی پیش رو مهم ترین بازیهای این فصل هستن ک میتونن سرنوشت مارو عوض کنن