Take a little walk to the edge of town
یه قدمی به گوشه کنارهای شهر بزن
And go across the tracks
و از کنار ریل های قطار برو
(یعنی داشتن ریسک و خطر توی زندگی)
Where the viaduct looms
جای نساجی های پل های راه آهن
Like a bird of doom
مثل یک پرنده ی بد اقبال
As it shifts and cracks
که تغییر مکان میده و شکاف برمیداره
(یعنی شهر به طور کامل ساخته نشده و در حال فروپاشیه)
Where secrets lie in the border fires
جایی که راز ها در آتش های مرزی دروغ میگند
(شهر پر از حقه و دروغه)
In the humming wires
در این سیم های تلگراف پر فعالیت
Hey man, you know
هی مرد، میدونی
You're never coming back
تو هرگز برنمیگردی
Past the square, past the bridge
از چهارگوش میگذری، از پل میگذری
Past the mills, past the stacks
از کارخانه ها میگذری، از دودکش ها میگذری
On a gathering storm comes
روی یک توفان گردآوری شده
A tall handsome man
یک مرد زیبای بلند قد میاد
In a dusty black coat with
در یک کت سیاه گرد و خاکی با
A red right hand
یک دست راست قرمز
(دست راست قرمز به معمی قاتل بودن و داشتن اسلحه است)
{Verse 2}
He'll wrap you in his arms
اون تو رو توی بازوهاش خواهد پوشاند
Tell you that you've been a good boy
بهت میگه که تو پسر خوبی بودی
He'll rekindle all the dreams
اون تمام رویاهارو دوباره برمی انگیزه
It took you a lifetime to destroy
بهت طول عمری داد تا ویران کنی
He'll reach deep into the hole
اون به عمق درون سوراخ خواهد رسید
(هر چیزی که بخواد رو میفهمه)
Heal your shrinking soul
روح چرکی تورو التیام میبخشه
But there won't be a single thing
اما چیزی وجود نخواهد داشت
That you can do
که بتونی انجام بدی
He's a god, he's a man
اون خدایه، اون مرده
He's a ghost, he's a guru
اون روحه، اون معلم مذهبیه
They're whispering his name
اونا اسمشو نجوا میکنند
Through this disappearing land
در میان این سرزمین نامرئی
But hidden in his coat
Is a red right hand
اما مخفی شده ی در کتش یک دست راست قرمزه
{Verse 3}
You don't have no money?
هیچ پولی نداری؟
He'll get you some
اون یه مقداری بهت میده
You don't have no car?
ماشین نداری؟
He'll get you one
اون یکی بهت میده
You don't have no self-respect
اعتماد به نفس نداری
You feel like an insect
مثل یک حشره به نظر میرسی
Well don't you worry buddy
خیلی خوب نگران نباش رفیق
'cause here he comes
چون اون داره میاد
Through the ghettos and the barrio
در میان محله ی کلیمی ها و محله ی مکزیکی ها
And the bowery and the slum
و باوری و خیابان های کثیف
(The Bowery
نام خیابان و محل های در شهر نیویورک که به خاطر میخانه هاش شهرت داره )
A shadow is cast wherever he stands
یک سایه قالبیه به هرجایی که اون مرد می ایسته
Stacks of green paper in his
Red right hand
بسته های برگه ی سبز در دست راست قرمزش
(برگه های سبز اسکناس های پوله. میگه که اون مرد به کسانی که براش کار میکنند همه چیز میده پول و ماشین و... )
{Verse 4}
You'll see him in your nightmares
تو اونو در کابوس هات خواهی دید
You'll see him in your dreams
اونو در رویاهات خواهی دید
(یعنی هم آدم بدیه و شرارت داره و هم خوبه و دوستش دارند)
He'll appear out of nowhere but
اون از هیچ جایی ظاهر نشده اما
He ain't what he seems
اون اونطوری که به نظر میرسه نیست
You'll see him in your head
تو اونو در سرت خواهی دید
On the TV screen
روی صفحه ی تلویزیون
And hey buddy, I'm warning
و هی رفیق، من هشدار میدم
You to turn it off
بهت تا تلویزیونو خاموش کنی
He's a ghost, he's a god
اون روحه، اون خدایه
He's a man, he's a guru
اون یک مرده، اون معلم مذهبیه
You're one microscopic cog
تو یک حقه ی میکروسکوپی هستی
In his catastrophic plan
در نقشه ی مصیبت بار اون
Designed and directed by
طراحی شده و نظارت به وسیله ی
His red right hand
دست راست قرمز اون مرد