طرفداری- درست در روزی که بمب ها بر روی گوئرنیکا می افتادند، تیم ملی فوتبال باسک در کشور باسک نبود. آن ها در فرانسه بودند تا در یک بازی مهم حضور داشته باشند. روزی که نیروهای فرانسوی، بیلبائو را تحت محاصره قرار دادند، دوباره تیم ملی فوتبال باسک در این منطقه نبود. آن ها در اتحاد جماهیر شوروی بودند تا یک بازی مهم انجام دهند.
روزی که جنگ داخلی کشور اسپانیا پایان یافت، تیم ملی فوتبال باسک بازهم در این کشور نبود. بازیکنان در مکزیک بودند تا یک بازی مهم انجام دهند. در کل دوران دوم جنگ داخلی اسپانیا که از سال 1936 تا 1939 به طول انجامید، بهترین بازیکنان از منطقه باسک به سرتاسر جهان می رفتند تا در بهترین تیم ها فوتبال بازی کنند. این بازیکنان از بهترین بازیکنان کل اسپانیا بودند. مخصوصا بسیاری از آنها، از تیم اتلتیک بیلبائو بودند که در فصل 36-1935 قهرمان لالیگا شده بود.
نام رهبر منطقه خودمختار ایالت باسک، خوزه آنتونیو آگیره بود که بازیکن اسبق اتلتیک به حساب می آمد و واقعا در مورد قدرت فوتبال آگاهی داشت. در حالی که بسیاری از سیاستمداران معتقد بودند در زمان جنگ نباید فوتبال موضوع اصلی باشد، او معتقد بود مردم نیاز به حواس پرتی دارند و فوتبال، آن حواس پرتی لازم است. حتی این فکر فراتر رفت و موضوعی مطرح شد که درآمد حاصل از فوتبال، در این زمان های سخت به کمک دولت خواهد آمد.
بنابراین یک سری از بازی های رقابتی در ایالت باسک ترتیب دیده شد و آگیره بهترین بازیکنان این ایالت را در قالب تیم ملی، به سراسر جهان ارسال کرد. کارلوس آیستاران، مورخ فوتبال از دو دلیل برای پدید آمدن این ابتکار پرده برداشته است. «این موضوع به افزایش آگاهی دولت باسک در جریان جنگ داخلی و جمهوری انجامید و دومین موضوع، باعث شد درآمد خوبی دستگیر دولت شود تا کودکان بی خانمان باسک سر و سامان بگیرند.» این هیئت فوتبال، نماینده باسک شد و به عنوان سفیر در اقصی نقاط جهان حضور پیدا کرد.
آن ها ابتدا در فرانسه بازی کردند. رسینگ پاریس، قهرمان فرانسه، اولین رقیب آن ها بود. آن ها همچنین به چکسلواکی، هلند و شوروی سابق که به خاطر ماهیت چپ جنبش جمهوری خواه باسک طرفداران زیادی داشت، سری زدند. سپس گرجستان، روسیه، بلاروس و اوکراین مقاصد دیگرشان بود. البته نباید از حضورشان در فنلاند، دانمارک و نروژ غافل شد. همه این فعالیت ها در ماه های تابستانی سال 1937 انجام گرفت و باسکی ها واقعا نتایج بسیار خوبی به دست آوردند.
بزرگترین پیروزی آن ها برابر دانمارک به دست آمد که 11-1 رقیب را درهم کوبیدند و آن روز، برای مردم باسک روز بسیار خوبی بود. البته آن ها در برابر اسپارتاک مسکو در شوروی سابق، 6-2 شکست خوردند و این تنها شکست آن ها در خانه اتحاد جماهیر بود. البته شایعات بسیار زیادی در مورد آن بازی وجود دارند. می گویند داور بازی خریده شده بود و البته ستاره های بزرگ تیم های دیگر، برای اسپارتاک به میدان رفتند. بازیکنان باسک در آن دیدار به نشانه اعتراض از زمین بازی خارج شدند اما در نهایت با دخالت مسئولین، به میدان برگشته و سرنوشتشان را پذیرفتند.
روز 10 اکتبر 1937، فرانسوی ها که از این بازی ها لذت برده بودند، تصمیم گرفتند باسکی ها را بیشتر مورد سنجش قرار دهند. قرار شد باسکی ها از اقیانوس اطلس عبور کرده و در توری مهیج، به مکزیک، شیلی، آرژانتین و کوبا بروند. فیفا چندان موافق نبود و راضی کردن آن ها کاری بس سخت به نظر می آمد. فیفا به خاطر مسائل سیاسی مقابل این تور ایستاد اما مکزیک قبول کرد تیم ملی باسک در لیگ آماتور تشکیل شده از برترین تیم های این کشور حضور داشته باشد. البته در مکزیک لیگ به صورت حرفهای برگزار می شد. تورنمنت ترتیب داده شد.
پس از این تورنمنت، تیم ملی باسک دوباره به مکزیک برگشت تا این بار تحت نام Liga Mayor del Distrito Federal، در بزرگترین لیگ متشکل از تیم های مکزیکو سیتی شرکت کند. این لیگ هفت تیمه بود و باقی تیم ها آزتوریاس، آتلانته، مارته، کلاب آمریکا، نکساکسا و کلاب اسپانیا نام داشتند. البته مکزیک کشوری مهاجر پذیر بود و در این تیم ها، اسپانیایی های بسیاری حضور داشتند. آزتوریاس و کلاب اسپانیا ریشه هایی اسپانیایی داشتند. کلاب آمریکا، همان کلاب آمریکای امروزی است که پرافتخارترین تیم مکزیک محسوب می شود.
اسم تیم ملی باسک را به CD Euskadi تغییر دادند تا همه چیز مناسب و مختص کشور مکزیک باشد. طرفداران محلی، کم کم شروع به حمایت از تیم باسک کردند. آن ها تحت تاثیر بازی آنخل زوبیتا، ایسیدرو لانخارا و لوئیز رگوئیرو قرار گرفته بودند. لانخارا بسیار محبوب بود و به محض اینکه پایش را به کشور مکزیک می گذاشت، موجی از ابراز محبت و شادی در میان طرفدارانش پدید می آمد.
تیم باسک به عنوان یکی از مدعیان قهرمانی به شمار می رفت که توانسته بودند در بازی ابتدایی مقابل کلاب آمریکا، با هتریک لانخارا پیروز شوند. آن ها در آخرین روز لیگ در بالای جدول بودند اما خودشان قهرمانی را با دستان خودشان دادند تا مزه چنین دستاورد بزرگی را نتوانند بچشند. ترکیب آن ها با سفرهای زیادی که انجام می گرفت، خسته شده بود و شاید علت کم آوردن در هفته پایانی همین بود. تیم آزتوریاس از این فرصت به دست آمده بهترین استفاده را برد تا قهرمان اولین لیگی شود که تیمی خارجی را به عنوان مهمان می پذیرفت.
در روز 1 آوریل 1939، جنگ داخلی اسپانیا پایان یافت و زمانش رسیده بود مردان اهل کشور باسک، به خانه های خود برگردند. البته بسیاری ترجیح دادند برنگردند. اکثر بازیکنان به آرژانتین رفتند و برخی دیگر در همان مکزیک، دنبال جایی برای ادامه فوتبال شدند. در 18 ژوئن 1939، یک بازی خداحافظی برای تیم ملی باسک برگزار شد و در آن با تیم منتخب پاراگوئه 4-4 مساوی کردند. در کشور باسک، با تمام شدن جنگ، دولت هم به مسئولیت بازیکنان خاتمه داد و با ارسال 10 هزار پزو به بازیکنان، کمکشان کرد زندگی جدیدی را آغاز کنند. همیشه یک تیم یا یک فرد، میراثی از خود برجای می گذارد اما میراث باسکی ها، در مکزیک برجای ماند.
نویسندگان و مورخان فوتبالی معتقدند حضور تیم ملی باسک در آن دوران، فوتبال مکزیک را چندین قدم پیش انداخت. برخی بازیکنان به تیم های مکزیکی پیوستند و در رشد و پیشرفت لیگ کمک کردند. همانطور که ژسوس گالیندو زاراته و گوستاوو آبل هرناندز انریکز در برنامه Historia General del Fútbol Mexicano گفتند، این کمک بسیار جدی بود. «حضور آن بازیکنان، آغازگر حرفهای شدن فوتبال مکزیک در آمریکا بود.» جنگ باعث شد این بازیکنان از خانه خود دور شوند اما فوتبال سبب شد بذرهای امید جدیدی این بار در کشوری دیگر، رشد کند.
به قلم Euan McTear برای وبسایت Thesefootballtimes