دشمنی و عداوت از 1927 شروع شد. زمانی که 3 باشگاه کوچکتر شهر رم با هم ادغام شدند و غولی به نام آ اس رم را به وجود آوردند. در هر صورت این تلاش بنیتو موسولینی بود که قصد داشت با ترکیب تیم های شهر رم تیمی بسازد که نماینده ی شهر باشد توانایی رقابت با تیم های بزرگ شمالی را داشته باشد.
لاتزیو از پیوستن به این گروه سر باز زد و از همان زمان بود که نمایش دربی دلاکاپیتاله با هزاران مجروح، صدها آشوب و رفتارهای خشونت آمیز و حتی چندین کشته همراه شد.
با آفرینش رم لاتزیو ناگهان خود را خارج از گود دید. طرفداران حریف که از 3 تیم متفاوت گرد هم آمده بودند بیشتر و قوی تر بودند و لاتزیویی ها همانند یک جمعیت تبعید شده در فکر احیا و مرمت ساختار خود بر آمدند. به همین دلیل بهترین مکان را زمین مسابقه و دربی رم تشخیص دادند.
برای طرفداران رم، لاتزیویی ها افرادی به شمار می آمدند که از حاشیه ی شهر برخاسته اند و لذا بارها از طرف تیفوسی ها “burini” یا همان دهقان و دهاتی خوانده شده اند.
یکی از طرفداران رم با احساس و خشم فراوان لاتزیویی ها را ملحدین و کافران و وحشیانی خطاب می کند که در غارها زندگی می کنند!
با اشتراک استادیوم و زمین مسابقه بین این دو تیم دشمنی ها بیشتر هم شد. این دشمنی حتی در لوگوی دو باشگاه هم نمود پیدا کرد. در لوگوی لاتزیو رنگ آبی آسمانی دیده می شود و موجود خوش یمنشان هم عقاب است. پرنده ی ترسناکی که از مشتری آمده است. اما در نماد رم از رنگهای زرد بعنوان نماد واتیکان و قرمز بعنوان نماد امپراطوری رم استفاده شده است. سمبل خوش یمن آنها هم گرگ است. گرگی که در اسطوره ها از مریخ آمده و مریخ هم خدای جنگ است. مارس همچنین پدر “رموس” و “رومولوس” است که این دو بنیانگذاران شهر رم هستند و هر دو از شیر گرگ می نوشند.
بهرحال آ اس رم کم کم خود را بعنوان نماد اصلی شهر معرفی کرد و کماکان لاتزیو به حاشیه ی شهر متصل است. اما طرفداران لاتزیو جسورانه اصرار دارند که نماد واقعی و اصیل شهر آنها هستند. چنانچه “توماسو روکی” کاپیتان سابق لاتزیو می گوید:” در نماد تیم حریف رنگهایی از رم دیده می شود. اما در واقع برای ما لاتزیو نماد اصلی شهر است.”
طبق اسناد و شواهدات، تنش ها و درگیری ها زمانی بیشتر شد که طرفداران این دو تیم در شهرهای غیر از رم و اطراف ایتالیا هم بیشتر شدند. با توجه به اینکه هیچ کدام از دو تیم موفقیت های فراوانی کسب نکرده اند، دربی به مهمترین بازی فصل آنها تبدیل شده است.
دربی دلاکاپیتاله با رقابت های دیگر ایتالیا همانند دربی میلان تفاوت های اساسی دارد. مسائل سیاسی هم در این رقابت تأثیر فراوانی دارد. طرفداران لاتزیو به شدت به راست گرا بودن خود مغرور هستند و طرفداران جالوروسی چپ گرا هستند.
مثال بارز ذهنیت لاتزیویی ها را میتوان در نمادشان “پائولو دی کانیو” جستجو کرد. او علناً اظهار کرده که فاشیست است و باور دارد که “موسولینی شخصیتی کامل است که به شدت در مورد او به اشتباه قضاوت شده است”. در یکی از بازی ها هم او پس از گل زنی برابر رم به طرفداران سلام نظامی ادا کرد. همچنین وی این عمل را هم برابر لیورنو تیمی که به شدت وابستگی به چپ گراها دارد تکرار کرد.
به گزارش espn در یکی از دربی های اواخر دهه ی 90 طرفداران اردکها بنر مخصوصی به اندازه ی 160 فوت در دست داشتند که بر روی آن نوشته بود:”آشویتز شهر شماست و کوره ها خانه ی شما” و بنر دیگری با این نوشته:”تیم سیاهان، جمعی از یهودیان”.(کاری با بینش و تفکرات سیاسی و این که چه تفکری درست و چه تفکری غلط است ندارم. اما به شدت از نژاد پرستی متنفرم. در هر صورت انصافاً تا کنون طرفداری رم از یک حزب و یا یهودیت یا اقلیتی خاص و جانبداری از آنها را مشاهده نکرده ام. معلوم نیست این طرفداران این صفت ها را از کجا می آورند؟!- سخن مترجم)
البته این مسئله درست نیست که طرفداران رم کلاً چپ گرا هستند و در حقیقت، طرفداران سرسخت و بعضی تیفوسی های رم هم در گروه هایی با ایده های سیاسی نئوفاشیست حضور دارند. “تامپسون” در espn گزارش می دهد که هر دو دسته از طرفدارانی که نئو فاشیست هستند به شدت از دولت تنفر دارند و استادیوم را مکانی مناسب برای بیان عقایدشان در نظر دارند.
بازی لاتزیو-تاتنهام را در 2012 که در آن طرفداران تاتنهام مورد خشونت واقع شدند و شهر به آشوب کشیده شد به یاد دارید؟ همه انتظار داشتند که طرفدران لاتزیو تنبیه شوند اما در حقیقت آنها نئوفاشیست های شهر رم بودند.
پس این درست است که بگوییم هر بازیکنی که گام در زمین مسابقه می گذارد انتظاری بیشتر از کسب سه امتیاز خواهد داشت. آنها وارث انتظارات، توقعات و ایده هایی هستند که سرشار از برداشتهای سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی و تنش های داخلی شهر هستند. لذا این بار سنگینی را بر دوش بازیکنان خواهد گذاشت.
اما آیکون و نمادهای دو تیم. دی کانیو و البته فرانچسکو توتی. بر خلاف دی کانیو توتی هرگز باشگاهش را ترک نکرد. اگر او به رئال می رفت قطعاً تا کنون کوهی از افتخارات را در ویترینش داشت اما این امور را فدای عشقش به آ اس رم کرد. وی در فیلم کوتاهی که برای باشگاه ساخته شد گفت:” من به شما تمامی دوران حرفه ای ام را بعنوان یک بازیکن هدیه می دهم. بازی برای شما لذت بخش است.”
این رفتار او رفتاری سوای انسانیت و عشق است. در شهری همانند رم معمولاً هر چیزی بزرگ نمایی و تقویت می شود. این مسئله در مورد رم-لاتزیو هم هست و این دست مسائل بازی را به فراتر از یک دربی تبدیل کرده است. هنگام بازی پلیسهای کاملاً مسلح تمامی حواسشان پی آشوبهای طرفداران خشن دو تیم است. حقیقتاً المپیکو در این هنگام کلسئوم نوین است و بیشتر از میدان فوتبال، یک میدان جنگ است و برد در هر دربی قدمی رو به جلو برای فتح شهر است….
کریستوفر ایمپیلیا
آگوست 2013