طرفداری- مسئله شوخیهای نژادپرستانه برناردو سیلوا با بنجامین مندی دو بازیکن منچسترسیتی، به مرحله تنبیه جدی رسیده است. بازیکن پرتغالی و کوچک اندام سیتی، در دو زمان متفاوت چیزهایی را در شبکه اجتماعی خطاب به همتیمی خود گفته که کاملا نژادپرستانه تعبیر شدهاند. از سوی دیگر، پپ گواردیولا سرمربی سیتی در جهت تلطیف فضا برآمده و گفته سیلوا بازیکن خوشاخلاقی است و چنین قصدی نداشته است.
"قدرت اصلی جهان ما رسانهها هستند، نه سیاستمداران." این را سال گذشته پپ گواردیولا در یک کنفرانس مطبوعاتی، در جواب سوالی در خصوص توهینهای نژادپرستانه به رحیم استرلینگ گفته بود. او این بار در کنفرانسی دیگر در جهت دفاع از برناردو سیلوا برآمد؛ آنهم در شرایطی که نسبت به قدرت کلام خود آگاهی داشت و رویکرد او تنها یک حمایت از همقبیلهای بود. در مرکز این بحث پیچیده، مکالمهای در خصوص نیت و شیوه ادا کردن منظور است. همینطور در خصوص جهل و تعصبات تاریخی و در آخر شخصیت و نجابت.
یکشنبه، سیلوا یک عکس را توییت کرد که دو تصویر در گوشه آن به چشم میخوردند: عکسی از کودکی بنجامین مندی و عکسی از لوگوی کنگیتوس که یک برند اسنک (غذای کوچک؛ شکلات، خشکبار و ...) در اسپانیا است. به نوعی سیلوا شباهت این دو را متذکر شده بود و با گذاشتن چند ایموجی، همگان را مطمئن کرده بود که قصد شوخی دارد. سیلوای سرخوش، دکمه ارسال توییت را زد و به کارهای خود مشغول شد. دو واکنش متضاد این بین رخ داد. واکنش ابتدایی قابل تصور، تمایل به بالا آوردن بود. لوگوی کنگیتوس خود کاریکاتوری نژادپرستانه است. چشمهای گرد و برجسته، لبهای چاق قرمزرنگ و بدون لباس. معنی کنگیتوس این است: آدمی کوچک از کنگو. تبلیغات این برند در دهههای قبل، خود پر و بال دادن به بیرحمانهترین شیوههای نژادپرستی بود. شایان ذکر است که کلیشههای نژادپرستی در اسپانیا هنوز معمول هستند. جدا از مسئله دیده شدن آندرس اینیستا در کنار یک شخص با گریم بلک فیس (در دوره برده داری آمریکا نمونه بارز نژادپرستی سفید پوستان و توجیه برده داری بودند؛ مصداق وطنی آن حاجی فیروز است که دائما نفر مقابل را ارباب خود معرفی میکند)، در ژانویه 2019 هزاران نوجوان اسپانیایی به همین صورت، در رژه پادشاه خود را گریم کرده بودند.
اما حتی به دانستن ادامه این ماجرا احتیاجی نیست. مسئله با چشمها، بدون دانستن این فکتها نیز مشخص است. همسان کردن یک انسان زنده با یک موجود شکلاتیرنگ بیقواره، خود چیزی غلط است. تصویر بدی دارد. اینکه مندی به طور عمومی اعلام کرده مسئله برای او شوخی بوده، محل بحث نیست. اگر تصاویری نژادپرستانه را در فضایی که 600 هزار دنبالکننده دارید منتشر کنید، تنها یک فرد نیست که حق واکنش داشته باشد. پیش از مکاتبات اتحادیه برای توضیح موضوع، احتمال شش جلسه محرومیت بازیکن پرتغالی مطرح شد. سپس واکنش دوم به جریان افتاد. افرادی غرق خشم از جمعِ حامیان متعصب، شروع به صحبت کردند. تکرار کلیشههای نژادپرستانه، توهین آمیز بودن آن را در نگاه کسانی که خود هدف نژادپرستی نیستند، بیاهمیت کرده است. از این رو، مسئله خیلی زود تا حد و اندازههای یک درگیری باشگاهی بین هواداران سیتی و متنفرانِ آن پایین آمد. طرفداران لیورپول و منچستریونایتد تنور ماجرا را داغ کردند و طرفداران سیتی سعی کردند از اهمیت ماجرا بکاهند. همان جنجال همیشگی اینترنت. دستهای که با طعنه زدن به نفری از دستهای دیگر میتازند و دیگرانی که با توجه به قبیلهگرایی، از خودی حمایت میکنند.
این بین پپ گواردیولا، سه شنبه شب نشان داد که تا چه اندازه از موضوع پرت است. وقتی در خصوص تحقیقات اتحادیه از او سوال شد میتوانست به این سوال جواب ندهد یا تا این اندازه مستقیم پشت بازیکن در نیاید. مثلا در حالی از بازیکن حمایت کند که بپذیرد کاری که وی انجام داده خطاست. به جای آن، طوری حمایت کرد که به ماجرا دامن زده باشد. گفت: "تصویری که دیدید ربطی به رنگ پوست نداشت. او عکسی از بچگی مندی دید و آن را با یک کارتون مربوط دانست که شباهتهایی هم داشتند. این موضوع حتی در مورد افراد سفیدپوست نیز رخ میدهد که تصویری از یک کارتون ببینید و آن را به صورت یک انسان دیگر شبیه بدانید. برناردو یکی از دوست داشتنیترین افرادی است که در عمر خود دیدهام. یک شخصیتی عالی است. این فرد به پنج زبان صحبت میکند. چون فردی روشنفکر است. این مسئله ربطی به رنگ پوست یا ملیت نداشت. یکی از بهترین دوستان او، مندی است. آنها مانند برادر هم هستند و همیشه شوخی میکنند."
بیایید سعی کنیم منطق موضوع را بشکافیم. گواردیولا میگوید برناردو به پنج زبان صحبت میکند، آدمی دوست داشتنی است، یکی از بهترین دوستانش سیاه است و چیزی که توییت کرده نژادپرستانه نیست. جدا از آن، چنین چیزی ممکن است در مورد افراد سفید هم رخ دهد! اگر اشتباه برناردو را اشتباهی صادقانه از سر ندانستن در نظر بگیریم و موضوع را با یک محرومیت تمام شده بدانیم، مداخله پپ به مراتب نگرانکنندهتر است. صحبت او متضادِ مغاطهای به نام حمله شخصی (با حمله به فرد، ثابت کنیم ادعا یا عمل او غلط است) است که به جای بیان عذرخواهی انجام شده است: اینکه با بیان اینکه شخصی در ذات نژادپرست نیست، رفتار نژادپرستانه او را غیرنژادپرستانه جلوه دهیم.
مسئلهای تاحدودی مشابه به این بیست سال پیش رخ داد. در واکنش به قتل مخلوط با نژادپرستی نوجوانی به اسم استفن لاورنس در جنوب شرق لندن با ضربات چاقو در ایستگاه اتوبوس، ویلیام مک فرسون افسر تحقیقات گفته بود: "ما باید دریابیم که چرا چنین اتفاقهایی می افتد. این درست نیست که مقامات بگویند که ما کاری با نژادپرستی نداریم." اگر شما توییت برناردو را توهینآمیز نمیدانید، مسئلهای نیست. مسئله اصلی این است که بسیاری این توئیت را توهینآمیز میدانند و اینطور نیست که همگی دنبال تلاشی برای زمین زدن سیتی باشند. به طور کل مسئله، اخلاق فرد یا حسننیت او نیست. حتی اگر این موضوع به طور شخصی برای شما توهین آمیز نیست، نمیتواند از درد تجربه کسانی که به آنها توهین شده بکاهید. مگر چقدر دشوار است که در چنین موضوع حساسی، کمی دقت به خرج بدهیم؟
در دوره بیعاطفهای زندگی میکنیم. جایی که خسارت زدن به دیگران، با گذاشتن وثیقه قابل جبران است. دورهای که بدبینی حکمفرماست. مشکل جایی است که به جای مطالعه رفتار، سراغ موضوع بزرگتری برویم و این را به بحث بگذاریم که آیا برناردو نژادپرست است یا خیر. چیزی که تعریف و شیوهای دقیق برای تشخیص ندارد. میتوان تا سالها در مورد آن بحث و جدل کرد و دلایلی برای وجود یا عدم وجود آن قائل شد. انگار به ما گفته شده که وقت خود را با جنگیدن روی موضوعی به اسم "نژادپرستی واقعی" تلف کنیم. که طبیعتا چیزی است که افراد سفیدپوست باید روی آن بحث کنند و به نتیجه برسند! وقتی مسئله در مورد گواردیولا و سیتی باشد، حواشی از مسائل اصلی پررنگتر میشوند. بسیاری از طرفداران سیتی نسبت به رسانههای انگلیسی، احساس قربانی بودن دارند. البته سیتی در این زمینه تنها نیست و دستهای لیورپول نیز در این زمینه آلوده است. در جریان داستان توهینهای نژادپرستانه لوئیس سوارز به پاتریس اورا، بازیکنان لیورپول و مربی تیم کنی دالگلیش از سوارز حمایت کردند. پیش از آن، الکس فرگوسن نیز در طی دهه نود از پیتر اشمایکل که به ایان رایت توهین نژادی کرده بود، حمایت کرد. وقتی موضوع حرف زدن از نژادپرستی است، همه دوست دارند آن را ریشهکن کنند ولی وقتی زمان عمل میرسد، عمده مردم ترجیح میدهند تیم آنها برنده شود و اهمیتی به حواشی نمیدهند.
احتمالا تنها دلیل گواردیولا از آن حرفها، حمایت از ستاره خود بوده است. هرچند بسیار بد ادا شد، بیموقع و بیرحمانه بود و مغز آن، این بود که سیلوا نژادپرست نیست چون مثلا بلد است فرانسوی صحبت کند. او چیزی شبیه این سال گذشته هم بیان کرده بود. گفته بود "فرزندان من به مدرسه میروند با دیگران... با هندیها، افراد سیاه، افراد معمولی، از هرجایی." کسی گفته بود که این یک اشتباه در بیان مطلب بود چون انگلیسی زبان سوم پپ است. با این حال نیاز بود که توضیحی ارائه شود. از قصد یا غیرعمدی، او ذات پیچیده نژادپرستی را انکار کرد و یک سری کلیشه قدیمی را بار دیگر بر زبان آورد. اینکه نژادپرستی تنها میتواند از قصد و از سر بدجنسی باشد. اینکه با گفتن اینکه یک فرد دوست داشتنی است، از وی دفاع کردهایم. یا اینکه اگر چیزی در خصوص افراد سفیدپوست رخ دهد، برعکس آن در خصوص افراد سیاه پوست نیز منطقی و غیرنژادپرستانه است.
ذکر این موضوع لازم است که باور ندارم برناردو نژادپرست است. حتی برخلاف یایا توره باور ندارم گواردیولا نژادپرست باشد اما از سوی دیگر، این گونه رفتار و قضاوت نیز باعث هیچ پیشرفتی در خصوص حقوق برابر افراد نخواهد شد. به عنوان یک اجتماع نیاز به راهی برای صحبت داریم که شیطنتآمیز و باعث ناراحتی جمعی کثیر از افراد نباشد. باید متوجه باشیم که راهحل مشکلات در چیزی جز قبیلهگرایی نهفته است. چیزی برای عذرخواهی و شرم نباشد، برچسبی نباشد، توجیهات ضعیف نباشد، مجازات جهت تبدیل یک نمونه به مثالی برای ترساندن دیگران نیز نه. بشنویم، احساس دیگران را متوجه شویم و سعی کنیم بهتر عمل کنیم.