طرفداری - مدیر اجرایی ستاره سرخ بلگراد زمانی که لوکا یوویچ هنوز 18 سالش هم نشده بود، در اظهار نظری معتقد بود که این مهاجم صربستانی روزی تبدیل به یکی از بهترین مهاجمان اروپا می شود.
این جمله البته جمله ای کلیشه ای است که شما در اروپا از زبان مدیران و مربیان مختلف درباره بسیاری از استعدادهای نوجوان و جوان می شنوید. تعداد کمی از این جملات در نهایت به حقیقت تبدیل می شود اما جمله زوزدان ترزیچ، درباره مهاجم جدید رئال مادرید، جای تامل زیادی دارد و لوکا یوویچ این پتانسیل را دارد تا در نهایت جمله مدیر ورزشی ستارخ سرخ را به حقيقت تبديل کند.
استعداد یوویچ اما همین حالا هم بر کمتر کسی پوشیده است. الکساندر مه یر، مهاجم سابق فرانکفورت و آقای گل سابق بوندسلیگا، پس از نخستین جلسات تمرینی که با یوویچ سپری کرده بود از او به عنوان بهترین تمام کننده ای نام برد که تاکنون در تیمش داشته است. یوویچ یک فصل پس از این جمله معروف مه یر، در زمین مسابقه هم هنرش را نشان داد و تبدیل به ستاره نخست فرانکفورتِ جذاب فصل 2018/2019 شد. انتقال 60 میلیون یورویی یوویچ به رئال مادرید کسی را شگفت زده نکرد چرا که بسیاری از اَبَر باشگاه های اروپا به دنبال جذب او بودند.
پیش از این به طور مفصل درباره پست شماره 9 و نقش هایی که بازیکنان می توانند در این پست عهده دار شوند، توضیح داده بودیم(اینجا، اینجا و اینجا) و گفتیم که یکی از این نقش ها، «Poacher» است. نقشی کلاسیک که مهاجمان در دهه های دورتر در پست شماره 9 عهده دار می شدند. بازیکنانی مانند گری لینه کر، فیلیپو اینزاگی یا رود فن نیستلروی از دهه های دورتر و نمونه مدرن شده ای همچون چیچاریتو یا مائورو ایکاردی. منظور از نقش «Poacher» به معنای کلاسیک یعنی مهاجمان نوکی که بیش ترین تبحر را درون باکس در جایگیری ها و رها کردن خود از دست مدافعان دارند و در بهترین زمان ممکن خود را در بهترین نقطه ممکن برای دریافت پاس هم تیمی ها جای می دهند. اصطلاح مشهور «Fox in the box» که تاکتیک نویسان بریتانیایی از آن زیاد استفاده می کنند، دقیقا برای وصف مهاجمان شماره 9 در نقش «Poacher» است. مهاجمان نوکی قاتل که درون باکس همه فرصت ها به آن ها ختم می شود و معمولا از هیچ فرصتی نیز به سادگی عبور نمی کنند.
البته این نقش در فوتبال مدرن مانند بسیاری دیگر از نقش های کلاسیکِ دهه های دورتر معنای مدرن شده پیدا کرد. مهاجمان نوک در این نقش دیگر صرفا درون باکس بهترین نیستند، بلکی بیرون باکس نیز باید توانایی های خود را به شکل قابل توجهی ارتقاء دهند و این توانایی را پیدا کنند که حتی در مواقع لزوم به عنوان بازیکن کناری خط جلو نیز به میدان روند. بهترین نمونه مدرن شده در این بین، لوییس سوارز است. بازیکن شماره 9 مدرن شده در نقش «Poacher» که هم ویژگی های کلاسیک بازیکنان این نقش را در خود دارد و هم ویژگی های مدرن شده آن را.
لوکا یوویچ نیز خودش را به عنوان یک بازیکن پست شماره 9 در نقش «Poacher» مطرح کرده است. بازیکنی که به خوبی نحوه جایگیری و فریب مدافعان را می داند و درون باکس یک قاتل ذاتی است و در عین حال توانایی های خودش را بیرون باکس نیز نشان می دهد. یوویچ در فرانکفورت غالبا در سیستمی با دو مهاجم در ترکیب قرار می گرفت. او یا در کنار آنته ربیچ قرار داشت و یا در کنار سباستین هالر. این دو بازیکن با یکدیگر کاملا متفاوت هستند و طبیعتا در چنین شرایطی، شرح وظایف و نوع عملکرد لوکا یوویچ نیز با توجه به مهاجم کنارش متفاوت می شود. ما هر دو رویکرد را مورد بررسی قرار می دهیم تا توانایی های متفاوت لوکا یوویچ بیشتر عیان شود.
سباستین هالر، بازیکنی با توانایی های خاص و منحصر به فرد است. فیزیک بدنی و قد بلند او باعث شده تا هالر به عنوان یک بازیکن پست شماره 9 در نقش «Target man» شناخته شود. یک مهاجم در این نقش همواره هدف پاس های بلند و با طول زیاد از سوی هم تیمی ها قرار می گیرد و پیروزی های او در نبردهای هوایی، یکی از راهکارهای خلق موقعیت محسوب می شود. حضور هالر در کنار یوویچ مزیت های زیادی برای مهاجم صرب داشته. هالر با استفاده از فیزیک بدنی اش علاوه بر اینکه در شرایط عادی بیش ترین توجه مدافعان حریف را به خود جلب می کند، تمامی نبردهای فیزیکی و تن به تن در یک سوم تهاجمی را نیز به دوش می کشد، علی الخصوص نبردهای هوایی.
در چنین شرایطی هالر در یک سوم تهاجمی تبدیل به هدف نخست بازیکنان فرانکفورت برای ارسال پاس می شود، به بیرون باکس می آید، در نبردهای هوایی متعدد شرکت می کند و با پیروزی در این نبردها، بازیکنان هجومی فرانکفورت در خط میانی را در یک سوم تهاجمی صاحب توپ و موقعیت می کند. این مشارکت بسیار شدید هالر در فاز تهاجمی تیم در بیرون باکس، باعث می شود تا یوویچ به عنوان یک مهاجم در نقش «Poacher» با فراغ بال درون باکس با استفاده از هوش بالایش، خودش را در موقعیت گلزنی قرار دهد.
چند نمای پر تعداد از زوج هالر-یوویچ و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر را مرور می کنیم. به تصاویر زیر دقت کنید. یک توپ بلند از زمین فرانکفورت به مقصد سباستین هالر(دایره زرد) در حال ارسال است. همزمان می بینیم که لوکا یوویچ(دایره قرمز) عقب تر از هالر حرکت خودش را آغاز کرده و در تصویر دوم از هالر عبور می کند و انتظار پیروزی او در نبرد هوایی را می کشد.
مطابق انتظار هالر نبرد هوایی را پیروز شده و لوکا یوویچ خیلی سریع توپی را که از پیروزی هالر در نبرد هوایی صاحب شده، به کناره های زمین انتقال می دهد و خود با سرعت زیادی به درون باکس حرکت می کند. می بینیم که مدافعان حریف با توجه به فیزیک بدنی هالر، بیش ترین توجه را به او دارند اما لوکا یوویچ (دایره قرمز) دورتر از هالر در حقیقت مقصد نهایی ارسال پاس بازیکن فرانکفورت از سمت چپ است.
تصویر نهایی نحوه جایگیری هالر و یوویچ را درون باکس نشان می دهد. توپ به یوویچ در فضایی باز و آزاد ختم می شود و مهاجم صرب طبیعتا برای چنین لحظاتی ساخته شده تا با یک ضربه دقیق و حرفه ای کار را تمام کند.
یک نمای پرتکرار دیگر را از نحوه تعامل یوویچ با هالر مرور می کنیم. دیدار مقابل مارسی در مرحله گروهی رقابت های لیگ اروپا در فصل گذشته. در تصویر زیر می بینیم که هالر (دایره زرد) این بار نزدیک به باکس قرار گرفته و لوکا یوویچ (دایره قرمز) کمی جلوتر از او در نقاط مرکزی جایگیری کرده است. باز هم توپی بلند و با طول زیاد از عقب زمین به مقصد هالر ارسال شده تا این مهاجم فرانسوی در معرض یک نبرد هوایی دیگر قرار گیرد.
پیروزی هالر در نبردهای هوایی بیش ترین انتظاری است که از او می رود. مطابق انتظار درک درستی میان هالر و یوویچ در تمرینات شکل گرفته و هالر به خوبی می داند که توپ حاصل از پیروزی نبرد هوایی را باید به کجا ارسال کند. سناریو خیلی ساده شکل می گیرد. هالر چسبیده به باکس روی سر حریف نبرد هوایی را پیروز می شود و یوویچ نیز همزمان فرارش را آغاز می کند. توپ نزدیک به شش قدم به یوویچ می رسد و او باز هم کلاس کاری بالایش را در زدن ضربه نهایی در مصافی تک به تک نشان می دهد.
به تصویر زیر نیز دقت کنید که از نحوه جایگیری دو مهاجم کنار یکدیگر درون باکس انتخاب شده است. گفتیم که هالر با توجه به فیزیک بدنی اش درون باکس در شرایط عادی، توجه مدافعان را به شدت جلب می کند و این مسئله به عنوان یک فرصت برای لوکا یوویچ تلقی می شود. در تصویر زیر در دیدار برابر هانوفر می بینیم که سباستین هالر (دایره زرد)، سه مدافع حریف را درون شش قدم به خود مشغول کرده و لوکا یوویچ (دایره قرمز) عقب تر از او بدون کوچک ترین مزاحمتی جایگیری گرده است.
مطابق انتظار ارسال بازیکن فرانکفورت از سمت چپ به مقصد یوویچ است و مهاجم صرب در شرایطی که سه بازیکن هانوفر به هالر چسبیده اند، با یک ضربه سر دقیق کار را تمام می کند.
برای درک بهتر تعامل زوج هالر-یوویچ، تصاویر نیز نیز می تواند کمک کند. دو تصویر اول نقاط ارسال پاس (سمت چپ) و دریافت پاس (سمت راست) مربوط به سباستین هالر در جریان دیدار مقابل ماینتس است. در تصویر سمت راست می بینیم که او به دفعات هدف ارسال پاس های بلند و با طول زیاد هم تیمی ها از نقاط مختلف زمین واقع شده و مشارکت زیادی بیرون باکس و در نیمه زمین حریف از خود نشان داده است. تصویر سمت چپ نیز پاس های ارسالی هالر را نشان می دهد. در پاس های ارسالی توسط او می بینیم که او تا حد زیادی سعی داشته خودش را در به گردش در آوردن توپ در نقاط مختلف زمین نیز مشارکت دهد.
تصویر بعدی مطابق انتظار تعداد بالای نبردهای هوایی هالر را در دیدار مقابل ماینتس نشان می دهد. 22 نبرد هوایی در زمین حریف که 19 مورد آن بیرون باکس بوده و حجم سنگین نبردهای فیزیکی هالر در بیرون باکس را نشان می دهد. درگیری های متعدد با مدافعان و هافبک های تدافعی حریف و مشغول کردن آن ها به خود.
در چنین شرایطی گفتیم که لوکا یوویچ می تواند بیش ترین بهره برداری ممکن را از سباستین هالر داشته باشد و تمام تمرکز خود را به درون باکس و جایگیری ها و تکنیک های فریب مدافعان (در ادامه از آن ها مفصل صحبت خواهیم کرد) معطوف کند. مطابق انتظارات وقتی سباستین هالر در ترکیب است، لوکا یوویچ بیرون باکس کمتر خود را درگیر می کند. به تصاویر زیر دقت کنید. نقاط ارسال پاس توسط یوویچ (سمت چپ) و نقاط دریافت پاس از هم تیمی ها (سمت راست). می بینیم که یووچ بیرون باکس تنها 10 پاس برای هم تیمی هایش ارسال کرده و در نقطه مقابل، 50 درصد پاس هایی که از هم تیمی هایش دریافت کرده در یک سوم تهاجمی و 25 درصد پاس های دریافتی درون باکس بوده است. این یعنی تمرکز کامل در جهت زدن ضربه نهایی. فرانکفورت در این بازی دو گل به ثمر رساند و هر دو گل را نیز مطابق انتظار، لوکا یوویچ زد.
دومین بازیکنی که پس از هالر به طور متناوب کنار یوویچ در خط حمله فرانکفورت به بازی گرفته می شد، آنته ربیچ است. بازیکن کروات که توانایی های متفاوتی نسبت به هالر دارد و طبیعتا در صورت حضور او در کنار یوویچ، سبک بازی فرانکفورت در فاز تهاجمی متفاوت می شود. ربیچ بازیکنی است که با توجه به توانایی های بالایش در حمل توپ و کار روی زمین، علاوه بر اینکه به عنوان مهاجم در خط حمله می تواند در ترکیب قرار گیرد، به عنوان بازیکن شماره 10 یا حتی بازیکنِ کناری خط جلو نیز مورد استفاده قرار می گیرد. چه در تیم ملی کرواسی و چه در فرانکفورت او بازی در تمامی این پست ها و نقش ها را تجربه کرده است.
با حضور ربیچ کنار یوویچ و بیرون نشستن هالر، فرانکفورت از بازی فیزیکی و درگیری های نفر به نفر در فاز تهاجمی و رو آوردن به توپ های بلند، به سمت حفظ توپ، کار روی زمین و کارهای ترکیبی بیشتری در فاز تهاجمی میل می کند. اینجاست که لوکا یوویچ باید توانایی هایش را بیرون باکس نیز به رخ بکشد و بحث تعامل ربیچ و یوویچ در کارهای ترکیبی و روی زمین در پشت باکس پیش می آید. ربیچ و یوویچ در این زمینه نیز با یکدیگر به تعامل فوق العاده ای در فرانکفورت رسیدند. همکاری و هماهنگی دو بازیکن باعث شد تا زوج آن ها نیز همچون زوج هالر - یوویچ(با سبکی متفاوت) تبدیل به زوجی زهردار شود.
از توانایی های بیرون باکس یوویچ به عنوان یک بازیکن پست 9 در نقش «Poacher» مدرن شده صحبت کردیم. هنگامی که ربیچ کنار او به میدان رفته، این توانایی یوویچ بیشتر رخ نمایی کرده است. به تصویر زیر دقت کنید که از زوج ربیچ-یوویچ در خط حمله از دیدار مقابل هوفنهایم در زمین حریف برگزیده شده است. این بار خبری از ارسال های بلند و نبرهای فیزیکی پر تعداد هالر در بیرون و درون باکس نیست و نیاز به مشارکت بیش تری از سوی یوویچ در طراحی حملات است. در تصویر زیر می بینیم که یوویچ(دایره قرمز) حتی تا نیمه زمین خودی جهت بازیسازی به عقب آمده و مشارکت بیش تری در طراحی حملات تیم دارد.
در تصویر بعدی توانایی های یوویچ را به عنوان یک مهاجم نوک مدرن در نقش «Poacher» بیرون باکس به طور مشخص می بینیم. آنته ربیچ(دایره زرد) با استفاده از سرعت بالایش فرار خود را پشت مدافعان هوفنهایم آغاز کرده و لوکا یوویچ(دایره قرمز) با دید خوب و پاس با طول زیاد و دقیق خود ربیچ را صاحب موقعیت می کند.
در تصویر آخر نیز مطابق انتظار ربیچ پاس دقیق و فوق العاده یوویچ را در مصافی تک به تک با دروازه بان هوفنهایم به گل تبدیل می کند تا لوکا یوویچ در نمایی متفاوت، پاس گلی چند متری و با طول زیاد به عنوان یک مهاجم نوک ارسال کند. این نمایی است که از زوج یوویچ-ربیچ در فصل گذشته پرتعداد تکرار شده است.
توانایی های تخصصی درون باکس |
پیش از این در این مطلب و طی دو قسمت، به طور مفصل وارد جزئیات فنی حرکات مهاجمان نوک شدیم و از این گفتیم که بزرگ ترین آکادمی های دنیا از سنین پایه در تلاش هستند تا حرکات مشخص و پر جزئیاتی را در ذهن افرادی که به عنوان مهاجم نوک استعداد یابی شده اند، ملکه کنند. حرکاتی که دقیقا فرق یک مهاجم نوک موفق و یک مهاجم نوک ناموفق را در فوتبال مدرن معنا می کند. لوکا یوویچ نیز به عنوان یک مهاجم نوک تخصصی، طبیعتا باید در این حرکات تبحر و توانایی بالایی داشته باشد و به همین خاطر هم هست که رئال مادرید او را به عنوان یک بازیکن تخصصی جذب کرده است.
پیش از این گفتیم که اصل «Manoeuvre off the line» پیش نیاز حرکات تمامی مهاجمان نوک حرفه ای در فوتبال مدرن است. اصلی که هیچ مهاجم نوکی بدون رعایت دقیق آن نمی تواند خودش را در فرصت های گلزنی مناسب قرار دهد. به تصویر زیر دقت کنید که به خوبی توانایی های دقیق لوکا یوویچ(دایره قرمز) را به عنوان یک تمام کننده تخصصیِ مدرن نشان می دهد. می بینیم که او چگونه به خوبی با رعایت اصل «Manoeuvre off the line» با فاصله ای مشخص از خط دفاعی و آخرین مدافع حریف خودش را در موقعیت برتر قرار داده است. او به خوبی نسبت به وضعیت مدافعان و خط دفاعی حریف اشراف دارد و می تواند با تصمیم گیری لحظه ای و همچنین هماهنگی با بازیکن صاحب توپ در موقعیت گلزنی قرار گیرد.
در تصویر دوم می بینیم که یوویچ با استفاده از حرکت «Counter-manoeuvre» ناگهان سرعت خود را کم کرده و اقدام به توقف درون باکس می کند. مدافعان حریف که انتظار چنین تغییر ناگهانی را ندارند، فاصله شان با یوویچ زیاد می شود.
در تصویر آخر می بینیم که یوویچ در فضایی آزاد درون باکس و در نقاط مرکزی صاحب توپ می شود و بدون مزاحمت کار را تمام می کند. این مسئله ای است که همه تصور می کنند بسیار ساده اتفاق می افتد و به اصطلاح گل خالی یا تک به تک ساده است. اما پشت این گل خالیِ ساده، جزئیات بسیاری نهفته که باعث قرار گرفتن یوویچ در این فرصت می شود.
یک نمای پر تعداد دیگر را با یکدیگر مرور می کنیم. توانایی های یوویچ در مجموع حرکات و اصول فریبنده(توضیح مفصل فنی اینجا و اینجا) فوق العاده است و قرار گرفتن او در فرصت های بالای 80 درصد دقیقا به خاطر رعایت این اصول و حرکات است. در تصویر زیر باز هم حرکت «Counter-manoeuvre» را از یوویچ می بینیم. او با سرعت زیاد همراه با خط دفاعی حریف در حال حرکت است و این طور به نظر می رسد پاس نهایی به او نزدیک به شش قدم ارسال می شود.
با این حال یوویچ ناگهان اقدام به توقف می کند و مدافعان حریف که انتظار این مسئله را ندارند، به حرکت خود ادامه می دهند و از او فاصله می گیرند.
در تصویر آخر می بینیم مدافعانی که چسبیده به یوویچ بودند، چگونه او را بدون مزاحمت تنها گذاشته اند تا یوویچ نزدیک نقطه پنالتی ضربه نهایی را به حریف وارد کند. یک گل در ظاهر ساده دیگر از مهاجم صرب. گلی که در ظاهر ساده است اما پشت آن، جزئیات فوق العاده ای وجود دارد که به آن اشاره کردیم.
یوویچ در مادرید، عبور آرام از بنزما؟ |
با این تفاسیر لوکا یوویچ چه آینده ای در رئال مادرید می تواند داشته باشد؟ همه چیز طبیعتا به رویکرد زین الدین زیدان بستگی خواهد داشت. اینکه او چه تصمیمی در رابطه با ترکیب و سیستم تیم در فصل پیش رو اتخاذ کند. آیا او با یک مهاجم تخصصی کار خواهد کرد و 3-3-4 معروف را به اجرا می گذارد یا به فکر بازی با دو مهاجم خواهد بود؟ لوکا یوویچ همان طور که توضیح دادیم، بیشتر دوران حرفه ایش در فرانکفورت را در ترکیب دو مهاجمه به میدان رفته و به توانایی های خوبی برای بازی در چنین شرایطی دست یافته است و زوج او با بنزما، می تواند کارایی ها و توانایی های متفاوت و مختلفی بروز دهد. با این حال وجود مهره های تهاجمی فوق العاده ای همچون هازارد یا وینیسیوس باعث می شود تا زیدان به فکر استفاده از حداکثر پتانسیل تیم در فاز تهاجمی باشد.
لوکا یوویچ توانایی های فوق العاده ای درون باکس دارد و به عنوان یک مهاجم نوک مدرن، بیرون باکس نیز توانایی هایش رو به پیشرفت است و این انتظار می رود که در مادرید در این خصوص پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته باشد. نکته کلیدی نیاز مبرم یوویچ به حضور در ترکیب اصلی است. هیچ فوتبالیستی علی الخصوص یک مهاجم نوک، بدون بازی کردن مداوم نمی تواند پیشرفت کند و باید دید زین الدین زیدان در صورت استفاده از یک مهاجم نوک، چه انتخابی از میان بنزما و یوویچ خواهد داشت و یا اینکه حاضر است از بنزما به عنوان بازیکن کناری خط جلو استفاده کند یا خیر.
اما آنچه تا این لحظه به طور قطعی مشخص است، استعداد بالای لوکا یوویچ به عنوان یک مهاجم نوک تخصصی در نقش «Poacher» است. نکته ای که در دوران پسا-رونالدو می تواند خبر خوبی برای هواداران رئال مادرید باشد. با این حال در عمل باید دید خود بازیکن تا چه اندازه در راستای تطبیق با شرایط جدید تلاش می کند و از طرفی رویکرد سرمربی در استفاده از او به چه شکل است.