Saeb .Tمن به عنوان یه رشتی که سالهای سال شاهد هجوم ناجوانمردانه ترین و رکیک ترین توهین ها به شهر و استانم بودم لازمه یه چیزایی رو توضیح بدم...ریشه این اختلافات قومی که ج.ا عامدانه بهش دامن زده به دوران مشروطیت برمیگرده هرکی که ذره ای تاریخ خونده باشه میدونه که هجوم سپاه گیلان بختیاری و آذربایجان به تهران و فتح تهران باعث پیروزی(هرچند موقت) مشروطه شد...در اون زمان که انگلیس خبیث بخاطر منافع خودش مخالف مشروطه بود و در تمام کشورای تحت استعمارش از هند و افغانستان بگیر تا ایران دست به تفرقه اندازی میزد به انواع مختلف(مثل پول دادن به اخوندا که کوچکترین چیز رو پیرهن عثمان کنن و مردم تو جهل بمونن یا قدیس سازی گاو تو هندوستان و... با به وجود اوردن این جوکها خواستن که تفرقه بندازن بین مردم تا مشروطه شکست بخوره و هدف اصلیشونم گیلان اذربایجان و بختیاری ها بودن که عاملین اصلی پیروزی مشروطه بودن شما دقت کنی جوک بد تو ایران برای رشتی و ترک و در درجه اخر لره که همونایی بودن که تهران فتح کردن و باعث پیروزی مشروطه شدن دقیقا همین کار رو تو انگلیس کردن اونجا هم اگه تحقیق کنین جوک ایرلندی و مخصوصا اسکاتلندی دارن...و متاسفم برای هموطنای خودم و تا ابد ازشون دلگیرم که بدون تحقیق با دامن زدن به دسیسه صد و اندی ساله استعمار پیر باعث ازردگی هموطناشون برای سالهای سال شدن و هیچوقتم تلاشی نکردن برای درک حقیقت و پایان دادن به این مزخرفات...جوکهایی که برای مردمان دیار من با خنده و شادی برای هم تعریف میکنن که عملا فحش ناموسیه...موقع خدمت و دانشگاه که افسانه ها شنیدم از این به اصطلاح هموطنا جوری صحبت میکنن انگار دارن از تایلند صحبت میکنن و وقتی یه رفیق کرجیم تو دانشگاه ماه ها خودشو کشت که با یه دختر رشتی دوست بشه و اون بهش محل نمیداد با تعجب میگفت مگه همچین چیزی میشه؟ گناه ما چی بود؟ گناه ما رشتیها و گیلانیها این بود که سالها جلوتر از مردم سایر شهرهای ایران بودیم سردمدار روشنفکری و مشروطیت بودیم گناه ما این بود که در دورانی که زن در ایران حکم کنیز رو داشت و در خانه حبس بود و بدون اذن شوهر بازار هم نمیتونست بره ما اولین مردمان ایران بودیم که به دخترانمون اجازه تحصیل دادیم...گناه ما این بود که به واسطه نزدیکی به اروپا و ورود فرهنگ اروپایی فرسنگها فکرمون جلوتر از دیگر مردمان ایران بود...برین صحبتهای نیما یوشیج و عباس مسعودی (مدیر روزنامه اطلاعات قدیمی ترین روزنامه ایران ) حدود 70،80 سال پیش رو بخونین که بدونین از نظر ترقی خواهی و ازادگی و روشنفکری جایگاه رشت کجا بود ...حالا ما شدیم بی غیرت!!!! ما رو در حدی فرض کردن که انگار اگه خوارومادر ما رو جلو چشممون ببرن هم جیکمون در نمیاد!!! افسانه ها ساختن از مااا...حرفهای خنده دار و کذب محض...همینایی که دم از برابری زن و مرد میزنن کار کردن شیر زنان گیلان زمین تو شالیزارها رو حجت بی غیرتی مردان گیلان میدونن!!!! وقتی صد و اندی سال خودتون هموطنامون به دسیسه های خبیثانه انگلیس کثیف دامن میزنین و از تحقیر هموطنتون با خنده و شادی جوکها میگین بدون اینکه اصن علت شکل گیری این جوکها رو بدونین و حتی پا رو فراتر گذاشته و افسانه سرایی میکنین بخصوص درباره گیلان عزیز فکر اینجاشو نمیکردین؟ از ماست که بر ماست دوستان...با این حال ما گیلانیها و رشتیها همیشه عاشق ایران و مردمشیم و هبچوقت خواستار جدایی گیلان از ایران عزیز نبودیم و قلبمون فقط برای ایران میطپه ولی خواهشا یکم به حرفام فکر کنین و خودتون و مملکتمون رو اصلاح کنیم ...هرکی حوصله کرد تا اخر خوند دمش گرم...زنده باد ایران متحد با همه اقوامش