سال 87 ترم اول دانشگاه بودم. ما چهار تا خواهر و برادریم که توی اون سال 87 هممون دانشجو بودیم توی مقاطع مختلف. اونم نه توی شیراز ( شهر محل زندگیمون).
از اونجایی که ما دهه شصتیا و شاید بعضی از دهه هفتادیا، زندگیمون با واژه " صف " گره خورده، برای همه چیز توی صف بودیم، اونم صفای طولانی. نانوایی، سوپری صف شیر، مرغ گرفتن، سلف دانشگاه و هزار تا کوفت و زهر مار دیگه...
سلف دانشگاه خیلی خیلی شلوغ بود. اونم غذایی که خود مسئولای دانشگاه میگفتن با برنج کیلویی 10 تا یک تومنی و گوشت یخ زده کیلویی 15 تا تک تومنی درست میشه و انتظار کیفیت نداشته باشید.
خلاصه پس نه میتونستم از خونه غذا بیارم چون خونه دور بود و هممونم دانشجو بودیم. نه خیلی مواقع میتونستم برم سلف ( سلف هم فقط ناهار میداد، شام و صبحونه اصلا نبود...). منم عاشق فست فود بودم و هستم...
ترم 1 و 2 خودم خونه تنها داشتم ( خوابگاه نداشت دانشگاه). فقط پیتزا و برگر و کباب میخوردم. بهترین پیتزا 2 هزار تومن بود و برگر مخصوص 500 تومن. ترم یک و دو فقط توی خونم جعبه پیتزا و روکش آلومینیومی برگر بود. جوری که بچه ها وقتی میومدن خونه فقط میخندیدن و تعجب میکردن.
ترم سه با سه تا از بچه ها هم خونه شدم و تا آخرش با هم بودیم. خلاصه ترم 3 که درسای سنگینم دیگه شروع شده بود معده درد گرفتم و محبور شدم درسو ول کنم برم شیراز. با داداش بزرگم رفتیم پیش یکی از بهترین پزشکای شیراز ( داستان مطب پزشک اون روز خیلی باحاله، بعدا براتون پست میکنم انشالله). خلاصه اندوسکوپی کردم و پزشکم که خیلیم مراجعه کننده داشت توی اندوسکوپی گفت بچه تو چه بلایی سر خودت آوردی؟؟؟ من همچین زخمایی خیلی وقته که ندیدم.
خلاصه اثنی عشر 2 سانت و معده هم 2 سانت زخم داشت. کلی هم زخمای کوچیک اطرافش. برای دو هفته برام قرص نوشت و گفت باید تحمل کنی. دقیقا روزی 14 تا کپسول و قرص میخوردم و وقتی میخوردم گلاب به روتون حالت تهوع شدید داشتم و هیچی نمیتونستم بخورم. خلاصه بگم توی اون دو هفته فقط با سرم زنده بودم و دقیقا توی همون ماه 14 کیلو کم کردم. ( چون هیچی نمیخوردم و فقط سرم). تمام لباسام گشاد شده بود... هفته دوم مجبور بودم برگردم دانشگاه تا غیبت نخورم و درسام حذف نشه. توی همون هفته کارم به بیمارستان و آمبولانس کشید. واقعا خیلی سختی کشیدم و اون دو هفته هر ثانیش عذاب بود که اینجا مجالش نیست دیگه بیشتر توضیح بدم....
بعد اون دو هفته وقت اندوسکوپی گرفتم و رفتم. دم دکتر گرم. معدم خوب خوب شد. بعدش با خنده به دکتر گفتم دوباره میتونم فست فود بخورم؟؟!!! 😅😂😂