رضا .بهترین جمله ای که ازش شنیدم تو کتاب ایران در عصر افشاریه از دکتر رضا شعبانی بود
با یک پا حرکت کردم ، هند را گرفتم، اگر با دو پایم حرکت کنم تمام دنیارو می گیرم(شاره به قدرت و اقتدارش)
و یک روایت دیگه که اینو نمی دونم کجا خوندم،
در جریان نبرد نادرشاه افشار با عثمانی ها، روزی فرستاده دولت عثمانی با دو گونی ارزن نزد نادرشاه شرفیاب می شود و آن ها را در مقابل نادرشاه بر روی زمین می گذارد و می گوید: «لشکر ما این تعداد است، از جنگ با ما صرف نظر کنید.» نادرشاه دستور می‌دهد دو خروس بیاورند! دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار می دهند و آن ها شروع می کنند ارزن ها را می خورند. نادرشاه رو به فرستاده عثمانی می کند و می گوید: «برو به سلطان ات بگو که دو خروس همه لشکریان ما را خوردند!»
اسمتو نمی دونم قبلا تو اکانت دیگم که الان تعلیق گفته بودی که همدان باستان شناسی خوندی
واسم جالبه که پست های تاریخی می ذاری معمولا تاریخ با باستان شناسی دو تا دنیای متفاوت هستن، چون کارشناسی تاریخ و ارشد باستان شناسی خوندم می گم، باستان شناسی خودت بهتر می دونی سمت معماری و بیشتر زیر مجموعه انسان شناسیه
خیلی خوب که این مطالبو می ذاری حتی یک نفر هم علاقمند کنی ارزش داره و ادامه بده
ما که مسیرمون منحرف شد و رفتیم سمت کارهای دانشجویی مثل ترجمه و پایان نامه ولی فرصتی پیش بیاد گاهی گریزی می زنم به تاریخ
هیچ لذتی بالاتر از خوندن تاریخ و بودن تو اماکن باستانی نیست، موفق باشی دوست عزیز
