بر تار و پود عشق تو گل کرده ایم ما
با صد هزار دست و هزاران هزار پا
بی دست و پا شدیم، ولیکن در انتها
با اینکه خلق بر سر دل می نهند پا
💓 شرمندگی نمی کشد این فرش نخ نما💓
نفرین به ابروی گل و گریه هَزار
نفرین به استهاله ی اسفند در بهار
نفرین به دور فلسفه ی جبر و اختیار
بهلول وار فارغ از اندوه روزگار
خندیده ایم ما به جهان یا جهان به ما؟
💓 زهر است طعم عشق به کامم نبات نیست💓
کفر است هرچه هست نماز و ذکات نیست
فرقی دگر میان حیات و ممات نیست
گیرم که شرط عشق بجز احتیاط نیست
ای خواجه احتیاط کجا عاشقی کجا
واحیرتا این هیاهوی بی قدر خلق چیست؟؟
پوسیده است جامه و غیر دلق نیست
غیراز نوای تو صوتی به حلق نیست
💓 فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست💓
❤ چون رود بگذر از سنگ ریز ها❤
ببخشید اگه دوست نداشتین من زیاد اهل شعر نیستم ولی این یکی صوتشو گوش دادم خیلی روم تاثیر گذاشت امیدوارم خوشتون اومده باشه 🙏❤🌷