علی آرینبوزینگان گرد آمدند گرداگرد هم
میرینند به قبر بارسا بی هم و غم
چنان دکتر افتاده به تر و تر
ک ریدن باشد درین تیم مستمر
وای به آن روز ک نباشد لئو
دکتر مارا خواهد کرد غرق گوه
بر ما شاخ شده تیم اوساسونا
لنگ مارا هوا کردند در پامپلونا
زدند مارا هفتی و هشتی تا به صبح
همه فلوت(باسنی) گشتند انگار بشکسته قبح(دست از خجالت کشیدن برداشتن. استعاره از عادی شدنه یه چیز )
نه خبری از حمله و ضد حمله بود
شلوار را پایین کشیدیم خیلی زود
لنگ خود را دادیم هوا و بی لوبریکانت(ژل لیز کننده)
در ما بکردند دسته بیل را سانت سانت
به بختمان شاشید این دکتر پیرمرد(ارنست)
برون آورد از غارها ابلهان مال نورد
یکی شد سوار دکل اتلتیک بیلبائو
یکی در اوساسونا کرد مزه مزه ، گوه
یکی در دست گرفته آلت مانولاس
یکی با اوریگی عن کلفت مشغول لاس
یکی به نبود مسی طعنه میزند
یکی در نبود اربابش زجه میزند
وای و صد وای باشد به حال ما
بگریید بر ما ای بندگان خدا