خواستگاری برای جیمز
سولشر:بچه ها اماده اید بریم دیگه.اریک اون کت منو بیار
اریک:چشم
(اریک درحال اوردن کت مصدوم میشود)
سولشر:مرده شورتو ببرن نخواستم خودم برمیدارم
(همگی سوار ماشین میشوند )
(در راه)
وودارد:پل ترمز کن
( وپل ترمز میکند)
*وودوارد مثل مگس به شیشه جلوی ماشین میچسبد😂*
سولشر:چی دیدی ها چی شد؟
وودوارد:ببین پپ و ارنست دارن میرن
وودوارد:هوی کچل،ارنست کجامیرین؟
ارنست:خواهیم دید که ماکجا میرویم
وودوارد:شوخی نکن دیگه کجا میرید؟
ارنست:خواهیم دید که شوخی میکنم یا نه.
پپ:هیچی بابا داریم میریم در مورد کامبک خوردن در ucl تو پارک حرف بزنیم
*و هردو فرار میکنند*
(به خانه عروس میرسند)
(در میزنندو وارد میشوند)
مادر عروس:خوش امدید به خانه خاص ما
(وودوارد کمی به فکر فرو میرود )
سولشر:خب بریم سر اصل مطلب این جیمز ما پسر خوب و خوشگلیه تا به حال به هیچ کامبک الوده نشده و تو اولد ترافورد کنار من کار میکنه
مادر عروس:اهان شوهرم قبلا تو اون محله کار میکرده
(وودوارد این بار شک میکند و به بهانه دستشویی میرود تا به مارسیال زنگ بزند)
(چهل تماس بی پاسخ)
*هری گوشی را برمیدارد*
هری:الو من هری هستم
(وودوارد از شدت سوزش 80میلیون گوشی را قطع میکند و دوباره زنگ میزند)
(بعد از چهل تماس بی پاسخ مارسیال با شدت گشادی گوشی را بر میدارد)
مارسیال:ها چیه؟
وودوارد:زهرمار حیف نون این خونه کیه مارو فرستادی؟
مارسیال:بابا خونه ژوزه خودمونه دیگه
(وودوارد رنگش میپرد و گوشی از دستش می افتد)
سولشر :پل برو ادی رو صدا کن اونقدر زور داد الان کور شد
(پل در دستشویی میزنه)
پل:هوی چه خبره اونجا
(وودوارد در دستشویی باز میکنهو چک محکمی به پل میزنه)
پل:ااا چرا میزنی خو؟
وودوارد:خفه شو اینجا خونه ژوزست
(در این هنگام در باز میشود)
*جیمز و سولشر هردو برای دسمال کشی حاضر میشوند*
(ولی بادیدن ژوزه همه شوکه میشوند)
ژوزه با فریاد:گم شید بیرون شیطونکای زیر اب زن
*وبا شوتی میز را به سقف میچسباند*
(سولشر و جیمز و وودوارد به سرعتی غیب میشوند)
*ژوزه پل را میگیرد*
ژوزه:حالا زیر اب منو میزنی دلقک
(وبا شوتی پل را در کف خیابان پخش میکند)
پل:ای وای موهام خراب شد
*وشروع به گریه میکند*
سولشر:پل ابغوره نگیر بیا اتیش کن بریم
*ناگهان پوگبا به سوی خانه ژوره فریاد زنان حرکت میکند*
پل:ای وای سوییچ ماشین جا موند
سولشر:ادی جون یه اسنپ بگیر بریم
(وودوارد به پیشانی اش میزند و به سوی خانه ژوزه میرود)
سولشر و جیمز با تکان دادن سر پیاده برمیگردند
عکس:امید مودریچ🌹
دوستان اگه طولانی بود ببخشید سعی میکنم تو داستانای بعدی کوتاه تر،جذابتر بنویسم. چون دفعه اولمه شاید زیاد پسند نکنین
هرگونه انتقاد و پیشنهادی دارید بیان کنید ممنون🌹