طرفداری- همه ما بارها و بارها این جمله ها را شنیده ایم که رئال زیدان تیمی بی تاکتیک و خوش شانس است یا تاکتیک او فقط سانتر از جناحین است. از طرفی دیگر این جمله را نیز شنیده ایم که تاکتیک زیدان به گونه ای است که تاکتیک های حریف را در خود حل می کند یا حریف را به کل خنثی می کند.
می توان گفت که تقریبا تمامی جملات بالا که از طرف مخالفان یا عاشقان زیدان بیان شده غلط است! ابتدا باید دو مفهوم رو توضیح بدهیم: اول اینکه یک مربی دارای تاکتیک های ثابتی می باشد که تقریبا در اکثر بازی ها (نه همه بازی ها!) از آن استفاده می کند و یک سری تاکتیک های متغیری دارد که بستگی به بازی، مقابل تیم های مختلف تغییر می کند. تاکتیک های ثابت به مانند زیر بنای یک ساختمان است که که سازه روی آن پیاده می شود و اگر شما زیر بنای مناسبی نداشته باشید طبعا سازه مناسبی هم نخواهید داشت. از تاکتیک های ثابت می توان به نوع چینش، نوع پرسینگ تیم، چگونگی بازیسازی تیم (از کناره ها یا از میانه میدان) اشاره کرد و از تاکتیک های متغیر نیز می توان به مارک کردن یکی از بازیکنان حریف، فشردگی یا باز بازی کردن خط دفاعی یا قرار گیری هافبک دفاعی در خط دفاعی اشاره کرد.
حال به بررسی تاکتیک های ثابت زیدان و بعد از آن تاکتیک های متغیر این سرمربی فرانسوی در برخی بازی های مهم می پردازیم.
تاکتیک های ثابت
ابتدا به بیشترین چینش های استفاده شده توسط زیدان می پردازیم. رئال مادرید تحت نظر زیدان در اکثر بازی های خود با چینش 3-3-4 به میدان رفته است و 43% از بازی های این فصل را با این چینش آغاز کرده است. اما هیچ سرمربی در دنیای فوتبال با تنها یک چینش در طول 90 دقیقه کار نمی کند و زیدان نیز به مانند دیگر سرمربیان دارای یک چینش جایگزین می باشد و در هنگام دفاع چینش خود را به 2-4-4 با دو مدافع چپ (مندی و مارسلو) تغییر می دهد و گاهی نیز از چینش 2-4-4 به منظور افزایش بار هجومی استفاده می کند چون می تواند از دو مهاجم مرکزی (یوویچ و بنزما) و 4 بازیکن هجومی پشت سر آن ها استفاده کند.
بعد از نوع چیدمان، به استفاده توپ توسط تیم زیدان می پردازیم. تمایل زیدان در اکثر بازی ها داشتن مالکیت توپ و پاس های کوتاه به منظور فضا سازی است و بر خلاف آن چیزی که اکثر شما از زیدان متصور هستید و فکر می کنید زیدان تمایل به ارسال پاس های بلند و بازی مستقیم دارد اما تمایل زیدان به بازی روی زمین و ارسال پاس های کوتاه و زمینی است. رئال مادرید زیر نظر زیدان تا به اینجای فصل از نظر تعداد پاس پنجمین تیم اروپا با میانگین 544.3 پاس در هر بازی است و نکته جالب این آمار این است رئال مادرید در این زمینه از بارسلونا برتر است. رئال مادرید از لحاظ مالکیت توپ به طور میانگین با 57.08% بعد از بارسلونا در جایگاه دوم در لالیگا می باشد. رئال مادرید تا به اینجای کار 6617 پاس در تمامی بازی های لالیگا ارسال کرده است که تنها 1555 یا به عبارتی 23.5% از تمامی پاس های رئال به صورت پاس بلند بوده است.شاید 1555 پاس بلند زیاد به نظر برسد اما با توجه به بسته بازی کردن تیم های ضعیف تر مقابل رئال، در برخی از مواقع چاره ای جز بازی مستقیم و ارسال پاس های بلند نیست. با نگاهی به این آمار ها متوجه می شویم که تمایل زیدان به بازی مالکانه و پاس های کوتاه برای فضاسازی است.
رئال مادرید تحت نظر زیدان از لحاظ پرسینگ پیشرفت زیادی کرده است و در بین تمامی تیم ها رئال مادرید رتبه ششم را از لحاظ بازپس گیری توپ های از دست رفته دارد. اجرای کانترپرس زیر نظر زیدان اصول خاص و ثابتی دارد و شاگردان زیدان برای بازپس گیری توپ از کانترپرس نفر به نفرِ rigid man marking استفاده می کند یعنی هر بازیکن از رئال یک بازیکن از حریف را پوشش می دهد و به دلیل اینکه این کانترپرس نیاز به بازیخوانی خاصی ندارد برای بازیکنان آسان است. در این کانترپرس بازیکنان رئال در تمامی مدت بازی به حریف دسترسی دارند و در این کانترپرس ضمن مسدود کردن گزینه های پاس برای حریف، به حریف فشار زیادی وارد می شود. شکل زیر یک نمای کلی از پرسینگ تیم زیدان برای بازپس گیری توپ را نشان می دهد:
برخی مربیان مانند پپ گواردیولا برای بازیسازی نیاز به هافبک های طراح و بازیساز دارند و هافبک ها قلب بازیسازی به شمار می آیند و برای پپ بسیار مهم هستند. برخی مربیان دیگر مانند کلوپ برای بازیسازی و ایجاد موقعیت به هافبک وسط و بازیساز نیازی ندارند و بازیسازی و ایجاد موقعیت در تیم این سرمربی آلمانی توسط فولبک ها و وینگر ها صورت می گیرد اما زیدان برای بازیسازی تیمش هم از هافبک و هم از فولکب ها استفاده می کند. شاید در طول یک فصل تعداد پاس گل های مودریچ به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد اما این هافبک نقش بسیار موثری در تیم زیدان دارد زیرا با توجه به قدرت فوق العاده او در انتقال توپ و ارسال های دقیق می تواند فولبک ها و بازیکنان کناری را صاحب توپ کند. در سیستم زیدان وینگر ها به مرکز متمایل شده تا دفاع حریف به حد کافی فشرده شود و فضایی در کناره ها ایجاد شود تا فولبک ها بتوانند از کناره ها نفوذ کنند و اقدام به موقعیت سازی کنند. می توان گفت بازیسازی در تیم زیدان نیازمند ارتباط هافبک ها و فولبک ها می باشد. در تصویر زیر هیت مپ مارسلو و کارواخال دو فولبک رئال در بازی با پاریسن ژرمن مشاهده می کنید و می توانید شعاع حرکتی و شرکت کردن در حملات فولبک های دو تیم را با یکدیگر مقایسه کنید:
تاکتیک های متغیر
لازمه اصلی درست اجرا شدن تاکتیک های متغیر، داشتن تاکتیک های ثابت و اجرای درست آن ها است. شما وقتی زیر بنای مناسبی ندارید نمی توانید روی آن یک برج بسازید! تمامی مربیان مشهور دنیا برای هر بازی یک سری تاکتیک های منحصر به فرد متانسب با نقاط ضغف و قدرت حریف اجرا می کنند و این نوع تاکتیک های منحصر به شخص خاصی نیست. به عنوان مثال مورینیو در بازی برگشت خود در مقابل چلسی در فصل 2016/2017، هررا را مسئول مارک کردن هازارد گذاشت. قطعا این تاکتیک در بازی بعدی تکرار نشد اما در آن بازی از این تاکتیک استفاده شد و مورینیو توانست چلسی را با نتیجه 2-0 بدون اینکه حتی یک شوت به سمت دروازه منچستریونایتد شلیک شود شکست دهد.
رئال مادرید تحت نظر زیدان از این نوع تاکتیک به مانند دیگر تیم ها استفاده می کند و اگر بخواهیم به یک مورد از آن ها اشاره کنیم، به بازی که اخیرا مشاهده کردیم یعنی تقابل شاگردان زیدان و پاریسی ها اشاره ای داریم. در این بازی زیدان به دلیل اینکه استحکام دفاعی خود را در برابر خط حمله آتشین پاری سن ژرمن افزایش دهد یک تغییر در حرکات فولبک های خود ایجاد کرد و آن هم حرکات معکوس آن ها نسبت به یکدیگر بود. در این بازی هر زمان که یکی از فولبک ها اورلپ می کرد، دیگر فولبک در عقب می ماند تا در کار های دفاعی به زوج خط دفاعی خود یعنی راموس و واران کمک کند. همانطور که در بخش تاکتیک های ثابت گفتیم، تیم زیدان برای بازیسازی به بالا بازی کردن فولبک ها نیاز دارد اما در این بازی در تاکتیک خود تغییر ایجاد کرد و یکی از فولبک های خود را عقب نگه داشت.
چینش ترکیب ها نیز می تواند جزو تاکتیک های متغیر باشد. همانطور که بالاتر اشاره کردیم زیدان بیشتر از چینش 3-3-4 یا 2-4-4 استفاده می کند اما به عنوان مثال در بازی این فصل خود مقابل اتلتیکومادرید، چینش ابتدایی تیم خود را به 1-4-1-4 تغییر داد و با استفاده از این چینش توانست تا آستانه شکست شاگردان سیموئنه در خانه خود شود که فرصت سوزی مهاجمان و عملکرد درخشان اوبلاک مانع از این کار شد.
بنابراین ما متوجه این دو مفهوم شدیم که هر مربی یک تاکتیک ثابت و متغیر دارد و این امکان وجود ندارد که یک مربی برای هر بازی تاکتیک هایش با بازی قبلی به طور کامل متفاوت باشد. به عنوان مثال مورینیو در فصل سوم خود در منچستریونایتد دچار بحران تاکتیکی شد و برای هر بازی یک چینش متفاوت داشت که چینش های 10 بازی اول یونایتد زیر نظر مورینیو در فصل 2018/2019 را با هم مرور می کنیم:3-3-4، 1-2-3-4، 1-1-5-3، 2-4-4، 1-4-1-4، 1-4-1-4، 2-3-5، 3-3-4، 1-3-2-4، 2-1-3-4
با نگاه به چینش های بالا متوجه می شویم که دلیل نتایج فاجعه بار در فصل سوم مورینیو چه بود. تغییرات چینش و تاکتیک ها در هر بازی علاوه بر گیج شدن خود سرمربی موجب گیج شدن بازیکنان نیز می شود و ریو فردیناند در کتاب خاطرات خود می تواند بر این قضیه گواه بدهد، جایی که مویس سعی می کرد در هر بازی تاکتیک متفاوتی را اجرا کند و ریو فردیناند در این باره می گوید: البته که بازیکنان باید قادر به سازگاری با شرایط مختلف باشند اما به وضعیتی رسیده بودیم که قبل از ورود به زمین، نمیدانستیم قرار است چه کاری انجام بدهیم.
مشاهده می کنید که تغییرات عمده در هر بازی سبب گیج شدن بازیکنان می شود و بازیکنان باید با یکسری تاکتیک ثابت تمرین داده شوند تا بتوانند علاوه بر اجرای آن تاکتیک ها، یکسری تاکتیک متغیر دیگر را نیز اجرا کنند.
آیا زیدان تاکتیک های حریف را خنثی می کند؟
احتمالا این جمله را بارها و بارها شنیده ایم. زیدان در مدت سرمربیگری خود به طور کاملا واضح از سرمربی حریف خود حتی در صورت برد شکست تاکتیکی خورده است. به عنوان مثال در بازی رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2017-2018 و در بازی مقابل بایرن مونیخ هاینکس شاهد شکست تاکتیکی زیدان بودیم. برنامه تاکتیکی زیدان در این بازی دفاع فشرده و استفاده از ضد حملات بود اما بایرن بارها و بارها توانست از خطوط دفاعی رئال عبور کرده و اقدام به ایجاد موقعیت کند که فرصت سوزی بایرنی ها و شب درخشان کلیور ناواس مانع از پیروزی شاگردان هاینکس شد و در نهایت رئال توانست با نتیجه 2-1 بایرن را شکست دهد درحالی که رئالی ها تنها موفق به زدن 3 شوت در تمام مدت بازی شده بودند.
در بازی رفت دو تیم رئال مادرید و پاری سن ژرمن در مرحله گروهی لیگ قهرمانان فصل جاری نیز شاهد شکست تاکتیکی زیدان بودیم. در این بازی شاگردان توخل کاملا بر بازی مسلط بودند و علاوه بر اینکه کمترین موقعیت ممکن را به رئالی ها دادند، فرصت های زیادی را نیز خلق کردند و در نهایت توانستند با نتیجه 3-0 رئال مادرید را در هم بکوبند.
قطعا مثال های نقض برای سوال مطرح شده بسیار فراتر از دو مثال بالا هستند مانند بازی های:تاتنهام 3 رئال مادرید 1، یوونتوس 3 رئال مادرید 1، بارسلونا 3 رئال مادرید 0 و ...
مثال های بالا ثابت می کند که زیدان یک غول شکست ناپذیر تاکتیکی نیست و زیدان نیز به مانند مربیان دیگر شکست های تاکتیکی بسیاری را متحمل شده است.
تاثیر رسانه ها
زمانی که این سوال از شما پرسیده شود که سبک بازی پپ گواردیولا چیست چه پاسخی می دهید؟ قطعا جواب شما بازی مالکانه و فضاسازی فوق العاده توسط شاگردان این مربی است. زمانی که از شما پرسیده شود نوع کانترپرس تیم کلوپ چیست چه پاسخی می دهید؟ بدون معطلی جواب شما گگن پرسینگ است!
حال سوال اصلی این است که شما چگونه جواب سوال های بالا را می دهید؟ پاسخ این است که من و شما از طرف خودمان پاسخی نمی دهیم بلکه حرف های تکراری رسانه ها را مجددا تکرار می کنیم. رسانه ها چگونه به این سوال ها پاسخ می دهند؟ رسانه های با تکیه بر آمار و ارقام جواب برخی از سوال ها را می دهند که که گاهی درست و گاهی نادرست است و دلیل نادرست بودن برخی جواب ها این است که آمار و ارقام یک وسیله کمکی برای آنالیز تاکتیکی است نه آنالیز تاکتیکی!
احتمالا جمله های ابتدای متن نظیر "تاکتیک زیدان سانتر مطلق است" یا "زیدان تاکتیک حریف را خنثی می کند" را از رسانه های مختلف شنیده ایم و برخی از ما هم این جملات را طوطی وار و بدون هیچ گونه بررسی و تحقیقی تکرار می کنیم.
حال اگر از شما بپرسند تاکتیک آلگری چیست چه جوابی می دهید؟ به احتمال زیاد جواب اکثر شما با یکدیگر متفاوت است زیرا سیستم بازی آلگری دارای ثبات در زمینه آمار و ارقام نیست و رسانه ها روی سبک چنین مربیانی بحث نمی کنند یا نقطه اشتراک خاصی ندارند. زیدان نیز به مانند آلگری ثبات آمار و ارقام ندارد یعنی به مانند پپ در هر بازی بالای 70 درصد مالکیت توپ ندارد یا مانند کلوپ عدد PPDA(شاخص میزان پرسینگ) بالایی ثبت نمی کند بنابراین یک سبک گنگ برای بسیاری از رسانه ها به شمار می رود و شما به مانند پپ، از سبک بازی زیدان چیز زیادی در مطبوعات پیدا نخواهید کرد.
آیا دلیل 3 چمپیونزلیگ متوالی شانس و داوری است؟
قبل از اینکه به این سوال با قاطعیت جواب "نه" را بدهیم، قهرمانی برخی تیم ها در چند دوره اخیر لیگ قهرمانان اروپا را بررسی می کنیم. نیازی به صحبت زیادی درباره نیمه نهایی سال 2009 میان بارسلونا و چلسی نیست. بارسلونا در این بازی نه تنها از اشتباهات فاحش داوری، بلکه از بد شانسی و کم دقتی مهاجمان چلسی نهایت استفاده را کرد تا سه گانه خود را در این سال تکمیل کند. اینتر افسانه ای مورینیو در سال 2010 در همان مرحله نیمه نهایی هم از داوری و هم از خوش شانسی سود برد. در بازی رفت دو تیم گل سوم اینتر که توسط میلیتو به ثمر رسید آفساید بود و گل دوم بارسلونا در بازی برگشت نیز سالم بود و اگر یکی از این دو صحنه درست تشخیص داده می شد، احتمالا شاهد رویارویی فن خال با تیم سابق خود بودیم!
دو تیمی که در مثال بالا ذکر شدند، با قهرمانی خود در لیگ قهرمانان اروپا موفق به کسب سه گانه شدند یعنی نهایت قدرت ممکن اما هر دو تیم به اندازه کافی از شانس و داوری سود برده اند. خوشبختانه تکنولوژی به کمک انسان آمده تا از اشتباهات داوری تا جای ممکن کاسته شود اما هنوز تکنولوژی وجود نداشته تا بدشانسی های یک تیم را جبران کند!
بنابراین هر تیم در سال های گذشته و قبل از VAR هم از داوری و هم از بی دقتی مهاجمان حریف سود برده و رئال زیدان از این قاعده مستثنی نبوده است.
نتیجه گیری: با توضیح مفاهیم بالا به این نتیجه می رسیم که زیدان نه آن غول تاکتیکی است که در ذهن خیلی ها ساخته شده و نه آن مربی بی تاکتیکی است که خیلی ها تصور می کنند با شانس و داوری نتیجه گرفته است. زیدان یک مربی جوان و خوش فکر با بازیکنانی فوق العاده است که علاوه بر تاکتیک هایی که این سرمربی فرانسوی اعمال می کند، بازیکنان فوق العاده ای هم هستند که که در اجرا شدن بی نقض این تاکتیک ها کمک کنند. حال با وجود VAR، اگر شاهد قهرمانی دوباره رئالی ها در اروپا باشیم، دیگر سایه بحث های داوری بر سر زیدان سنگینی نمی کند.