طرفداری-علی خطیر، معاون ورزشی پیشین باشگاه استقلال که به تازگی از سمت خود استعفا داد، در نشست خبری اظهار داشت:
من نمی‌خواهم مثل خیلی از آقایانی که از استقلال می‌روند و به جنازه این تیم لگد می‌زنند تا خودشان را محبوب کنند، رفتار کنم. من آمده‌ام که از عملکرد یک ساله خودم دفاع کنم. من از زن و زندگی خودم گذشتم و به عشق استقلال آمدم. پول هم خواسته‌ام، چون یکسری صحبت‌هایی می‌کردند که آمده اینجا کار می‌کند و پول نمی‌گیرد.
به گزارش تسنیم، وی در ادامه افزود:
قرارداد من سالی 200 میلیون تومان بود که معادل هزینه یک بازیکن جوان و امید استقلال است. این قرارداد کم بوده یا زیاد، سالی 200 میلیون بوده است. متأسفانه یک ریال هم از استقلال نگرفته‌ام. هر وقت پولی می‌خواستند به من بدهند گفتند پول بازیکن و مربی، طلب گذشته‌ها، پول آب و برق مانده است و خود من هم شرایط را که می‌دیدم هیچ وقت گله‌ای نمی‌کردم، اما متأسفانه گله نکردن بنده بهانه‌ای برای یکسری از دوستان شد که در یک سال گذشته به هر نحوی بنده را مورد حملات خودشان قرار دادند.
معاون پیشین باشگاه استقلال افزود:
روزی که به استقلال آمدم می‌دانستم کجا می‌آیم و به من قرار است حمله شود و فحش بخورم. به همین خاطر برای من این شرایط تازگی نداشت. وقتی روی منافع یکسری از آدم‌ها پا می‌گذارید یکسری دشمن پیدا می‌کنید و صدای جیغ بنفش‌شان در می‌آید. من هم می‌توانستم مثل یکسری از دوستان به بازیکن بگویم سه چهار میلیارد می‌دهیم. از جیب پدرم هم که نبود. با این کار آدم خوب داستان می‌شدم و محبوب قلب‌ها و چند لقب هم می‌گرفتم. پلنگ سوادکوه، نهنگ خزر و از این القاب‌ها می‌توانستم برای خودم بخرم، اما این پول بیت‌المال و استقلال بود و ماحصل زحمات بزرگانی چون پورحیدری، حجازی، سلطان علی جباری، غلامحسین و پرویز مظلومی و خیلی از بزرگان دیگر. اینها استقلال را با چنگ و دندان به اینجا رساندند و مجبور بودم از حق استقلال و هواداران آن دفاع کنم.
خطیر همچنین یادآور شد:
من می‌توانستم خیلی راحت آدم خوب داستان شوم، اما اصلاً این موضوع در ذات من نبود و افتخار می‌کنم که از روستاهای دورافتاده مازندران هستم و جزو معدود مدیرانی بودم که بدون هیچ ارتباط و رانتی در استقلال کار کردم. یک بار گفتند من خواهرزاده یا برادرزاده وزیر هستم در صورتی که من جزو معدود مدیران باشگاه بودم که هیچگونه رفاقت و فامیلی با مجموعه استقلال نداشتم. باشگاهی که دیوانه‌وار عاشق آن هستم و با بردش خندیدم و با باخت آن گریستم. من به دخترم یاد دادم که چگونه عاشق این باشگاه باشد.
وی در حالی که طی صحبت‌هایش بغض کرده بود، افزود:
سعی کردم با کمترین اشتباه به باشگاه کمک کنم. حساب‌های من مشخص است و تمام نهادهای نظارتی و امنیتی می‌توانند بیایند درآمدزایی را که در دوره من شده است، بررسی کنند. دوست ندارم فقط از خودم بگویم. همه تلاش‌ها از سوی خطیر نبوده است و از رأس باشگاه از مدیرعامل گرفته تا همه برای استقلال تلاش کرده‌اند. بیایند تمام درآمدها را نگاه کنند اگر یک ریال جابه‌جا شده بگویند و من حاضرم هر اتفاقی قرار است بیفتد، بپذیرم.
معاون پیشین باشگاه استقلال ادامه داد:
امروز آدم‌هایی مرا متهم می‌کنند و دم از شفافیت می‌زنند که این پول‌ها کجا رفته است که در زمان خودشان به جرأت می‌گویم یک برگ سند در باشگاه استقلال وجود ندارد که مارک‌ها و دلارهایی که بابت درآمد نقل و انتقالات آن زمان بوده، نشان دهیم. ورزشگاه مرغوبکار را با ماهی پنج میلیون تومان اجاره داده‌اند! یک برگ سند وجود ندارد که چطور ورزشگاه مرغوبکار را با ماهی پنج میلیون تومان اجاره داده‌اند! الان هم که این مجموعه تبدیل به پارکینگ ماشین شده است.
«امروز کسانی در هیئت مدیره باشگاه صحبت از کنترل منابع مالی می‌کنند که وظیفه آنها تأمین منابع مالی است.»، خطیر با بیان این جمله بیان کرد:
درست است که یکی از وظایف‌شان کنترل است، ولی در دوره خودشان خودرو از پارس خودرو می‌گرفتند و در بازار می‌فروختند. سابقه این دوستان مشخص است. از این اتفاقات بوده است و نمی‌خواهم کام هواداران را تلخ کنم، اما در باشگاه استقلال خیلی صداقت ندیدم و خودم تلاش کردم بهترین عملکرد را داشته باشم.
وی یادآور شد:
سعی کردم از باشگاه دفاع کنم. من در تمام مسیر و از ابتدای تحصیلم، اگر بگویم که مدارج مربیگری در داخل و خارج را به عشق این موضوع گرفتم که یک روز در باشگاه استقلال خدمت کنم، بی‌راه نگفته‌ام. قطعاً کم‌کاری هم داشته‌ام و من هم انسان هستم و مشکلاتی داشته‌ام. یک جایی نباید حرف‌هایی می‌زدم و کارهایی را نباید می‌کردم. مطمئن باشید که قول می‌دهم که ناخواسته بوده است. به شما قول می‌دهم که هیچ کجا منافع باشگاه استقلال را با کسی و ارگانی معامله نکرده‌ام.
معاون پیشین باشگاه استقلال در ادامه اظهار کرد:
بعد از ماجرای پاتوسی، ماهیت خیلی از دوستان از سرمربی سابق گرفته تا اعضای هیئت مدیره و دوستانی که درون باشگاه بودند و سنگ لای چرخ باشگاه گذاشته و می‌گفتند پاتوسی مریض است و مشکل ورود به کشور دارد، مشخص شد. تعداد بازی‌های رسمی پاتوسی کم بود و دیدید که خدا کمک کرد و ما این بازیکن را گرفتیم. حتی در آن زمان در برنامه نود علیه ما هجمه درست کردند، ولی هفته بعد از آن از ما عذرخواهی کردند. بسیار متاسفم که صداوسیما عادل فردوسی‌پور را از دست داده است و امیدوارم فردوسی‌پور و مزدک میرزایی دوباره برگردند.
خطیر در واکنش به اینکه گفته می‌شد پاتوسی بند خرید دائم داشته است، گفت:
من معاون ورزشی باشگاه بودم. مگر من باید جواب می‌دادم؟ مگر من عضو هیئت مدیره هستم که منابع مالی را تأمین کنم؟! متأسفانه اینجا علی خطیر مقصر شناخته شد. بنده هیچ مصاحبه‌ای نکردم. هر کاری کردم فقط به خاطر استقلال بود و مورد حملات ناجوانمردانه بسیاری از دوستان قرار گرفتم. من هم می‌توانستم آدم خوب داستان باشم، اما این کار را نکردم. جالب است که امروز کسانی دایه‌ی مهربان‌تر از مادر شده‌اند که پرونده‌شان سیاه است.
وی خاطر نشان کرد:
من هم می‌توانستم مثل خیلی از مدیران گذشته وقتی با بازیکن صحبت می‌کنم لوگوی شخصی شرکت خودم را پشت بازیکن بگذارم و عکس بگیرم. آنهایی از من امروز انتقاد می‌کنند که پرونده شفافی در باشگاه ندارند. خواهش می‌کنم و شما را به امام حسین (ع) قسم می‌دهم دست از سر استقلال بردارید و بگذارید استقلال نفس بکشد. شما خیرخواه نیستید، شما سهم‌خواه هستید. شما مدیران پرسپولیس را ببینید. کدام‌یک از آنها در رسانه اینقدر صحبت می‌کنند. از امیر عابدینی، سردار رویانیان، انصاری‌فرد و ... شما مصاحبه می‌بینید؟! آقایان! دست از سر استقلال بردارید.
معاون پیشین باشگاه استقلال در ادامه نشست خبری خود گفت:
مدیران گذشته استقلال! شما پرونده‌تان سیاه است. شما نیایید انتقاد کنید. آقای فتح‌الله‌زاده خط ندهید که افراد دیگری حرف بزنند. آقای فتح‌الله‌زاده به من می‌گویند خیلی استعفا می‌دهد! آقای فتح‌الله! شما خیلی مصاحبه می‌کنید. شما به چه حقی و چرا این قدر مصاحبه می‌کنید؟! بگذارید استقلال نفس بکشد، استقلال آرامش می‌خواهد. من رفته‌ام تا به هوای من استقلال را نزنند. من اشتباهی آمده بودم. تو را به امام حسین اینقدر به استقلال حمله نکنید. شما پرونده‌تان سیاه‌تر از آدم‌هایی است که الان در استقلال کار می‌کنند. در دوره شما بازیکنان زیادی آمدند و حتی یک دقیقه بازی نکرد. لیام ردی، توزی، شیحی، بویان و... یک دقیقه بازی نکردند. پروپیچ را من آوردم؟ پروپیچ را چه کسی آورد؟ ایجنت این بازیکن چه کسی بود؟ چقدر با او قرارداد بستید؟ اگر این بازیکن را نخواستید چرا با او تسویه نکردید؟
وی درباره شکایت پرو پجیچ در فیفا گفت:
آقایان! این بازیکن رفته و به فیفا شکایت کرده بود. چرا در فیفا دفاع نکردید؟ حالا به من انتقاد می‌کنید که چرا از فیفا می‌خواهید پول بگیرید و زودتر پول را تهیه نکردید؟! از کجا باید پول می‌دادم؟! شما که می‌خواهید استقلال را بزنید حداقل با یک دلیل منطقی بزنید. من دیگر در استقلال نیستم و بیرون آمدم و بگذارید بازیکنان، مربیان و مدیران استقلال کارشان را بکنند. می‌خواهید آنها هم بروند؟! البته نمی‌دانم نهادهای نظارتی یقه‌شان را می‌گیرند یا نه، همان‌طور که یقه شما را نگرفته‌اند. بگذارید کارشان را بکنند و بعد از آنها نقد کنید. چرا شما باید سایت داشته باشید و 50 خبرنگار و راه به راه استقلال را بزنید؟! هواداران استقلال به خدا گناه دارند. من از شما عاجزانه خواهش می‌کنم. من که دیگر نیستم، به خدا استراماچونی مربی خوبی است، بگذارید کار کند. همان‌طور که گفتم آمده‌ام تا از عملکرد یک ساله خودم دفاع کنم و اگر سؤالی هست من در خدمت شما هستم.
خطیر درباره اینکه پیش از این قرار بود راجع به شفر و موضوع دلالی صحبت کند، اظهار داشت: پیش از اینکه در مورد شفر صحبت کنم، باید بگویم که من هم انسان هستم و اشتباه می‌کنم. همین جا اعلام می‌کنم آن کار بنده اشتباه بوده است و اگر به آن زمان برگردم هیچ وقت در مورد شفر آن حرف را نمی‌زنم. هرچند که مدارک داشتم و دارم، ولی اینکه بیایم در جمع آبروی یک نفر را ببرم درست نبود. آنجا من دچار یکسری احساسات شدم و نباید این کار را می‌کردم. شخصاً از شفر عذرخواهی می‌کنم و باید بگویم کارم حرفهای نبوده است. امیدوارم او هم مرا ببخشد و برایش آرزوی موفقیت می‌کنم. من درباره شفر نباید صحبت کنم. مدیران گذشته باید بگویند که چطور قرارداد 300 هزار دلاری ایشان چطور قراردادش یک میلیون و 200 هزار دلار شد. این مسائل را خیلی به من نچسبانند. همچنان اعتقاد دارم که شفر یکسری ضعف‌های مدیریتی داشت. متاسفانه با تمام امکاناتی که باشگاه استقلال برای او فراهم کرد و انتظار این بود که با بهترین تیم تاریخ باشگاه استقلال حداقل به گفته و شهادت اصحاب رسانه و هواداران از جهت مهره، بهترین نتیجه را می‌گرفتیم. باز هم تأکید می‌کنم کار من در آن مقطع اشتباه بوده است و من نباید آن حرف را بزنم. هرچند که مدارک لازم را داشتم و دارم.
معاون پیشین باشگاه استقلال درباره این موضوع که چند روز پیش از سوی او نقل شده بود که در جریان جدایی رحمتی از استقلال نبوده است، گفت:
نمی‌خواهم در مورد شخص خیلی صحبت کنم. من با بازیکنان نه خیلی مشکلی داشتم و نه خیلی ارتباط تنگاتنگ. من به عنوان معاون ورزشی با بزرگان تیم با مهدی رحمتی، پژمان منتظری و خسرو حیدری بیشتر ارتباط داشتم. خسرو از فوتبال خداحافظی کرد، ولی واقعیت این است که قلباً دوست داشتم که این دو بازیکن در استقلال بمانند. پژمان به دلایلی از من ناراحت است و با او صحبت می‌کنم و دلیل ناراحتی‌اش را می‌پرسم. رابطه‌ام با رحمتی هم بد نبود، البته رابطه‌ام با پژمان بهتر بود. سرمربی استقلال در اردوی ترکیه شخصاً خواست که سیدمهدی رحمتی و پژمان منتظری را حفظ کنیم.
وی افزود:
من دلم می‌خواست که رحمتی بماند و اصلاً اطلاع نداشتم که رحمتی رفته است. اینکه گفته شده است من با او تماس گرفته‌ام، درست نیست. آقای منزوی و فتحی صحبت کردند. من اگر تماس می‌گرفتم افتخار می‌کردم، ولی هیچگونه تماسی با این دو بازیکن نداشتم. آقای منزوی شب قبل از اینکه با سیدحسین حسینی استقلال قرارداد ببندد، می‌خواست رحمتی را متقاعد کند که به استقلال برگردد. من به تصمیم رحمتی احترام می‌گذارم و برای او در پدیده آرزوی موفقیت می‌کنم. رحمتی از استقلال رفته است و این موضوع فیلم نیست. رحمتی مثل پژمان منتظری و خسرو حیدری جزو باشرف‌ترین فوتبالیست‌های این مملکت است. رحمتی هیچ مصاحبه‌ای علیه باشگاه استقلال نکرده است و به مانند من مورد حملات یکسری از آدم‌ها قرار گرفته که خط گرفتند و باعث شدند رحمتی از استقلال برود.
«رحمتی و منتظری بزرگ تیم بودند و می‌توانستند به استقلال کمک کنند.»، خطیر با بیان این جمله تصریح کرد:
من که با آنها کار کردم و جو تیم را می‌دانم. می‌دانستم که یک جاهایی بزرگان تیم کارهایی می‌توانند انجام دهند که از عهده‌ی مدیرعامل و معاون او برنمی‌آید. امره بلوز اوغلو را فنرباغچه با 40 سال برگرداند یا بوفون را با 42 سال یوونتوس برگرداند. آیا آنها هم نمی‌فهمند؟! استراماچونی اصرار کرد که بزرگان تیم من را نگه دارید. آیا متوجه نشده است که چه چیزی می‌خواهد؟ من واقعیت را گفتم و بعد از آن آقای منزوی انکار کرده است. آقای فتحی هم خیلی دوست داشت رحمتی برگردد. رحمتی خیلی به فتحی کمک کرد. پژمان منتظری هم خیلی کمک کرد. به‌هرحال یکسری اتفاقات در چهار پنج بازی آخر افتاد که نباید می‌افتاد و این دو بازیکن خیلی به استقلال کمک کردند و من از آن تشکر می‌کنم. اگر از من هم ناراحت هستند، مرا ببخشند. رحمتی خیلی بد از استقلال رفت و حقش این نبود.
وی در مورد انتشار قرارداد بازیکنان و مربیان استقلال گفت:
من هیچ وقت نگفتم جاسوس استقلال را پیدا می‌کنم، ولی گفتم که پیگیری می‌کنم. من می‌توانم حدس و گمان بزنم که آن اسناد و مدارک چطور پخش شد. این اسناد محدود است، دست هرکسی نیست و سه چهار نفر در باشگاه استقلال به آن دسترسی دارند. در آن زمان مدیرعامل، من، دبیرخانه و مالی باشگاه و سازمان لیگ به این اسناد دسترسی داشتیم. چطور این اسناد به دست افراد دیگری در بیرون رسید؟ من خیلی تلاش کردم و سخت است که به افراد تهمت زد. کار قشنگی نبود. من حتی از خبرنگاری هم که به این اسناد دسترسی پیدا کرده بود گلایه کردم. این خبرنگار هم دلیل خودش را داشت و می‌خواست رسانه‌اش پرخبر باشد و به منافع باشگاه و من فکر نکرد! باید بگویم که کار حرفهای نبود.
معاون پیشین باشگاه استقلال درباره اینکه در مدت حضورش در باشگاه، دلالان فعالیتی نداشتند و بعد از استعفای او مجدداً صحبت حضور دلالان در باشگاه استقلال مطرح شده است، تأکید کرد:
داستان از زمانی شروع شد که من پرونده نورافکن در شارلوا را پیگیری کردم. حق رشد امید نورافکن چیزی در حدود 240 هزار دلار است. روزی که من آمدم ITC نورافکن صادر شده بود و اگر زودتر می‌آمدم ITC این بازیکن را ریجکت می‌کردم. بعد از آن که مسائل را پیگیری کردیم به یک سرنخ‌هایی رسیدیم. با یکی از وکلای معروف در سوئیس صحبت کردم و گفتم که این موضوع را با باشگاه شارلوا پیگیری کند. بعد از یک هفته با من تماس گرفت و در ادامه نامه‌ای ارسال کرد. آن نامه را آقای افتخاری به باشگاه شارلوا داده بود که باشگاه استقلال حق رشد نورافکن را می‌بخشد! متأسفانه این نامه در باشگاه استقلال وجود نداشت! حالا ایجنت این بازیکن چه کسی بوده است؟ نورافکن کلاً با 50 هزار دلار به شارلوا رفته است! سازمان‌های نظارتی باید این موضوع را پیگیری کنند که چطور حق رشد 240 هزار دلاری یک جوان استقلال را نادیده گرفتند و چطور به خودشان اجازه دادند که حق رشد این بازیکن را ببخشند! این حق استقلال بود و این بازیکن از 14 سالگی در استقلال بوده است. چطور این کار را کردید؟ چه کسی شما را «سیاه» کرده است؟ وقتی این مسائل را پیگیری کردم همه با من دشمن شدند.
وی ادامه داد:
شما ببینید من موردی هست که در یک سال اخیر با یک بازیکن تماس گرفته باشم. به من می‌گفتند با بازیکن تماس بگیر و اطلاعات بگیر و آدم داشته باش. من اعتقادی به این کارها نداشتم. من معاون باشگاه بودم. یک بازیکن بیاید شهادت بدهد که در اینستاگرام بازیکنی را فالو کرده‌ام. من همه‌ی بازیکنان را دوست دارم، ولی می‌خواهم رابطه حفظ شود. رابطه بازیکن و مدیر اگر به‌هم بریزد سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. شما ببینید که من با یک بازیکن عکس دارم؟ به‌هرحال ایجنت مدافع حقوق خودش در درجه اول است و در درجه دوم مدافع حقوق بازیکن. من هم به عنوان معاون و مدیر ورزشی باشگاه وظیفه‌ام این بود که از حق استقلال دفاع کنم. تعارض منافع اینجا ایجاد می‌شود، بازیکن می‌خواهد چهار میلیارد بگیرد و بودجه من یک میلیارد است. ایجنت هم در قرارداد چهار میلیاردی پول بیشتری می‌گیرد و کوتاه نمی‌آید. در اروپا طبق قانون فیفا یک ایجنت باید از باشگاه باشد و یک ایجنت از بازیکن و با هم صحبت کنند. باشگاه که ایجنت ندارد و من باید با آنها صحبت می‌کردم. من بودجه باشگاه را می‌بینم و اگر چهار میلیارد قرارداد ببندم و پولش را نداشته باشم این بازیکن اعتصاب می‌کند و کار را زمین می‌گذارد و من باید دست روی دست بگذارم.
خطیر به دوره حضور دستیاران استراماچونی در ایران اشاره کرد و یادآور شد:
روزی که استراماچونی سه دستیارش را به ایران فرستاد، با آنها جلسه داشتم. یک پرسش‌نامه چند صفحه‌ای آورده بودند و جزو اولین سؤالاتش این بود که بازیکنان در تیم چطور تقسیم شده‌اند و هر چند بازیکن با یک ایجنت کار می‌کنند. کدام ایجنت بیشترین بازیکن را در تیم دارد و ... . این سؤال‌ها یک مفهوم دارد. به‌هرحال وقتی تعداد بازیکنان یک ایجنت زیاد باشد دیگر من مدیر نیستم و آن ایجنت مدیر است. دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. آنجا باند شکل می‌گیرد. وقتی یک ایجنت پنج شش بازیکن اصلی مرا داشته باشد دیگر نمی‌توانم به بازیکنی حرفی بزنم و با چهار بازیکن دیگر به من فشار می‌آید. ایجنت به بازیکن می‌گوید چقدر می‌خواهی، بازیکن هم گفته است 4 میلیارد تومان. ایجنت هم می‌گوید ایرادی ندارد و از جیب باباش نمی‌خواهد پرداخت کند. اینجاست که خطیر آدم بد و خائن می‌شود. من هم بلد بودم آدم خوب شوم.
این مسئول پیشین باشگاه استقلال تصریح کرد:
من ناراحت نمی‌شوم که بازیکن علیه من حرف بزند و پست بگذارد. شما مصاحبه‌ای دیده‌اید که در این فوتبال بازیکنی به نفع من صحبت کند؟! کسی که منافع بازیکن را قطع کند مطمئنا بازیکن به نفع او صحبت نمی‌کند. من آدم صادقی هستم، البته صداقت من را شما باید قضاوت کنید. من خیلی در باشگاه استقلال صداقت ندیدم و این برای من خیلی سخت بود. به این موضوع افتخار می‌کنم که ایجنتی به باشگاه گفته است که خطیر می‌خواسته او را از باشگاه بیرون بیاندازد و آن ایجنت کاری کرده است که خطیر دیگر در باشگاه نباشد. من افتخار می‌کنم که قربانی لمپنیسم، دلالیسم و اینگونه مشکلات در فوتبال هستم. از آقای فتحی هم گله ندارم. او یکی از بهترین مدیرانی بود که در عمرم با آنهاکار کرده‌ام. او 10 برابر من مورد حملات قرار می‌گرفت. یکسری فشارها بود که باعث شد فتحی روی اعتقاداتش پا بگذارد. من معتقدم که او یک انسان بی‌نظیر است.
معاون پیشین باشگاه استقلال در پاسخ به این پرسش که در این مدت استراماچونی از عملکردش در استقلال رضایت داشته است و در جلسه‌ای که با حضور وی، فتحی و استراماچونی برگزار شد چه مباحثی مطرح شده است، گفت:
در مورد اینکه آقای استراماچونی ناراحت بود یا نه، باید بگویم که آمدن استراماچونی به ایران خیلی راحت نبود. او یک برند و نام بزرگ بود. برای آوردن او به ایران مطالعه شده بود. اولین تماس من با او فروردین ماه امسال بود. ما یکسری فاکتورها مدنظر داشتیم و دقیقاً به استراماچونی می‌خورد. ما نمی‌خواستیم یک مربی مسن بیاوریم و فقط برای پول بیاید کار کند. ما مربی می‌خواستیم که انگیزه داشته باشد و استقلال را پله کند. مربی باشد که با مربیان بزرگ کار کرده باشد و دانش داشته باشد. من به شخصه مربیان ایتالیایی را خیلی دوست دارم. اگر مطالعه کنید 60 تا 70 درصد موفقیت‌ها در فوتبال بین‌المللی برای مربیان ایتالیایی است. وقتی در ابتدا با استراماچونی تماس گرفتیم او فوتبال ایران را نمی‌شناخت. بعد از مدتی که مکاتبات‌مان زیاد شد، او قبول کرد که به پیشنهاد استقلال فکر کند.
خطیر در این مورد ادامه داد:
استراماچونی ایجنت خود را به ما معرفی کرد و چندین جلسه با ایجنتش برگزار کردیم. بعد از آن متوجه شدیم که ایجنت استراماچونی مدیر برنامه‌های رحمان رضایی هم بوده است و از رحمان خواستیم که به ما کمک کند تا او را متقاعد کند که در ایران کار کند. رحمان رضایی این لطف را به باشگاه استقلال کرد و این اتفاق رقم خورد. استراماچونی هم از ولاسکو و چند دوست دیگر در مورد ایران اطلاعات گرفت. من همان ابتدای ورود استراماچونی به او گفتم که نمی‌خواهم در استقلال بمانم. او ناراحت شد که شما من را به استقلال آوردید و خودت می‌خواهی بروی. او به من گفت که در استقلال بمان تا شرایط من خوب شود و بعد از آن اگر خواستی برو. من به این نتیجه رسیدم که هسته اصلی تیم تشکیل شده و بازیکنان خوب تمرین می‌کنند و آن اتفاق آخر هم که افتاد دامن زد تا من تصمیمم را زودتر بگیرم. اینکه استراماچونی ناراحت شده است یا نه، من از او عذرخواهی می‌کنم که نتوانستم بیشتر از این کنار او باشم. من به استراماچونی گفتم که هر کمکی که از دستم بر بیاید صادقانه در خدمت او و باشگاه استقلال هستم.
خطیر در پاسخ به این پرسش که «چه کسانی در هیئت مدیره استقلال دوست نداشتند علی خطیر در باشگاه استقلال به کارش ادامه دهد؟»، عنوان کرد:
به‌هرحال همه‌ی دوستان هیئت مدیره می‌دانند که در فروردین ماه کدام عضو هیئت مدیره لیست خروج استقلال را نوشت. او نام پژمان منتظری، خسرو حیدری، مهدی رحمتی، علی کریمی، فرشید باقری و روزبه چشمی را به عنوان بازیکنان خروجی فصل بعد استقلال نوشت. من نمی‌خواهم اسم بیاورم که چه کسی بود، اما همه را متقاعد کرد که این بازیکنان در فصل بعد در استقلال نباشند. امیدوارم دوستان این مسئله را تکذیب نکنند، چون مجبور می‌شوم اسناد آن جلسه را منتشر کنم. بعد از آن من شدم آدم بد و این دوستان شدند آدم خوب. مگر می‌شود شما لیست خروج بازیکنان را تنظیم می‌کنید، بعد با همان بازیکنان مذاکره می‌کنید؟ چطور این اتفاقات می‌افتد؟ شما هدف‌تان این بود که علی خطیر را خراب کنید. هوادار که این موضوعات را نمی‌داند. شما نمی‌دانید که چقدر برای دختر هشت ساله من فحش ناموس می‌فرستادند. زمانی من فکر می‌کردم که خیلی بی‌غیرت هستم. من که نه پولی گرفتم و نه دنبال صندلی قدرت بودم. من که عین آقای فتح‌الله زاده همیشه چمدانم دستم هست و دارم می‌روم. من اگر کاسب باشم مگر دیوانه‌ام که از این میز تکان بخورم. شما اسم تمام این بازیکنان را می‌گویید، بعد می‌گویید فقط یک بازیکن باشرف در استقلال وجود دارد و بروید با پژمان منتظری صحبت کنید. من مجبورم این حرف‌ها را بزنم، من دیگر در استقلال نیستم، ولی هواداران باید همه چیز را بدانند. این دوستان بیایند حرف بزنند، من دیگر حرف نمی‌زنم مگر اینکه این دوستان حرف بزنند.
وی در واکنش به اینکه گفته شده برای آمدن خانواده استراماچونی مبلغی در حدود 50 هزار دلار از جیب خود خرج کرده است و اینکه باشگاه استقلال قرار است این مبلغ را به او برگرداند، تصریح کرد:
قرارداد من با باشگاه استقلال 200 میلیون تومان است که یک ریال از آن را نگرفتم، نه اینکه نخواستم بلکه ندادند. هر دفعه به من گفتند که تو وضعت خوب است، پول بازیکن، سرمربی، پول برق، زمین و ... را ندادیم و پول نگرفتم. به خاطر همان نگرفتن هم متهم به خیلی از چیزها شدم. من کل دریافتی‌ام از باشگاه استقلال هفت یا هشت کارت 200، 300 هزار تومانی است که به همه دادند و به من هم دادند. به همه اعلام می‌کنم هرکسی می‌داند که کسی یک ریال به علی خطیر داده و من از این باشگاه درآمد نامشروع داشتم، اعلام کند. من تمام مسافرت‌ها را از جیب خودم رفتم و از باشگاه استقلال طلبکار هستم. وضع من بد نیست، ولی مطمئنا این پول‌ها را می‌گیرم. هیچ وقت از باشگاه استقلال شکایت نمی‌کنم. باید بگویم که هزینه بلیت خانواده استراماچونی برعهده باشگاه بود و آن زمان باشگاه نتوانست بلیت بگیرد. من با افتخار این کار را کردم و گله‌ای هم ندارم. من یک موقع عصبانی بودم و این موضوع را مطرح کردم که نباید این کار را می‌کردم.
معاون پیشین باشگاه استقلال در مورد اینکه در اواخر لیگ گذشته بازیکنان اعتصاب کردند و در عین حال کادر مربیان و بزرگ‌ترهای تیم هم کمکی نکردند، گفت:
من نمی‌خواهم خیلی در این مورد صحبت کنم، چون تمام شده است. مهدی رحمتی راضی به این اعتصاب نبود، چون او در بازی‌های آخر دیگر نقش کاپیتانی را نتوانست بازی کند. اینقدر فشار وجود داشت که نتوانست و به عنوان کاپیتان راضی نبود. از پژمان منتظری خواهش کردم که تیم را برگرداند و به او گفتم کاپیتان تیم هستی و نماینده شورای صنفی بازیکنان نیستی و اگر امکان دارد تیم را برگردان. پژمان گفت چک را برای من بفرست و بگویم بازیکنان برگردند. حتی با امید روانخواه صحبت کردم و گفتم با پژمان حرف بزند. پژمان هم گفت تا چک را نفرستید برنمی‌گردم. آن اتفاق، اتفاق بسیار بدی در تاریخ باشگاه استقلال بود. من از این ناراحت بودم که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. بازیکن هر جایی که گیر کرد نباید باشگاه را تحت فشار بگذارد. ما هم پول‌مان را از اسپانسر، صداوسیما و فدراسیون پول نگرفته بودیم. نمی‌شود فوتبال را با گدایی اداره کرد. پژمان و بازیکنان هم حق داشتند و می‌گفتند بازی با سپیدرود بازی آخر است و اگر باشگاه را تحت فشار نگذاریم دیگر به پول‌شان نمی‌رسند، اما حق هوادارانی که از همه جای ایران می‌آیند ورزشگاه چه می‌شود؟ مهدی رحمتی آن زمان برگشت، ولی به من گفت که با آبروی من بازی نکنید که بازیکنان مرا خائن صدا کنند. بازیکنان برنگشتند و اتفاق بدی بود. مجیدی هم با بازیکنان صحبت کرد. او هم از اعتبار خودش استفاده کرده بود و بازیکنان دو سه بازی هم به خاطر او بازی کرده بودند. بازیکنان حتی دیگر به حرفهای مجیدی نیز توجه نمی‌کردند.
وی درباره اختلافش با شفر در زمان سرمربیگری استقلال و نحوه قرارداد باشگاه با ساشا شفر عنوان کرد:
اینکه شفر در مورد من صحبت کرد و گفته من خطرناک‌ترین آدم هست، نظر شخصی اوست و درست نیست. من مشکلی با شفر نداشتم و همه می‌توانند گواهی بدهند که او بهترین رابطه را با من داشت. برای من منافع استقلال همه جا بالاتر از روابط شخصی با افراد بود و همین موضوع مرا دچار چالش می‌کند. من با رفیق خودم هم سر استقلال کوتاه نمی‌آمدم. اینکه شفر چرا داستانش چنین شد، یکسری دشمنان داخل هستند که ذهن شفر را کلاً خراب کردند و بد گفتند. در یک جلسه کمیته فنی دیدم که رفتار مناسبی با من ندارد، بعد از جلسه به او پیام دادم که فکر می‌کنم با من مشکل داری، به او گفتم که مشکلش چیست؟ به شفر گفتم که من حامی تو هستم و اگر چیزی شنیدی بیا با هم حرف بزنیم. پیام من را دید، ولی جواب نداد. در مراسم ختم مرحوم دانایی‌فر، با دوستان صحبت کرد و دست داد، ولی با من صحبتی نکرد و از مقابل رد شد. من این موضوع را به آقای فتحی گفتم و ایشان گفت که موضوع را حل می‌کند. آقای فتحی گفت که به گوش شفر رسانده‌اند که خطیر می‌خواهد او را اخراج کند!
خطیر یادآور شد:
من گفتم که در هر موقعیتی باید یک پلن B داشته باشیم. آقای فتحی گفت پلن B ما چیست؟ گفتم ما نمی‌توانیم آقای شفر را اخراج کنیم، اگر از چهار بازی باقیمانده هفت امتیاز نگرفت او را اخراج نکنیم، چون بحث بود که او را اخراج کنیم. من مقاومت کردم و گفتم که قرارداد سنگین دارد و نباید این کار را بکنیم. من گفتم اگر از چهار بازی هفت امتیاز نگرفت ما ساشا را اخراج کنیم و این پلن B ما باشد. دوستان بعد از این جلسه به شفر گفتند که خطیر برای او پلن B دارد. گفتند که خطیر می‌خواهد او را اخراج کند. او بعد از این جلسه همین موضوع را مطرح می‌کرد. من به شفر حق می‌دهم و او را دوست داشتم. متأسفانه اینجا تضاد منافع به وجود آمد. اینجا منافع استقلال مطرح بود و من مجبور بودم که پلن B باشگاه را بگویم، ولی دوستان لطف کردند و به شفر گفتند که خطیر برای او پلن B دارد. من همین‌جا می‌گویم که من هم اگر جای شفر بودم همین موضع را می‌گرفتم. من انتظارم این بود که آن حرف از جلسه بیرون نرود، من گفتم که اگر از آن چهار بازی شفر هفت امتیاز گرفت نیم‌فصل تیم را تقویت می‌کنیم. ما قصد اخراج شفر را نداشتیم. در مورد قرارداد ساشا شفر هم باید بگویم او با استقلال قرارداد داشت و قرارداد امسالش هم 120 هزار دلار بود. قرارداد او وجود دارد.
معاون پیشین باشگاه استقلال در مورد اینکه باشگاه استقلال شفر را از حضور در محل تمرین ممنوع کرد و رفتاری که او در آن زمان انجام داد، گفت:
یادم می‌آید یک زمانی از تونی بلر پرسیدند که اگر به عقب برگردید دوباره به عراق حمله می‌کند و او هم گفته بود که بله دوباره حمله می‌کنم. من هیچ وقت مخالف اخراج شفر نبودم، ولی اصرار داشتم که شفر برای فصل بعد نباشد، چون مطمئن بودم که با او استقلال به نتیجه نمی‌رسد. من برخورد و مدیریتش را در رختکن و تمرینات دیده بودم و اینکه او فقط وعده سال بعد را می‌داد و می‌گفت یک تیم رؤیایی را می‌سازم. من می‌گفتم باید تا آخر فصل مدیریت کنیم و می‌خواستم برای سال بعد با او کار نکنیم و دنبال جدایی دوستانه بودیم. ما بعد از اتفاقات بازی با پدیده ترس اینکه سهمیه را هم از دست بدهیم، پیدا کردیم. دوستان می‌گفتند اگر شفر بود شاید قهرمان می‌شدیم. مجیدی در بازی‌های آخر هم نتیجه بدی نگرفت و اگر گل ما در بازی با صنعت نفت درست اعلام می‌شد نتیجه رؤیایی گرفته بود. ما فشار هوادار را داشتیم. در آن زمان استقلال پنج بازی راحت داشت و اگر شفر نتیجه می‌گرفت، ما به راحتی نمی‌توانستیم تغییر و تحولات داشته باشیم. با آن فضای رسانه‌ای که شفر در اختیار داشت اجازه نمی‌داد ما برای فصل بعد تغییر و تحول داشته باشیم. شفر می‌آمد روزی یک ساعت تیم را تمرین می‌داد و می‌رفت. ما تمرینات خوبی نداشتیم. پاتوسی گله می‌کرد که من کجا آمده‌ام، چه تیمی است و چه تمریناتی است که داریم! اینکه برخورد با شفر در محل تمرین خوب بود یا نه، ما نامه‌های تعلیق را به موقع به دست او رسانده بودیم. من اگر آنجا بودم اجازه می‌دادم که بیاید کنار زمین، ولی از فردای آن روز اجازه نمی‌دادم که بیاید. این را هم می‌گویم که فیلم گرفتن او هم هیچ تأثیری در پرونده‌های قضایی نخواهد داشت.
معاون پیشین باشگاه استقلال درباره این موضوع که با انتخاب مجیدی، او را سوزاندند و پس از انتخابش دنبال مربی دیگری بودند، گفت:
لازم است که یک تشکری از فرهاد مجیدی عزیز داشته باشم. هرچند یک مقدار از او ناراحت هستم، ولی این مسئله را باید بگویم که یک فایل صوتی از من در مورد مجیدی منتشر شد. همین جا از او عذرخواهی می‌کنم. از مظلومی هم عذرخواهی کرده‌ام. من آن فایل صوتی را منتشر نکردم. اشتباه من در مورد فرهاد مجیدی این بود که بعد از مصاحبه مجیدی از دست او ناراحت بودم. آن دوست عزیز ما بی‌اخلاقی کرده که آن فایل را منتشر کرده است. من از مجیدی عذرخواهی می‌کنم و برایش آرزوی موفقیت دارم. مجیدی نسوخت، او به استقلال آمد و 5 بازی خوب داشت و بعد از آن به نیمکت تیم امید ایران رسید. این سوختن نیست و پیشرفت است. او اگر به استقلال نمی‌آمد مطمئناً به این جایگاه نمی‌رسید. او خودش هم می‌دانست که پلن ما برای سال آینده آوردن یک مربی خارجی خوب است و ما نمی‌توانستیم به او قول بدهیم که او را برای سال بعد خواهیم داشت.
وی در خصوص اینکه بعد از حل شدن پرونده پرو پجیچ با استعفای او موافقت شد، تصریح کرد:
استعفای من بعد از قضیه پرو پجیچ بوده ولی اینکه چرا قبول کردند واقعیت این است که من تصمیم را گرفته بودم چون آقای فتحی با اصرار من استعفایم را پذیرفت و قبول نمی‌کرد. به او گفتم یکسری به خاطر من استقلال را می‌زنند و دلایل خودم را آوردم و ایشان توجیه شدند که با دلایلی که دارم ماندن من به صلاح استقلال نیست. آقای فتحی را دوست دارم، ایشان فوق‌العاده برای استقلال زحمت کشیده و همین جا اعلام می‌کنم که به عنوان یک دوست همیشه در کنار او هستم و هر کمک و مشاوره‌ای که بخواهد در خدمت هستم. برای استقلال هیچ وقت منت نمی‌گذارم و برای استقلال با عشق هر کاری که از دستم بر بیاید انجام می‌دهم. من نمی‌خواهم اسم شخص خاصی را بیاورم ولی می‌خواهم هواداران بدانند که به این شکل نبوده که فکر می‌کنند. این طور درست نیست که به یک نفر حمله کنند و تهمت بزنند. این فرهنگ هواداری نیست و فرهنگ هواداری ما باید تغییر کند. نمی‌خواهم ادعا کنم که کارم را بلد هستم ولی نیایید علی خطیرها را با فشار از طریق آدم‌هایی که خط می‌دهند و رسانه‌ها را تحت کنترل دارند، تحت فشار بگذارید. شما هواداران بازی‌ها را نمی‌دانید و در این شرایط قرار می‌گیرید و همگام با این دوستان می‌شوید. تا 2 ماه قبل منفورترین آدم استقلال بودم و چطور می‌شود محبوب قلب‌ها می‌شوم؟ من اگر پلنی داشتم که محبوب قلب‌ها شوم، می‌آمدم با بازیکنان قرارداد 3-4 میلیاردی می‌بستم. احساس می‌کنم استقلال برای خودم است و اگر یک ریال درآمدزایی می‌کردم یا اگر یک ریال هزینه می‌کردم انگار که از جیب خود من می‌رفت. دوستان هیئت مدیره یادشان رفته که وظیفه‌شان چیست. وظیفه آنها تصویب بودجه و تلاش برای تامین منابع باشگاه است. مشکل استقلال با 100 کیلو سس کچاپ و مایونز حل نمی‌شود. اگر نمی‌توانید پول بیاورید، نیایید. وظایف عوض شده است و من می‌گفتم تا این مشکلات حل نشود نمی‌توانم به استقلال برگردم.
خطیر در پایان نشست خبری عنوان کرد:
از آقای خلیل‌زاده تشکر می‌کنم با وجود اینکه یک فرد فوتبالی نبود، از همه دوستان صادق‌تر بود و در چند مقطع و مشکلات مالی به باشگاه استقلال کمک کرد. ای کاش چند خلیل‌زاده در باشگاه استقلال داشتیم. او از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود و در شرایط حساس می‌توانست به استقلال کمک کند. از آقای فتحی عزیز که یک سال مثل برادر و دوست با هم کار کردیم، تشکر می‌کنم. شاهد بودم با وجود تمام هجمه‌هایی که وجود داشت برای استقلال زحمت می‌کشید هرچند دلخوری‌هایی از او داشتم. ایشان را خیلی دوست دارم و هر کس که صادقانه برای استقلال تلاش می‌کند دوست دارم و به او قول می‌دهم هر وقت که بخواهد به او و استقلال کمک کنم. متاسفانه شرایط به شکلی بود که ماندنم در استقلال باعث می‌شد به خاطر من یکسری از دوستان، استقلال را به حاشیه ببرند. از آنها خواهش می‌کنم از حمله به استقلال دست بکشند و با تولید اخبار منفی کام هواداران را تلخ نکنند. از آقای سلطانی‌فر تشکر می‌کنم. می‌دانم شرایط برای وزیر ورزش چگونه است و طرفداران دو تیم استقلال و پرسپولیس متهم به طرفداری از این دو تیم می‌کنند. برای حل مشکل دو باشگاه شاهد پیگیری‌های او بودم. از همکاران و تمام بازیکنان استقلال تشکر می‌کنم و از هواداران می‌خواهم که پشت تیم باشند و از بازیکنان و استقلال حمایت کنند.
