طرفداری- اصطلاح «Netbuster» برای بازیکنانی به کار می رود که با قدرت گلزنی خارق العاده خود، همه را شیفته بازیشان کردهاند. البته گاهی به گل هایی که نفستان را می گیرد هم اطلاق می شود و خب یک اصطلاح است و کم پیش می آید این اتفاق به معنای واقعی کلمه رخ دهد. در طول تاریخ و با گذشت زمان، فقط یک پسربچه بود که این این عبارت را به لقب خود تبدیل کرده بود.
پسری که فرزند افسر ارتش اسپانیا و یک مادر فیلیپینی بود و در سال 1896 چشم به جهان گشود. پائولینو آلکانتارا، پسربچهای استثنایی بود که در 15 سالگی اولین بازیاش را برای بارسلونا انجام داد و هنوز هم که هنوز است، وقتی صحبت از تاریخ باشکوه بارسلونا می شود، غیرممکن می شود که به نام پائولینو برخورد نکنیم. تقریبا یک قرن طول کشید تا لیونل مسی، پدیده، اسطوره و یکی از برترین بازیکنان تاریخ، رکورد پائو را بشکند.
ایلویلو ، خانه اصلی و مادری یکی از برترین مهاجمانی بود که فوتبال به خود دیده است. در اواخر قرن 19، وقتی پائو به دنیا آمد، زندگی سادهای پیش روی خود داشت زیرا آن ها به اسپانیا آمده بودند و داشتن پدری ارتشی، خیلی چیزها را برای شما راحت می کرد. البته پدر او قصد داشت در فیلیپین به زندگی ادامه دهند اما تعهدات کاری، مجبورشان کرد دوباره به اسپانیا برگردند و اینگونه شد که زندگی پائولینو عوض شد.
در سال 1899 وقتی بالاخره به اسپانیا و شهر بارسلونا رسیدند، خوان گامپر در حال انجام کاری بود که تاریخ فوتبال را عوض می کرد؛ او در حال تاسیس باشگاه بارسلونا بود. حتی قسمت جالب ماجرا اینجا بود که خود گامپر، پائولینو را برای آکادمی جذب کرد. در یک نگاه ابتدایی، این پسرک نحیف و لاغر چیز خاصی برای ارائه نداشت اما بارسلونا او را می خواست. این داستان آشنا به نظر می رسد نه؟ پائو که نسبت به بچه های همسن خود، کوتاه تر بود، در سال 1912 برای اولین بار در تیم اصلی به میدان رفت.
بارسا در آن بازی مقابل کاتالا قرار بود بازی کند که در نهایت با پیروزی 9-0 آبی و اناری ها همراه بود. آلکانتارا در آن دیدار هتریک کرد و تبدیل به جوان ترین بازیکنی شد که هتریک می کند. در آن زمان تنها 13 سال از تاسیس بارسا می گذشت اما با گذشت یک قرن، هنوز هم رکورد او دست نخورده باقی مانده است. آن روزها شرایط سخت بود. بارسلونا هر هفته مقابل چند هزار تماشاگر، در ورزشگاه کمپ ده لا ایندوستریا بازی می کرد. این ورزشگاه در سال 1913، میزبان تکرار فینال کوپا دل ری بود. پس از اینکه دیدار میان بارسلونا و رئال سوسیداد در مجموع دو بازی رفت و برگشت به تساوی کشیده شد، مسئولان برگزاری بازی تصمیم به تکرار بازی گرفتند و بارسلونا به عنوان میزبان برگزیده شد.
در آن بازی پائولینو به عنوان ذخیره به بازی آمد و در جریان پیروزی 2-1 تیمش، نقش مهمی ایفا کرد. این اولین تجربه قهرمانی آلکانتارا بود و دومین قهرمانیاش هم کمی بعد، با قهرمانی در مسابقات «قهرمانی کاتالونیا» به دست آمد. سه سال بعد، یک قهرمانی دیگر در لیگ به دست آمد تا کم کم کارنامه حرفهای پائو شروع به شکل گیری کند. تنها چیزی که می توانست طوفانی از گل های پائو را متوقف کند، الزام بازگشت به خانه بود.
پدر پائولینو با وجود موفقیت پسرش، می خواست شغلی سنتی تر برای او پیدا کند و جنوب شرقی آسیا، مقصد مناسبی از نظر پدرش بود. آلکانتارا در کنار پزشکی، به بازی در تیم فوتبال بوهمین فیلیپین ادامه داد. در اینجا بود که اولین بار در رده ملی به میدان رفت. در بازی های آسیای شرقی و در سن 21 سالگی، پائولینو انتخاب شد تا برای کشورش مفید واقع شود. در آن زمان هنوز وجود تیم ملی کاتالان مشخص نبود و بازیکنان اجبار داشتند در لاروخا بازی کنند. همین مورد، عاملی شد تا پائولینو فیلیپین را برای بازی انتخاب کند.
بازی ها در توکیو برگزار می شد اما تیم اعزامی از ژاپن، بسیار آماتور بود. آن ها از پسرانی دبیرستانی تشکیل شده بودند که حتی یک لباس مناسب و هماهنگ برای بازی کردن نداشتند. نتیجه این شد که در بازی افتتاحیه، با نتیجه 5-0 توسط چین نابود شدند. فیلیپینی ها هم توانستند آن ها را با نتیجه 15-2 شکست دهند که هنوز هم در رده ملی، از نظر اختلاف گل عجیب ترین محسوب می شود. کسی نمی داند از آن 15 گل، چند گل را پائولینو به ثمر رساند. در بازی فینال، میان چینی ها و فیلیپینی ها درگیری و دعوای شدید رخ داد که در میان خجالت و شرمندگی، به چینی ها مدال طلا دادند و فیلیپینی ها راهی خانه شدند.
یک سال بعد، آلکانتارا دچار بیماری مالاریا شد که دوران سختی برای خود او و خانواده اش بود. بارسلونا از این وضعیت بیشترین استفاده را برد و دعوایی میان خانواده پائولینو و بارسلونا شکل گرفت. بارسا می خواست پائولینو برگردد و خانوادهاش اصرار می ورزیدند پسرشان باید درس هایش را تمام کند. وقتی داروی لازم برای مداوای مالابریا در اختیار این آلکانتارا قرار گرفت، او از مصرفش خودداری کرد. تلاش او این بود خانوادهاش اجازه دهند به اسپانیا برگردد و با عدم استفاده از دارو، به نوعی اعتصاب کرده بود. یک سال بعد، به خواسته اش رسید و پایش دوباره به خاک اسپانیا رسید.
با وجود گذشت چند سال، اتاق افتخارات بارسلونا همان جام های گذشته را داشت. آن ها بدون پائولینو هیچ چیز نبرده بودند. تحصیل در زمینه پزشکی، باعث شده بود پائو با بدن خود آشنایی بیشتری داشته باشد و بتواند آماده تر از قبل باشد. قد کوتاه و جثه نحیفش، از او بازیکنی چابک ساخته بود. او بر روی پاهای خود کار کرد تا نقطه قوتش شود. دوباره خیلی زود، آلکانتارا به ستاره بزرگی تبدیل شد که گل های زیادی به ثمر می رساند. شاید داستان هایی که از پائولینو روایت می شود، قابل باور نباشد اما برخی باور دارند او به قدری قدرتمند بود که می شد با سوپرمن مقایسه کرد!
می گویند در یک بازی در «لس کورتس» که میان بارسا و سوسیداد برگزار می شد، توپ به پلیس برخورد کرد و هم توپ و هم پلیس باهم وارد دروازه شدند. یا در سال 1922 در بازی دوستانه مقابل فرانسه، شوتی که او زد تور دروازه را شکافت و همچنان به راهش ادامه داد! این دلیلی بود که پائو را «Trencaxarxes» یا نفسگیر خطاب می کردند. در دومین تجربه حضور او در بارسلونا که نه سال به طول انجامید، بارسا موفق شد هشت بار در مسابقات کاتالونیا و چهار بار در کوپا دل ری طعم قهرمانی را بچشد. در مجموع او برای بارسا 369 گل به ثمر رساند که عدد عجیبی است.
اکثر آن گل ها توسط مسئولان برگزاری مسابقات و فدراسیون فوتبال اسپانیا به عنوان گلی رسمی به حساب آورده نمی شوند. هتریک لیونل مسی در سال 2014 مقابل اوساسونا، باعث شد او رکورد برترین گلزن تاریخ باشگاه را بشکند و نامش را جاودانه کند. با این حال مسی هیچوقت مجبور نشد فوتبال را به خاطر در آوردن پول بیشتر کنار بگذارد! آلکانتارا در سن 31 سالگی، کفش هایش را آویخت تا رسما به عنوان یک پزشک فعالیت کند.
فیفا در سال 2007، پائولینو را به عنوان برترین بازیکن آسیایی تاریخ شناخت. با این حال پائولینو آلکانتارا به عنوان یکی از معماران فوتبال مدرن و نوید فوتبال اسپانیا شناخته می شود. جنگ داخلی 1936 در اسپانیا، روی زشت انسانیت را نشان داد. پس از یک دوره تبعید در فرانسه و آندورا، وی برای حزب ملی گرایان به رهبری فرانسیسکو فرانکو و بنیتو موسولینی خدمت کرد. وی به عنوان داوطلب در ارتش ایتالیا، تحت گروهی به نام «نیزه سیاه» به جنگ اعزام شد تا از نیروهای شورشی فرانکو حمایت کند. پس از سه سال جنگ بی رحمانه، ژنرال فرانکو بالاخره دیکتاتوری خود در اسپانیا را آغاز کرد.
آلکانتارا از این حمام خون جام سالم به در برد و رئیس حزب سیاسی فاشیتی فرانکو نام گرفت که قرار بود برای 35 سال دیگر بر این کشور حکومت کند. قبل از مرگ پائولینو آلکانتارا در سال 1964، برای سه بازی، هدایت تیم ملی اسپانیا را برعهده گرفت. تنش های سیاسی حتی امروزه هم در اسپانیا وجود دارند و بسیاری اختلاف نظرها و مخالفت ها در مورد نحوه اداره این کشور مطرح می شوند. با این حال همه بر سر این موضوع توافق دارند که پائولینو آلکانتارا یکی از معدود فوق ستاره های فوتبال اسپانیا بود. در کنار آلفردو دی استفانو، یوهان کرایوف، پپ گواردیولا، آندرس اینیستا، رونالدینیو و لیونل مسی، پائولینو هم راهی را طی کرد که در تاریخ بارسلونا ماندگار شد.
به قلم Billy Munday برای وبسایت Thesefootballtimes