همانطور که قبلا (از همان ابتدا) گفته بودم تراکتور در پیش فصل بدترین عملکرد نقل و انتقلاتی را در بین تیم های بالانشین داشت هر چند که بعضی افراد با پاچه خواری و دادن هندوانه به زیربغل مالک محترم میخواستند همه چیز را گل و بلبل جلوه دهند و آگاهانه و یا ناآگاهانه تراکتور را دچار حاشیه کردند و هواداران و مالک عزیز را تا مرز ناامیدی کامل پیش بردند آن زمان هشدار ها و انتقادهای ما زیر سایه همین تملقات به خوبی شنیده نشد و یا اگر شنیده میشد بی اهمیت شمرده میشد اگر انتقادی میکردیم برچسب حاشیه سازی بر پیشانیمان میزدند آن زمان در یک پست اختصاصی حاشیه را برای این افراد تشریح کردیم و هشدار رسیدن روزهایی را دادیم که به عینه دیدیم و کاممان را تلخ کرد ولی همان چاپلوسان بی فکر دیگر آنقدر شهامت نداشتند تا بگویند ما نیز در این وضع اسفبار شریکیم. ما نیز به خاطر اینکه شرایط تیم بحرانی تر نشود و اینکه دیگر کاری از دست هیچ کس برنمی آمد سکوت کردیم و به روی آن ناجوانمردان نیاوردیم آنچه را که بر سرمان آوردند
اکنون که به لطف خدا تیم تا حدودی به ساحل آرامش بازگشته و زمان و فضا برای کنکاش آن اشتباهات فراهم است شایسته است یکبار دیگر آنها را تذکر دهیم تا مکررا گرفتارشان نشویم
تراکتور در یارگیری 4 اشتباه عمده داشت که 3 مورد از آنها باعث به هم خوردن بالانس تیم شد
1) میانگین قدی بازیکنان تراکتور بسیار کوتاه بوده و باعث شد در همه ی جبهه ها (چه دفاع و چه خط حمله) در اکثر نبردهای هوایی بازنده باشیم لازم است کسانیکه که عهده دار بستن تیم در نیم فصل هستند به این امر توجه کنند و مدافع و مهاجم نوک به اصطلاح بلندزن جذب نمایند تا در این نبردهای هوایی موفق ظاهر شویم
2) تیم با یک کندی خاصی مواجه است و سرعت بازیکنان به اندازه کافی خوب نیست و مشکلاتی برایمان به وجود آورد در ضد حملات ما توانایی انتقال سریع توپ به خط حمله را نداشتیم و حتی خود مهاجم نوک نیز فاقد سرعت لازم بود، بازیکنان کناری چه دفاع کنار و یا وینگر ها توانایی نفوذ سریع را نداشتند و بیشتر طراحی حملات در میانه میدان و با پاس های عمقی انجام میشد مطمئنا کادر فنی به خوبی از اهمیت هجوم از کنارین آگاه هستند به خصوص در لیگ ایران که این ترفند بسیار موثر است
متاسفانه اخبار خوبی در این مورد به گوش نمی رسد و مدام میشنویم که بازیکنان جوان و سرعتیمان قرار است با بازیکنان کند و 30 ساله معاوضه شوند که شرایط را وخیم تر میکند. جذب بازیکنانی مانند دانیال اسماعیلی فر که سرعت بالایی دارند می تواند پاسخ مناسبی به این نیاز تیم باشد
3) تراکم تیم در خطوط مختلف اعجاب برانگیز بود به طور مثال ما فقط 2 دفاع مرکزی داشتیم و هر چقدر که انتظار میکشیدیم تا بازیکنی در این پست و یا مهاج نوک جذب شود، هافبک جذب تیم میشد!!! این هم از دیگر نتایج سروری دلال در باشگاه است که کمترین سواد فوتبالی و کمترین توجه به نیاز تیم نداشته و ندارد و تراکتور چقدر از این اشتباه ضربه خورد و چه خون دل ها که گوارای وجود ما هواداران نکردند
اما اشتباه چهارم که ربطی به بهم خوردگی بالانس تیم نداشت ولی تراکتور را گرفتار مشکل کرد کیفیت بسیار پایین بازیکنان خارجی بود که حاصل یک معیار بشدت غلط بود و نتیجه ای جز این انتظار نمیرفت مدیران محترم برای پر کردن سهمیه خارجی به صورت فله ای و نامحدود تمام بازیکنانی که قیمت نسبتا پایین و اقتصادی داشتند را بدون توجه به کیفیتشان و بسته به صلاحدید دلال محترم به سرمربی لینک میکردند به طور مثال برای جذب یک مهاجم خارجی نزدیک به 200 گزینه (طبق گفته همین مدیران) بررسی شد خب این سخن فقط این مفهوم را میرساند که همه ی گزینه های با قیمت زیر n دلار فقط یک بررسی سطحی شدند و با توجه به گفته سرمربی وقت که هیچ کدام را نمیپسندید پس با نظر دلال جذب تیم شدند و نتیجه همین است که همه شاهد آن هستند علاوه بر اینکه به تیم کمک نکردند و بی کیفیت بودند به خاطر زمانی که صرف بررسی این بنجل ها شد فرصت جبران اشتباه نیز از تیم گرفته شد. وگرنه چرا تیم هایی مانند استقلال و سپاهان دچار این بلا نشدند؟ همانطور که دیدید نه تنها دنیزلی بلکه مربی جدید هم از کیفیت آنها ناراضی است و در چند بازی گذشته نیمکت نشین بوده اند پس اگر قرار است پروژه کهکشانی سازی در واقعیت و نه در توهم مدیران و خواب و خیال چاپلوسان انجام شود و بازیکنان خارجی با کیفیتی جذب تیم شود شرط اول دور ریختن تمام معیار های قبلیسیت که به کل اشتباه و کمرشکن می باشد.
نکته آخر اینکه تراکتور نیازمند تقویت است ولی گویا مسئولین محترم معنی این کلمه ساده را متوجه نیستند و تقویت را با جانشینی و جایگزینی اشتباه گرفته اند! یک بازیکن با کیفیت متوسط و یا پایین از تیم جدا میشود و به جای آن میخواهند یک بازیکن دیگر در همان رده کیفی جذب کنند که از شگفتی های منحصربفرد مدیران تیم محبوب آذربایجان است.
در پایان از مالک و هیئت مدیره محترم عاجزانه تقاضا میکنم بیشتر به فکر این هوادار خونین جگر باشند که لیاقتشان بسیار بالاترست و نوشتار من عاجز و بی کفایت تر از آنست که عظمت و عشق آنان به معشوقشان که برایشان فراتر از یک تیم فوتبال است و هویت آنها را شکل میدهد توصیف کند