بزرگان تجارت مثل جک ما تشویق شدند که میلیاردها دلار در سوپرلیگ چین سرمایهگذاری کنند ( با ۳۶ میلیارد دلار ثروت، جک ما بیست و یکمین فرد ثروتمند دنیا است. وی موسس شرکت alibaba یکی از بزرگترین کمپانیهای دنیا است- مترجم). لیگی ۱۶ تیمه که وانگ جیانلین مالک گروه واندا هم در آن میلیونها دلار سرمایهگذاری کرده است (واندا در سال ۲۰۱۵، ۲۰٪ از سهام اتلتیکومادرید را خریداری کرد و در سال ۲۰۱۸، ۱۵ درصد از سهام این باشگاه را به کمپانی متعلق به رژیم صهیونیستی فروخت. واندا به همراه سونینگ، دو شرکت بسیار بزرگ دیگر کشور چین هستند. سونینگ در حال حاضر مالکیت باشگاه اینتر را عهدهدار است-مترجم).
آکادمیهای فوتبال و زمینها برای استفاده از حداکثر استعدادها ساخته و هزاران مربی خارجی به روشهای مختلف مانند دادن بورسیه تحصیلی استخدام شدند تا به جوانان چینی یاد بدهند چطور گلزنی کنند. وقتی پول آمد، استعدادهای خارجی هم سرازیر شدند. البته بیشتر ستارههای فراموش شده و جوانترهایی که شانسی در اروپا نداشتند، خریداری می شدند. سال ۲۰۱۲، دیدیه دروگبا، مهاجم چلسی به شانگهای شنهوآ پیوست. امسال مروان فلینی از منچستریونایتد به شاندونگ لوننگ رفته است. رقم انتقالها معمولا اعلام نمیشود اما فلینی چیزی نزدیک ۱۳ میلیون دلار خرج داشت.
این عدد البته زیر سایه شایعات رفتن گرت بیل به چین قرار گرفت. جیانگسو سونینگ (معلق به خانواده ژانگ و کمپانی سونینگ-مترجم)، قرار بود قراردادی ۳ ساله با بیل ببندد و ستاره ولزی می توانست هر هفته ۱.۲ میلیون دلار دریافت کند اما رئال مادرید مانع انتقال گرت بیل به چین شد. برای جلوگیری از بدهی بالا، اخیرا سقف دستمزدی ۱.۴۵ میلیون دلاری در سال تصویب شده است که البته این سقف حقوق در مورد خارجیها اجرا نمیشود.
استعدادهای داخلی
برای شی، هدف فقط جذب ستارههای خارجی نبود. هدف ساختن چینیها بود. به همین دلیل تیمهای حاضر در سوپرلیگ چین فقط تا سقف ۴ بازیکن خارجی میتوانند استخدام کنند و فقط ۳ تا از آنها همزمان میتواند در زمین باشند. البته یک بازیکن از هنگ کنگ، تایوان و ماکائو هم حق بازی دارد. تمام تیمهای حاضر در سوپرلیگ چین ۴ بازیکن خارجی را خریداری کردهاند.
کمرون ویلسون که کارشناس فوتبال چین است میگوید این قانون برای مطمئن شدن از پیشرفت بازیکنان چینی است. بعضی تیمها برای استفاده بیشتر از خارجیها رو به گرفتن اقامت و پاسپورت این بازیکنان در چین آوردند. مثلا الکس آکانده، نیجریهای است اما به اندازه کافی در هنگ کنگ زندگی کرده تا اقامت بگیرد و حالا برای دالیان بازی میکند. از سال ۲۰۰۱، لیگ چین خرید دروازهبان خارجی را ممنوع کرده است. در سال ۲۰۱۷ هر بازیکنی که بالای ۷ میلیون دلار خرج داشته باشد، باید مالیاتی ۱۰۰٪ بدهد. تمام این مالیاتها خرج آکادمیهای کشور میشود. با این حال ویلسون میگوید میلیونها دلار خرج هنوز نتوانسته یک مشکل را برطرف کند: داشتن فرهنگِ فوتبالی.
خودش میگوید: "فکر میکنم به طور خلاصه آنها آنچنان به فوتبال علاقهمند نیستند. برای زمان طولانی من مردم را تشویق به این موضوع میکردم که استعدادهای زیادی در این فوتبال وجود دارد که مانند بیدار شدن یک هیولا است".
فصل قبل حتی بلیطهای یک بازی سوپرلیگ چین هم به فروش کامل نرسید. درصد حضور هواداران در ورزشگاهها ۵۱٪ است. خیلی از تیمهای سوپرلیگ چین ضرردهی دارند. منچستریونایتد از سویی دیگر اعلام کرد که سال گذشته ۷۳۰ میلیون دلار درآمد داشته است (نویسنده اصلی این یادداشت سود و زیان را با درآمد اشتباه گرفته است. بارسلونا در گزارش سالیانه خود نزدیک به ۱ میلیارد یورو درآمد داشت اما "سود" باشگاه تنها ۴ میلیون یورو بود-مترجم).
فرهنگ فوتبالی که در انگلستان وجود دارد آنچنان عمیق است که سالها طول میکشد کشوری بتواند مانند آن را بسازد. اینها صحبتهای ویلسون است. کودکان در چین به زبان ساده با توپ بازی نمیکنند، برعکس اشخاصی نظیر دیوید بکام.
برنامه طولانی مدت؟
شاید چین فرهنگ فوتبالی نداشته باشد اما از قدرت نرم و اقتصاد خود استفاده کرده است. در یک ویدیوی تبلیغاتی، یناریس میگوید هیچگاه تصمیمش مبنی بر کنار گذاشتن تابعیت بریتانیایی را زیر سوال نبرده است. وی بر عکس بولهم میگوید پکن مانند شهرهای بزرگ دنیا مثل لندن، پاریس و نیویورک است. فیلیپه می، مدیر فنی شرکت Arton در سنگاپور که پاسپورتهای کشورهای مختلف را ارزشگذاری میکند، میگوید: "۱۰ سال پیش هیچکس حتی فکر کنار گذاشتن پاسپورت بریتانیا برای کسب پاسپورت چینی را نمیکرد".
می میگوید تابعیت چینی در آن زمان به معنی محدودیت افراد در خروج و ورود به کشور بود اما پاسپورت چینی در ۱۰ سال اخیر دائما بهتر شده است.
آرلت که در آژانس مسافرتی خود صحبت میکند، هنوز مطمئن نیست. وی میگوید بازیکنان تابعیت جدید یافته، بیشتر برای گرفتن دستمزدهای گران به اینجا آمده اند. بازیکنانی که در خانه یا نتوانستند در رقابت پیروز شوند و یا آنچنان ثروتمند نبوده اند. وی میگوید: " فکر نمیکنم این بازیکنان قصد سپری کردن بقیه عمر خود را در چین داشته باشند. اگر شما سالیانه ۲۵ میلیون دلار دستمزد بگیرید، احتمالا یک میلیون دلار خرج خواهید کرد تا پاسپورت کانادایی یا پرتغالی بگیرید."
کالین بلومفیلد که در یک شرکت مهاجرتی انگلیسی در هنگ کنگ کار میکند میگوید دوباره گرفتن پاسپورت بریتانیا شدنی است اما باید دلایل محکمی برای خود داشته باشید و حتی اگر این دلایل محکمهپسند هم باشند، شاید بریتانیا با دادن دوباره پاسپورت به شما مخالفت کند.
در ویبو (توییتر چینی -مترجم)، اکثرا به تصمیم یناریس و هو برای گرفتن تابعیت چینی واکنش مثبت نشان دادند اما در مورد الکسون، هافبک برزیلی که نه به خاطر چینی بودن یکی از والدینش بلکه به خاطر اقامتش تابعیت چینی گرفته، داستان کمی پیچیده است.
در ماه مارس، اتحادیه فوتبال چین در دستوری اعلام کرد تمام بازیکنان خارجی باید ارزشهای معین شده توسط حزب کمونیست چین را به رسمیت بشناسند و باشگاهها هر ماه باید در مورد عملکرد این بازیکنان گزارش بفرستند. سی ان ان تلاش کرد با رئیس اداره کل ورزش چین در این مورد تماس بگیرد اما موفق نشد.
یناریس با یادگیری زبان چینی و سرود ملی چین توانسته به رویای کودکیش در ستاره فوتبال شدن برسد. این متولدِ لندن، برای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر آماده می شود تا توسط مارچلو لیپی، مربی ایتالیایی به تیم ملی دعوت شود. لیپی سال ۲۰۰۶، قهرمان جهان شده بود. یناریس میگوید رویایش حضور در جام جهانی با تیم ملی چین است ولی رقابت شدیدی وجود دارد. از ۳۲ حاضر در جام جهانی، تنها ۴ تیم از آسیا مستقیما صعود میکنند. یناریس میگوید از انتخاب چین پشیمان نیست.
خودش میگوید: "۲۰ سال بعد میتوانم به فرزندانم بگویم که از کجا آمدهام و چه کارها کردم".
معلوم نیست وقتی او با فرزندانش حرف میزد هنوز اسمش نیکو یناریس است یا لی که!