به گزارش ايرنا از بي بي سي ،انسان تنها موجودي است كه مي تواند براي مدتي از دنياي بيرون جدا شود و در درون خود سير كند. موضوعي كه پژوهشگران ميخواهند بيشتر در باره آن بدانند.
دكترتيموتي ويلسون، استاد روانشناسي دانشگاه ويرجينيا ميگويد: متوجه اين موضوع شدهايم كه مردم بسيار درگير فناوري هاي نو هستند و تمايلي ندارند وقت خود را با فكر كردن پر كنند.
بنابراين ميخواستيم ببينيم كه براي مردم چقدر آسان است كه خود را با افكار خود سرگرم كنند.
وي افزود:انتظار داشتيم كه اين كار سختي نباشد. فكر كرديم كه ما اين مغز بزرگ را داريم كه ميتواند پر از خاطرات دلپذير باشد و مي تواند تخيل بپروراند بنابراين نبايد چند دقيقه لذت بردن از افكار خود سخت باشد. از اين رو تحقيق پشت تحقيق انجام داديم و ديديم براي بسياري از مردم اين كار آساني نيست.
ويلسون و همكارانش 11 كارآزمايي باليني در اين زمينه انجام دادهاند. در اين تحقيقات از شركت كنندگان خواسته شد بدون اينكه كار ديگري انجام دهند بين 6 تا 15 دقيقه در تنهايي فقط فكر كنند.
كساني كه در اين تحقيقات شركت كرده بودند مي گويند اينكه جز فكر كردن كار ديگري انجام ندهند برايشان سخت است و لذت آن از كارهاي سادهاي مثل جدول حل كردن و مجله خواندن كمتر است.
در تحقيق ديگري از تعدادي مردم عادي خواسته شد اين كار را در خانه انجام دهند، اما بيش از نيمي از آنها (54 درصد) نتوانستند تكليف خود را به انجام برسانند و سر خود را با موسيقي، موبايل يا كارهاي ديگر گرم كردند.
در آزمايش بعدي به شركتكنندگان گفته شد در مدتي كه مشغول فكر كردن هستند، ميتوانند با فشار دادن يك دگمه به خود شوك الكتريكي وارد كنند.
با اينكه اين شوك دردناك بود و اين افراد ميگفتند حاضر نيستند آن را دوباره تجربه كنند، اما در كمال تعجب يك چهارم زنان و دو سوم مردان دكمه شوك را فشار دادند. يكي از شركت كنندگان در طول 15 دقيقه 190 بار اين كار را كرد.
ظاهرا فكر كردن بدون انجام دادن كار ديگري براي اين افراد آزار دهندهتر بود و ترجيح ميدادند كاري بكنند، حتي اگر به خود شوكي وارد كنند.
ويلسون مي گويد هنوز هم از نتيجه اين تحقيق متعجب است.
دكتر ويلسون و همكارانش آزمايشهاي متعددي را انجام دادند تا بفهمند چرا مردم مايل نيستند دقايقي از دنياي بيرون جدا شده و در درون خود سير كنند.
نتيجه بررسيها اين بود كه سن، ميزان استفاده از شبكههاي اجتماعي، تحصيلات و درآمد تاثيري در نتيجه مشاهدات نداشت و فكر كردن بدون انجام دادن براي بيشتر افراد دشوار و بدون لذت است.
ويلسون ميگويد مردم وقتي با دنياي بيرون در ارتباط هستند خلق و خوي بهتري دارند تا وقتي كه درونگرايي ميكنند شايد به اين دليل كه وقتي در افكار خود غوطهور ميشويم بيشتر فكرهاي منفي ميكنيم تا مثبت.
البته دكتر ويلسون در توضيح اين پديده فرضيهاي را هم مطرح كرده است. او معتقد است پستانداران براي اينكه دائم محيط اطراف را زير نظر داشته باشند تكامل يافتهاند تا فرصتها و خطرات را بسرعت شناسايي كنند و اينكه چند دقيقه از دنياي بيرون منفك شوند و فقط در درون خود سير كنند بر خلاف طبيعت آنها است.
ويلسون و همكارانش اين فرضيه را به آزمايش گذاشتهاند اما نتايج آن متغير و مبهم بوده و هنوز نشانه محكمي در تاييد آن يافت نشده است.