شعر: ایرج جنتی عطایی
آهنگساز : استاد بابک بیات
با كوچه آواز رفتن نيست … فانوس رفاقت روشن نيست
نترس از هجوم حضورم … چيزي جز تنهايي با من نيست
وقتي تو نباشي من به من مشكوكم … به هر گل به هر سايه روشن مشكوكم
مشكوكم به اشك كبوتر مشكوكم … مشكوكم به خواب خاكستر مشكوكم
بي تو به كابوسو به رويا مشكوكم … به شعله به پروانه حتي مشكوكم
با كوچه آواز رفتن نيست…
ترسم نيست بي ترديد از جاده از سايه … تاريك تاريكم من از من ميترسم
من از سايه هاي شب بي رفيقي … من از نارفيقانه بودن ميترسم
مشكوكم به اشك كبوتر مشكوكم … مشكوكم به خواب خاكستر مشكوكم
این قسمت ازترانهٔ اصلی سانسور شد و در خود فیلم هم اجرا نشد:
.
باز امشب فانوسی روشن نیست
با سوگ این شب یک شیون نیست
از کوکب تا کوکب خواموشی
شب هست و شوق شب کشتن نیست
ترسم نیست از دیوار از بن بست از سایه
تاریک تاریکم من از من میترسم
چرا دل ببندم به شب کوچه گردی
که از این سکوت سترون میترسم