اولین جلسه محاکمه جولیان آسانژ بنیانگذار وب سایت «ویکی لیکس» به اتهام افشای اسناد جاسوسی آمریکا در شرایطی در لندن برگزار شد که آسانژ با لکنت زبان حرف میزد و حتی نام و سن خود را فراموش کرده بود!
در این جلسه آنچه حیرت و نگرانی حاضرین را برانگیخت، حال عمومی آسانژ بود که زمانی به دلیل ضریب هوشی بالا و استعداد ذهنی، توانسته بود با هک کردن امنترین کامپیوترهای سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی به محرمانهترین و طبقه بندی شدهترین اطلاعات دست یابد اما اینک حتی به خاطر نمیآورد که چرا بازداشت شده و محاکمه میشود!!
اخبار و گزارشهای خبرگزاریها حاکی از آن است که تقریبا قریب به اتفاق حاضرین در دادگاه بر شدت فشارها و اذیت و آزار و شکنجه آسانژ در زندان متفقالقول بودند تا آنجا که بالاخره بنیان گذار ویکی لیکس در حضور همه از شرایط موجود در زندان شکایت کرد و گفت که قادر به «درست فکر کردن» نیست. جولیان آسانژ «عدالت» دادگاه را زیر سؤال برد و گفت در شرایط کنونی به لحاظ ذهنی قادر به پاسخگویی به سؤالات نیست. او در مقابل دوربین رسانهها اعتراض کرد که شرایط بسیار بدی را در زندان میگذراند.
سردبیر کنونی وب سایت ویکی لیکس که در بیرون دادگاه حاضربود نیز اعلام کرد که جولیان آسانژ در شرایط ناعادلانه و شرم آوری نگهداری میشود. وی گفت شواهد و مستندات جدیدی مبنی بر جاسوسی دستگاههای امنیتی ایالات متحده، از جمله سازمان سیا، از وکلای جولیان آسانژ در ماههای اخیر وجود دارد.
جولیان آسانژ که پس از تحت تعقیب قرار گرفتن به دلیل افشاگری علیه جاسوسیها و دخالتهای ایالات متحده آمریکا و برخی متحدان غربی آن، همزمان از سوی دولت سوئد هم به دلیل اتهامی واهی، حکم بازداشتش صادر شد، برای ممانعت از استرداد به سوئد، در سال ۲۰۱۲ به سفارت اکوادور در لندن پناهنده شد. او پس از ۷ سال زندگی در این سفارت با تبانی دولت بریتانیا و اکوادور و برخلاف قوانین پناهندگی به پلیس انگلیس تحویل داده شد تا پس از محاکمه در این کشور به آمریکا مسترد شود که احتمالا به خاطر اتهاماتی که از سوی ایالات متحده به وی وارد شده به دهها سال زندان محکوم خواهد شد! شاید بتوان گفت که پس از حدود نیم قرن دیکتاتوری رسانهها و فضای بسته اطلاعاتی، جولیان آسانژ و وب سایت «ویکی لیکس» جرقهای بود برای اینکه قدری در میان آن (به قول نوآم چامسکی) سرکوب رسانهای، فضای باز اطلاعاتی ایجاد شده و شهروندان اروپا و آمریکا هم در جریان آنچه دولتمردانشان در نزدیک به نیم قرن تحت عنوان صدور دمکراسی و حقوق بشر بر سر دیگر سرزمینها آوردند و بلاهایی که به جان ملتهای دیگر انداختند، قرار گیرند. اما گویا سیستم به اصطلاح دمکراسی غربی، تحمل همین ذره کوچک از فضای باز اطلاعاتی را نداشت و در طول این یک دهه سال سعی کرد به انحاء مختلف آن را خاموش سازد، از جمله با زدن اتهامات واهی و تهدید و تطمیع و دستگیری دوستان و اطرافیان جولیان آسانژ و حتی با ساختن فیلمی به نام «رکن پنجم» به کارگردانی بیل کاندان، هالیوود هم تلاش کرد چهرهای روانپریش و مالیخولیایی از آسانژ ارائه دهد. درست برعکس فیلم «اسنودن» که چهرهای فداکار و دوست داشتنی از «ادوارد اسنودن» کارشناس ارشد اطلاعاتی سازمان سیا ترسیم میکرد که پس از افشای اسناد شنود غیرقانونی دولت آمریکا از افراد مختلف، به روسیه پناهنده شد.