طرفداری- کوین دی بروین در جریان برد ۴-۰ خارج از خانه بلژیک مقابل اسکاتلند، به اولین بازیکنی تبدیل شد که در یک مسابقه از مرحله انتخابی یورو ۲۰۲۰ موفق به ثبت هت تریک در زمینه ارسال پاس گل میشود. او برای این کار فقط به ۳۲ دقیقه زمان نیاز داشت. او حالا در این فصل در مجموع مسابقاتش در سطح باشگاهی و ملی موفق به ارسال ۱۱ پاس گل شده است.1 همه اینها فقط در ۹ بازی رخ داده است. پس از سپری کردن فصلی نسبتا آرام در ۱۹-۲۰۱۸، دی بروین برگشته است و ظاهرا کسی توان سازگاری با او را ندارد.
گوشهای از مهارتهای کوین دی بروین
این که او در فصل گذشته لیگ برتر فقط ۱۱ بار در ترکیب اصلی منچسترسیتی قرار گرفت، مشکلی برای تیم پپ گواردیولا نبود. سرمربی راهکارهای جایگزینی پیدا کرد و بدین ترتیب سیتی ۹ بازی آخرش را در غیاب او با برتری پشت سر گذاشت. در شش مورد از آن مسابقات برناردو سیلوا به میانه زمین مایل شد و در بازیهای خارج از خانه مقابل اورتون و منچستریونایتد هم، ایلکای گوندوعان در پستی هجومیتر بازی کرد. با این حال و با توجه به استانداردهای بالای آنها، دی بروین باز هم چیزهای بیشتری برای عرضه کردن به تیم دارد. تا همین جای فصل هم شاهد این نکته بودهایم. با بازگشت او به شغلش در کانال سمت راست زمین (ناحیهای که شاید حالا معقولانه باشد آن را با نام منطقه دی بروین بشناسیم)، سیتی گزینه دیگری به روشهای ترسناک خود برای ضربه زدن به تیمها افزوده است.
دی بروین در منطقه مورد علاقهاش در بازی با تاتنهام
دی بروین در بازی با تاتنهام از همین ناحیه با ارسالی، پایه گذار گل ابتدایی مسابقه توسط رحیم استرلینگ شد. شاید اگر هر بازیکن دیگری در آن پست به کار گرفته میشد، اسپرز از این خطر جان سالم به در میبرد اما او با ارسال پاسی که مدافعان را از جریان بازی خارج نمود، حریف را تنبیه کرد و مبحثی در مورد این که جایگاه خودش در بین بهترین سانتر کنندگان بازی کجاست، به راه انداخت.
گری نویل در تحلیل خود برای اسکای اسپورتس در این باره گفت:
نمیشد مقابل او بازی کرد. این باعث شد تا یاد بهترین سانتر کنندهای بیافتم که کنارش بازی کردهام: دیوید بکام. دی بروین همان کیفیت و دقتی را تکرار میکند که بکام در کانال سمت راست زمین داشت و این چیزی است که مدتها فکر میکردم دیگر در لیگ برتر شاهد آن نخواهم بود.
نقشه پاسهای منجر به شوت دی بروین در ۴ بازی ابتدایی فصل جاری (جهت آشنایی بیشتر با مفهوم «Expected Goals» روی لینک آبی کلیک کنید)
با توجه به این که دی بروین یک وینگر نیست، نمیتوانیم او را به وضوح کسی بدانیم که جا پای دیوید بکام گذاشته است. همان طور که میتوانیم از نقشه پاسهای منجر به شوت او ببینیم، هیچ یک از پاسهای او به درون محوطه جریمه، از کنارههای خط طولی زمین یا نزدیک به آن ارسال نشدهاند. در عوض دی بروین از ناحیه بسیار خطرناکتری توپ را به درون محوطه جریمه سانتر میکند (یا به طور دقیقتر پاس میدهد). او استاد «Half space» است. این مفهوم مدتهاست که پای ثابت دورههای مربیگری است و گواردیولا یکی از بزرگترین نمادهای آن به شمار میرود. گفته میشود سرمربی سیتی در تمرینات، زمین را به نواحی مشخصی تقسیم میکند و تاکید بسیاری روی «Half space»ها دارد. این ناحیه از زمین نه تنها نسبت به کنارههای زمین گزینههای بیشتری را رو به روی بازیکن قرار میدهد، بلکه نسبت به کانال میانی زمین آزادی بیشتری هم دارد.
«Half space»ها به نواحی مهمی برای مربیان لیگ برتری تبدیل شدهاند
یکی از اهداف کلیدی گواردیولا، همواره صاحب توپ کردن تیمش در این نواحی زمین بوده است. خودش در این باره شرح میدهد: «تیم ما در وهله اول درون زمین عریض بازی میکند. وقتی تیمها خیلی نزدیک به دروازه خود دفاع میکنند، بازی کردن با فاصله نزدیک به هم غیر ممکن میشود.» اما این عریض کردن زمین توسط مهاجمان کناری صورت میگیرد تا فضایی بین مدافعان میانی و کناری ایجاد شود که مدافعان کناری یا هافبکهای هجومی تیم بتوانند از آن بهره ببرند. هیچکس به خوبی کوین دی بروین در زمینه استفاده از این فضاها متبحر نیست. در واقع او روشهای متعددی برای انجام دادن این کار دارد. در صحنه گل دوم منچسترسیتی مقابل تاتنهام شاهد بودیم که برای تغذیه کردن سرخیو آگوئرو، به پشت خط دفاع حریف فرار کرد. مقابل برایتون، برای فرار از دست خط دفاع حریف جای خود را با هم تیمیاش عوض کرد و سپس پاسی مستقیم برای مهاجم تیمش فرستاد و که او هم باقی کار را برای گل کردن توپ به درستی انجام داد.
دی بروین میتواند مثل یک مدافع کناری دونده خوبی باشد ولی وقتی به این نواحی میرسد، کیفیت بالاتری را عرضه میکند. او توانایی بازی سازی داوید سیلوا را دارد ولی از سرعت بیشتری نسبت به او برخوردار است. گواردیولا حتی او را به عنوان یکی از دلایلش برای اعمال تغییری جزئی در تاکتیکهای خود نسبت به دوران حضور در بارسلونا معرفی کرده است: «وقتی بازیکنانی مثل کوین دی بروین در اختیار داریم... بیشتر به فضاها حمله میکنیم.» بدیهی است که گاهی فضای لازم برای پیاده کردن این تاکتیکها وجود ندارد. گواردیولا میگوید: «وقتی تیمها خیلی عمیق دفاع میکنند، فضای زیادی برای حمله کردن وجود ندارد.» این یک مشکلی است که گاها سیتی در بازی با منچستریونایتد با آن رو به رو شده است؛ در این موارد آنها در مواجهه با خط دفاعی فشرده، از ارسال پاسی سرنوشتساز عاجز بودند.
با این حال سیتی راهی پیدا میکند و پاس گل ابتدایی دی بروین مقابل تاتنهام از «Half space»، نمونهای از درهایی بود که او به روی تیمش میگشاید. قالبلیت ضربه زدن به تیمها از دو شکل گوناگون در «Half space»، مزیت خاصی برای خودش و تیمش محسوب میشود. اگر به او فضا برای دویدن بدهید، از آن به سود خودش استفاده خواهد کرد. اگر عقب بنشینید و اجازه بدهید تا پاس بفرستد، ویرانگر خواهد شد. دی بروین در فصل جاری ۲۷ پاس کلیدی داشته است، بیشتر از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر. او ۷ پاس گل در این رقابتها ارسال کرده است و در این زمینه، ۳ پاس گل از امیلیانو بوئندیا و داوید سیلوا بالاتر است. البته که بخش زیادی از این آمار، به کیفیت تیمی که در آن بازی میکند و قدرت تمام کنندگی مهاجمان سیتیزنها بر میگردد. اما همچنین نشان از تبحر آنها در این فضای عجیب و غریب که روزگاری عرصه جولان «Free 8»های گواردیولا بود دارد. دی بروین میگوید: «طرح و برنامه این است که بازیسازی از عقب زمین صورت بگیرد و سپس توپ به من و داوید برسد تا بتوانیم موقعیتی ۵ در برابر ۴ ایجاد کنیم.»
گری نویل گفته است:
«فکر میکنم کار به جایی رسیده است که دیگر حق ندارید در این فضای سمت راست زمین به دی بروین مجال بدهید. باید با خطر که همان دی بروین باشد، مقابله کنید. او در آن پست تا این اندازه خوب است. تیمها باید با دفاع نامنظم سد راه او شوند.»
حالا همه از خطر دی بروین و «Half space» مطلع هستند. جستجو برای یافتن راه حلی اما، همچنان ادامه دارد.
1: آمار و ارقام موجود در یادداشت اصلی، با استناد به بازیهای اخیر کوین دی بروین به روز رسانی شدند