طرفداری - بازی فصل گذشته منچستریونایتد مقابل پاری سن ژرمن و آن پیروزی عجیب بیش تر از آن چیزی که تصور می شد، بر آینده این باشگاه انگلیسی تاثیرگذار بود. خیلی بیشتر از آن چیزی که تصور می شد.
فصل گذشته یونایتد در حالی حریف فرانسوی اش را در دیدار برگشت حذف کرد که ایده خاصی پشت این نتیجه وجود نداشت اما باعث شد تا تصمیمات بزرگی پس از آن گرفته شود. تصمیماتی مبتنی بر جو. مثلا وقتی گری نویل پس از آن عملکرد فاجعه در پارک دو پرنس رو به روی اُوله گنار سولسشر می ایستد و از او می پرسد "مجسمه ات دوست داری کجا ساخته شود" و یا اینکه "قراردادت دوست داری چند ساله باشد" مشخص است که اِد وودوارد و مجموعه مدیریتی باشگاه نیز ترجیح می دهند سوار بر این جو شوند و قرارداد سولسشر را دائمی و او را از یک سرمربی موقت به یک سرمربی اصلی تبدیل کنند. در ادامه فصل اما شد آنچه باید می شد. هاله جو آرام آرام از بین رفت و یونایتد پایان فصلی فاجعه را به بار آورد. فاجعه تر از این پایان فصل و حتی از دست رفتن سهمیه اما اعتماد کاملا زود هنگام به فردی بود که قرار بود نقشه راه منچستریونایتد را طی چند فصل آینده ترسیم کند. اعتماد به یک سرمربی جوان به هیچ عنوان بد نیست، حتی برای اَبَر باشگاه هایی همچون یونایتد. اما پشت این اعتماد باید حتما دلایل فنی، علمی و در عین حال منطقی وجود داشته باشد. قرارداد سولسشر تمدید شد بدون اینکه هیچ کدام از این دلایل دیده شود. دلیل تمدید قرارداد سولسشر چه بود؟ پیروزی برابر پاری سن ژرمن؟ همین قدر نازل و سخیف؟
طی چند ماه گذشته مفصل از شرایط یونایتد، خطرات و تصمیمات اشتباه مدیریت نوشته ام. اینجا در همان روزهای سرمستی هواداران یونایتد تاکید داشتم که تمدید قرارداد سولسشر بدون معنی و دلیل است و اینجا در آستانه فروش روملو لوکاکو از این گفتم که پکیج تهاجمی یونایتد در صورت فروش لوکاکو (تازه آن زمان صحبتی از فروش الکسیس در میان نبود) کار سختی پیش رو خواهد داشت. حالا که آن ها دیگر الکسیس را هم فروخته اند، آن هم پس از پایان یافتن فرصت خرید در انگلیس! باور کردنی نیست که یک سرمربی در شرایط طبیعی چگونه می تواند در باشگاهی همچون منچستریونایتد کار کند و روملو لوکاکو را بفروشد و به پکیج تهاجمی لینگارد، مارسیال و رشفورد برای یک فصل همراه با لیگ اروپا اعتماد کند و اعتقاد داشته باشد که از میسون گرینوود هم در یک فصل غولی خارج می شود! باورتان می شود؟ در حالی که رقیبان یونایتد مجموعه ای از غول های تهاجمی دنیا را در ترکیب خود می بینند شما به پکیج تهاجمی MRL(!) اعتماد کنید و روملو لوکاکو را هم به فروش برسانید!
به تیم مدیریتی و اِد وودوارد که هم همچون همیشه کوچکترین امیدی نیست. خائن بالفطره ای که یک فصل پیش 73 میلیون یورو برای هری مگوایر پرداخت نکرد به این بهانه که او اندازه این مبلغ نمی تواند تغییری در ترکیب یونایتد ایجاد کند اما تابستان امسال 87 میلیون یورو برایش پرداخت. احتمالا وودوارد دریافت که ناگهان مگوایر می تواند تغییری بزرگ ایجاد کند! تابستان گذشته در تصمیمات مورینیو به طور مستقیم و علنی دخالت کرد و بازیکنانی که سرمربی به آن ها اعتقاد نداشت (سرمربی که خودش چند ماه قبل قراردادش را تمدید کرده بود و کنارش لبخند زنان عکس یادگاری انداخته بود) به این بهانه که ما نمی توانیم بازیکنان جوان را بفروشیم و جانشینان پیر خریداری کنیم، نفروخت اما تابستان سال بعد ستاره 26 ساله خط حمله که سرمربی به او اعتقاد نداشت را خیلی راحت فروخت و هیچ جانشینی هم خریداری نکرد! به همین راحتی. خریداری نکرد یا سرمربی نخواست خریداری کند، فرقی ندارد. مهم این است که تیم مدیریتی که تابستان گذشته به خودش اجازه داد در تصمیمات فنی دخالت کند، این تابستان ناگهان ساکت شد و اجازه داد که پکیج تهاجمی MRL(!) در خط حمله رخ نمایی کند.
شرایط با تمام این تفاسیر اما نکات مثبتی هم دارد. اولین نکته مثبت این است که هری مگوایر در هر صورت خریداری شده است و دومین نکته مثبت هم این است که دو خرید سولسشر یعنی ون بیساکا و دنیل جیمز هم بازیکنان خوبی هستند. خبر خوب بعدی این است که علی رغم مشخص بودن دو رتبه نخست جدول، جنگ برای رتبه های سوم و البته چهارم احتمالا نزدیک است. آرسنال همچنان درگیر یافتن ثبات با اونای امری است، چلسی با فرانک لمپارد در مسیر ساختن تیم است و تاتنهام نیز گرچه از یونایتد، آرسنال و چلسی جلوتر است اما اختلاف چندان زیادی با این تیم ها ندارد. با این حال با فرض کسب رتبه سوم توسط تاتنهام، هنوز هم جنگ برای سهمیه چهارم می تواند نفس گیر دنبال شود. این برای یونایتد سولسشر خبر خوبی است چرا که بقای پروژه این سرمربی به طور مستقیم به کسب سهمیه لیگ قهرمانان ارتباط دارد. لیگ اروپا نیز مسیر دیگری است که همچون سال اول دوران مورینیو می شود به آن نیز دل بست.
وضعیت مجموعه مدیریت همچنان تیره و تار است. در حالی که بهترین تصمیم در فصل جاری اعتماد به سولسشر برای ادامه راه و پروژه اش است، هیچ امیدی نیست که خائنان بالفطره نیز در طول فصل چنین تصمیمی داشته باشند. اِد وودوارد نشان داده که در ثانیه می تواند به سرمربیان مختلف خیانت کند. هیچ بعید نیست او اگر شرایط بغرنج تر شود، باز هم تصمیم بگیرد با اخراج سرمربی بازی را عوض کند. تازه این بار خبری از لوئیس فن خال و ژوزه مورینیو با آن همه عظمت هم نیست و اخراج کردن فردی همچون سولسشر برای وودوارد بسیار ساده تر از موارد قبلی خواهد بود. در این میان تنها فشار هواداران و علاقه قلبی آن ها به سولسشر به دلیل خاطرات خوب گذشته است که می تواند مانعی برای اِد وودوارد تلقی شود.
یونایتد فصل هفتم دوران پسافرگوسن را با کمترین امید ممکن آغاز کرده است. همین حالا در پایان هفته ششم هیچ رتبه ای بهتر از سومی (خوشبینانه ترین حالت) برای یونایتد قابل تصور نیست و این برای یک اَبَر باشگاه به شدت ناامید کننده است. باشگاهی که دو فصل پیش در حضور گواردیولا، کلوپ، کونته و آرسن ونگر موفق شده بود رتبه دوم را تصاحب کند، حالا در تلاش خواهد بود که در بهترین حالت به رتبه سوم برسد و این به علت هنرنمایی خائنین بالفطره ای است که بزرگ ترین ایده شان، کم کردن فشار روی خودشان است. اُوله گنار سولسشر این روزها همچنان لبخند می زند و سعی می کند به شکلی کاملا خوش خیالانه (این مثبت ترین واژه ممکن است) از این بگوید که میسون گرینوود این فصل معجزه می کند، پکیج MRL می تواند هر خط دفاعی در دنیا را به چالش بکشد و اِد وودوارد هم به او کاملا اعتماد دارد اما غافل از اینکه اِد وودوارد یک خائن بالفطره است. او این پتانسیل را دارد که امشب با شما عکس یادگاری بیندازد، لبخند بزند و بگوید "تو بهترین سرمربی دنیایی" اما فردا شب همان موقع به شما بگوید:" اَوله گنار سولسشر؟ نمی شناسم!"