(کسی خواست کپی کنه برای جای دیگه خواهشا اسم منبع که همین اکانت خودم هستش رو بده. دمتون گرم).(کلیپا همه از یوتیوبن)
------------------------------------------------------------------------------
برای کسانی که ورزش بوکس را دنبال میکنند تایسون تنها یک نام نیست، او یک حیوان درنده و یک افسانه ی عجیب است. کسی که نمونه ی دیگری ندارد.
کودکی و محمد علی کلی
کودکی مایک تایسون پر از فراز نشیب های بسیار است به شکلی که او هرگز پدر واقعی خود را از نزدیک ندید. تایسون تا پیش از 15 سالگی بارها به دلیل درگیری و دزدی دستگیر شد و در یکی از همین کانون های اصلاح و تربیت بود که سرنوشت او به بوکس گره خورد. بر اساس گفته های خودش زمانی که 12 سال داشت و در کانون اصلاح و تربیت بود از پشت شیشه شاهد بود که چگونه کارمندان و رئیس زندان با علاقه مسابقه ی بوکس محمد علی و کن نورتون را که چند سال قبل برگذار شده بود نگاه میکردند. "با خودم گفتم باید کاری کنم که همه منو با همین علاقه نگاه کنن."
از دست سرنوشت پس از آزادی تایسون به باشگاهی رفت که "کاسدماتوی" بزرگ در آن مربیگری میکرد. کاسدماتوی سفیدپوست در آن زمان 72 سال داشت و به سرعت عاشق مایک شده و او را به فرزندخواندگی قبول کرد. در سال 1980 و پس از شکست محمد علی در برابر لری هولمز در یک بازی نابرابر و البته غیرقانونی کاسدماتو که دوست محمد علی بود با او تماس گرفت. تایسون در این مورد میگوید: پدرم داشت با محمد علی صحبت میکرد و بهش گفت که پسرم تایسون قهرمان اینده ی بوکسه. گوشی رو گرفتم و همینطوری که داشتم گریه میکردم گفتم علی انتقامتو میگیرم. فک کنم اون موقع علی گفت عجب بچه ی احمقیه!. (دست سرنوشت طوری پیش رفت که تایسون در سال 1988 لری هولمز را نابود کرد و انتقام علی را گرفت- لری هولمز پس از شکست محمد علی گریه کرد اما به دلیل اینکه در آن زمان مشخص شده بود محمد علی دچار پارکینسون شده و نباید مسابقه بدهد بسیاری انتظار داشتند لری هولمز از مسابقه کناره گیری کند که او این کار را نکرد و همین موضوع موجب نفرت ابدی او در دنیای بوکس شد.)
در سال 1985 کاسدماتو از دنیا رفت. تایسون در این مورد میگوید: زمانی که در سال 1985 پدرم (کاسدماتو) مرد دنیا روی سرم خراب شد. تنهای تنها شده بودم، دوستی نداشتم. بارها خواستم خودکشی کنم. من بچه ی خشنی بودم که فقط از کاسدماتو محبت دیده بودم.
اما آنچه کاسدماتو و البته کوین رونی به تایسون یاد میدادند برای تبدیل شدنش به یک افسانه کافی بود.
مسابقات
تایسون در 6 مارس 1985 اولین مسابقه ی رسمی خود را انجام داد و از همام ابتدا مشخص بود که او یک بوکسور عادی نیست. تایسون بر خلاف بیشتر بوکسورهای سنگین وزن قد کوتاهی داشت اما به شکل ترسناکی سریع بود و یکی از سنگین ترین دست های چپ تاریخ بوکس را داشت و به راحتی و با یک ضربه هرکسی را ناک اوت میکرد و در کنار این موضوعات به شکل غریزی میتوانست در برابر سریع ترین رقبا دفاع کند. (جابجایی های سر و گردن او در تاریخ بوکس بی نظیر است.)
تایسون در 37 برد متوالی خود تقریبا همه ی رقبای خود را قبل از راند 6 ناک اوت کرد. از نظر بسیاری از کارشناسان بوکس در بازه ی 1985 تا 1988 مایک تایسون قوی ترین بوکسور تاریخ بود و بسیاری از رقبای او به واقع از رویارویی با او وحشت داشتند. تایسون جوان ترین بوکسور قهرمان جهان با 20 سال سن است و آخرین بوکسوری بود که توانست به معنای واقعی قهرمان سه دویژن مختلف سنگین وزن باشد.
کلیپی از تایسون
(در مسابقه ی تایسون و لری هولمز محمد علی پیش از مسابقه وارد رینگ شد و به تایسون گفت نابودش کن!)
کلیپ مبارزه تایسون و لری هولمز
دیوانگی
تایسون در ابتدا و خصوصا تا زمانی که با کوین رونی کار میکرد بوکسوری آرام و متواضع بود اما به مرور به مرز دیوانگی کشیده شد. علاقه ی شدید او به کوکائین و ماریجوانا و سکس با زنان مختلف او را به مرز جنون کشانده بود.( تایسون بعدها در برابر دوربین گفت هرگزارشگری زنی بخواد با من مصاحبه کنه باید قبلش باهام سکس کنه!) در سال 1988 او در یک درگیری عجیب با کوین رونی او را اخراج کرد و همین موضوع موجب افت شدید بدنی او شد و تنها 18 ما بعد و در سال 1990 در بازی که البته تا همین امروز مورد بحث است اولین شکست خود را مقابل باستر داگلاس تجربه کرد.
پس از این شکست تایسون 4 برد دیگر را تجربه کرد تا اینکه در اینکه در سال 1991 به جرم تجاوز و درگیری به 4 سال زندان محکوم شد. مایک تایسون پس از آزادی از زندان انسان سابق نبود بسیاری او را مایک دیوانه میخواندند چراکه به مانند یک پیت بول دیوانه رفتار میکرد. تایسون چه در داخل و چه در بیرون رینگ به شدت عصبی بود و کاملا غیرقابل کنترل شده بود. کارنامه ی این دوره ی تایسون شامل 5 شکست و ده ها درگیری است که مشهورترین آنها گازگرفتن و کندن گوش "اوندر هولی فیلد" است.
تایسون در سال 2005 از دنیای بوکس خداحافظی کرد.
"اگر تایسون دیوانه نشده بود کاری میکردم که نامی ابدی باشد، دیگر بوکسوری مانند مایک نخواهد آمد". کوین رونی 2002
ثروتی که بر باد رفت
"الان نمیدونم چی میخوام، ولی میدونم چیزی که قبلا داشتمو نمیخوام" مایک تایسون 2015
تایسون در بازه ی 1990 تا 2005 بیش از 400 میلیون دلار از ثروت خود را صرف کارهای مختلف کرد. از لباس های گران و خریدن چندین ببر تا کبوتربازی و خانه و ماشین های بسیار گران قیمت و البته زنهایی که خودش آنها را فاحشه میخواند. در کنار این تایسون انسانی بسیار گشاده دست و البته ساده بود و بسیاری از دوستان نزدیکش پول او را میدزدیدند. تایسون در سال 2008 رسما ورشکسته شده بود.
فیلسوف آرام
در سال 2009 دختر 4 ساله ی تایسون در یک حادثه از دنیا رفت. تایسون این حادثه را مهم ترین حادثه ی زندگی خود میداند. "زمانی که همسرم بهم گفت چه اتفاقی افتاده تو یه فاحشه خانه بودم. سرم درد میکرد ولی دقیقا نمیدونستم چی شده. رفتم تفنگمو برداشتمو پیش خودم گفتم دیگه میزنم سیم اخرو و از اینم دیوانه تر میشم، واقعا میخواستم همه ی اون فاحشه ها و خودمو بکشم. ولی وقتی رفتم بیمارستان تنم لرزید. چندین پدر و مادر دیگم بودن که بچشون مرده بود یا داشت میمرد. به خودم گفتم فک کردی کی هستی آشغال؟ تو هیچی نیستی. تو یه اشغالی آشغال. تا ماه ها هر روز گریه میکردم و فک کنم تو یه هفته 50 هزار دلار کوکائین مصرف کردم ولی آخرش تصمیمو گرفتم." مایک تایسون2012
کلیپ گریه ی تایسون در مرگ دخترش
پس از این حادثه تایسون از نظر رفتاری تغییرات بسیاری کرد. او امروزه بسیار آرام تر است و به فردی فعال در جامعه ی آمریکا در زمینه ی کارهای خیریه و البته کمک به کودکان بی سرپرست تبدیل شده است هرچند هیچ فعالیتی در بوکس ندارد. تایسون در این زمینه میگوید: همیشه از خودم میپرسم اون همه خشم برای چی بود؟ برای چی اینقد عصبی بودم؟ اگه پدرم (کاسدماتو) زنده بود درموردم چی فکر میکرد؟ واقعا از مایک تایسون بوکسور متنفرم.
تایسون در مرگ محمد علی و در جمع رئسای جمهور آمریکا و افراد مشهور به گریه افتاد و باز هم علی را بزرگترین شخصیت ورزشی تاریخ معرفی کرد.
((((من بهترینم، کس دیگه ای شبیه من نیست. من وحشی ترین و قوی ترین بوکسوریم که تا حالا بوده و کسی نمیتونه منو متوقف کنه. لنیکس فاتحه؟ نه من اسکندرم اون هیچی نیست(منظور لنیکس لوئیس رقیب تایسون و البته اسکندر مقدونیه) من بهترین بهترینام. من سانی لیستونم، من جک دمپسیم، کسی شبیه من نیست من از این قُماشم. استایل من بی نقصه، دفاع من نفوذناپذیره. من وحشیم، من میخوام بچه ی یکیو بخورم! خدایا شکرت!!!.)))تایسون 2000
تایسون در سال 1994 به تقلید از محمد علی کلی مدعی شد که مسلمان شده اما بعدها این حرف خود را پس گرفت.
تایسون انسانی بسیار صادق است که به شکل جالبی در تک تک کلمات خود صداقت دارد و این موضوع او را به یکی از محبوب ترین ورزشکاران تاریخ تبدیل کرده است.
-------------------------------------
این مطلب به خاطر علاقه ی شخصی خودم به تایسون نوشته شده. 12 ساله بوکس رو به شکل تقریبا حرفه ای دنبال میکنم و شخصا تایسون، محمد علی و البته جورج فورمنو بهترین بوکسورای سنگین وزن میدونم.