طرفداری - خوزه گالان یک بازیکن اسپانیایی است و در تیم ب اتلتیکومادرید، آلمریا و چاینات تایلند بازی کرده است. او پیراهن باشگاه هایی از کشورهای اردن، قطر و عربستان صعودی را بر تن کرده است.
به گزارش sportsfinding او در مورد شروع دورانش در فوتبال کشورهای عربی گفت:
در تیم ب آلمریا بازی می کردم (تا سال 2010) که به هوگو لوپز برخوردم. در تمام این سال ها ما رابطه مان را حفظ کردیم. او با الجبلین قرارداد امضا کرده بود که یک مربی رومانیایی به اسم موتروک فلورین داشت. من در سال 2015 در تیم الشباب اردن بودم و بازیکن همین مربی. بعد در تیم الشمال قطر بازی کردم. این کشور اختلافات زیادی با عربستان سعودی دارد. روابط قطر با ایران بود که باعث شد عربستان مواضع خصمانه ای اتخاذ کند. حتی عربستان اجازه نمی دهد هواپیماهای خطوط هوایی قطر از بالای این کشور عبور کنند.
چه چیزهای جالبی در این کشور دیدی؟
به محض اینکه وارد کشور شدم این نکته برایم جالب بود که تمام خانم ها سیاه پوش بودند. آنها به طور کامل بدن شان را می پوشانند و فقط می توانید چشم هایشان را ببینید. آنها لباسی سیاه به اسم عبایا دارند و یک نقاب برای صورت. برخی از آنها هم دستکش می پوشند. این نکات برای شما شوکه کننده است. در هواپیما شما نمی توانید کنار یک خانم بنشینید. اگر بلیت شما هم چنین شرایطی ایجاد کند، صندلی شما را عوض می کنند.
نظرت در مورد برگزاری سوپرجام اسپانیا در عربستان چیست؟
عربستان سعی می کند با اصلاحات جدید تغییر کند. شاهزاده محمد بن سلمان لیبرال تر است. این اولین باری است که آنها دروازه های کشورشان را به سوی گردشگری باز کرده اند. پیش از این برای سفر به آنجا نیاز به دعوتنامه یا ویزای کاری داشتید.
و زنان؟
وقتی من آنجا بودم نامزدم، پالوما نمی توانست به دیدارم بیاید چون ما ازدواج نکردیم. آنها همان اول از من پرسیدند که ازدواج کرده ام یا نه. بعد گفتند اگر ازدواج نکرده اید نمی توانید اینجا با هم ملاقات کنید. در مورد رانندگی هم زنان تا سال 2018 چنین اجازه ای نداشتند! وقتی پالوما به عربستان آمد از عبایا و حجاب استفاده کرد تا بتواند در شهر رفت و آمد کند. همین که او صورتش را نپوشانده بود هم باعث می شد مردم در خیابان با تعجب به او نگاه کنند. زنان بیشتر واکنش نشان می دادند!
عجیب ترین تجربه تو در آنجا چه بود؟
در روزهای تعطیل نمی توانستم همراه با هم تیمی هایم به مراکز بزرگ خرید بروم. شما نمی توانید با دوستان تان وارد شوید. در این روزها تنها خانواده ها و زوج ها می توانستند به مرکز خرید بروند. در خیلی از مغازه ها و مراکز دیگر هم تنها خانواده ها اجازه ورود دارند. یک مرد تنها نمی تواند وارد شود. به عنوان مثال تنهایی نمی توانید به بوتیکی بروید که لباس های زیر، لباس های زنانه یا عطر می فروشد. یک بار مرا از یک مرکز خرید بیرون انداختند چون بعد از تمرین با شلوارک رفته بودم! آنها فریاد می زدند "چه می کنی؟ چه چیزی را نمایش می دهی؟"
واقعا؟
یک بار هم به کافه رفته بودم. خانمی فهمید خارجی هستم و به سمت من آمد و پرسید اهل کجا هستم. ناگهان یک مرد عرب با عصبانیت آمد و فریاد کشید. من عربی نمی دانستم. کسانی که در کافه مرا می شناختند مداخله کردند. آنها گفتند که من یک مشتری معمولی هستم و هیچ کار اشتباهی نکرده ام. زاویه دید جوانان در این کشور با افراد مسن فرق دارد. آن مرد عصبانی شده بود چون من با یک زن صحبت کردم. او می گفت "نمی توانی با زنی که نمی شناسی حرف بزنی!" در رستوران ها و خیلی اماکن دیگر دو ورودی مجزا وجود دارد: برای مردان و برای خانواده ها. در کافی شاپ ها هم این دو فضا از هم جدا شده اند. حتی در قطار هم چنین شرایطی وجود دارد. بدین ترتیب خانم ها به راحتی می توانند حجاب شان را بردارند و فضا خصوصی است.
زندگی در آنجا چگونه است؟
روز خیلی دیر شروع می شود. مغازه ها و اماکن مختلف خیلی دیر باز می شوند. زندگی در شب جریان دارد. در ماه رمضان هم آنها در شب غذا می خورند. آنها 5 بار در روز نماز می خوانند و این امر مقدسی برای مسلمان هاست. وقتی نماز شروع می شود همه جا بسته می شود. یک بار من در خرید بودم و در فروشگاه محبوس شدم. به همین خاطر مجبور بودم صبر کنم تا نمازشان تمام شود. وقتی اذان گفته می شود شما حتی در تمرین هم نمی توانید بازی کنید و به توپ ضربه بزنید.