قسمت اول: https://www.tarafdari.com/node/136202
گروه A:
ریورپلاته 42':رناتو چزارینی (Renato Cesarini) می گوید تیم ریورپلاته در اوایل دهه 40 (که به این تیم لقب la Maquina به معنای ماشین داده بودند) بین سال های 1941 تا 1945 تنها دو بار قهرمان لیگ شد. و به دلیل از دست دادن قهرمانی در دو فصل به آن ها لقب شوالیه های مضطرب را داده بودند. اما کیفیت فوتبالی که آن ها به نمایش می گذاشتند به گونه ای بود که ارنستو لاتزاتی (Ernesto Lazzatti) مدافع شماره 5 بوکاجونیورز در آن سال ها اذعان کرد که وقتی با آن ها بازی می کنند ترجیح می دهد در جایگاه تماشاچیان نظاره گر باشد و آن ها را تحسین کند.
آژاکس 72':رینوس میشل (Rinus Michels) توتال فوتبال را در آژاکس بنیان گذاری کرد. اما پس از رفتن او به بارسلونا در سال 1971 بود که این تیم با وجود یوهان کرویف (Johan Cruyff)، یوهان نیسکنس (Johan Neeskens) و پیت کیزر (Piet Keizer) به اوج خود رسید. استفان کوواکس (Stefan Kovacs) سرمربی وقت آژاکس این تیم را به حال خود گذاشت تا در سال 1972 بر مبنای توتال فوتبال پیشینش و ارائه ی یک فوتبال بی بدیل، دومین جام از سه جام متوالی قهرمانی اروپا را تصاحب کند.
فلامینگو 81':برای هواداران انگلیسی صحنه های مبهوت کننده اندکی به اندازه دیدن در هم شکسته شدن لیورپولی که در انگلیس و اروپا چنان شکست ناپذیر به نظر می رسید، وجود داشته است؛ اما این اتفاقی بود که در فینال جام بین قاره ای 1981 رخ داد و فلامینگو به همراه زیکو، در میانه ی دوره درخشان 5 ساله ای که حامل دو قهرمانی کاریوکا(Carioca)، سه قهرمانی برزیل و کوپا لیبرتادورس بود، با نتیجه 3-0 قرمزها را از پیش رو برداشت.
آ.ث.میلان 89':ایتالیا برای دهه های متوالی سرزمین لیبرو بوده است. اما در سال 1987 آریگو ساکی(Arrigo Sacchi) زمام آ.ث.میلان را بدست گرفت و دفاع چهارنفره و پرس شدید را در دستور کار این تیم قرار داد. بازی کردن در این تیم به شدت خسته کننده اما تماشای بازی آن بسیار انرژی بخش بود. چنین تیمی که احتمالاً از بهترین خط دفاع تاریخ و نیز استعداد های هلندی مانند فرانک رایکارد(Frank Rijkaard)، رود گولیت(Ruud Gullit) و مارکو فان باستن(Marco van Basten) بهره مند بود، توانست قهرمانی سری آ و دو قهرمانی اروپا را از آن خود کند.
حال بازی های مجازی برگزاری شده ی این گروه را با یکدیگر بررسی کنیم:
* ریورپلاته 0-1 آژاکس
ریورپلاته در ابتدا دوندگی زیادی داشت، و حتی ناتوانی بازیساز آنها، خوزه مورنو (Jose Moreno)، در یافتن فضا مانع این امر نشد. بزرگترین خطر آنها از جناح چپ از سوی فلیکس لوستائو (Felix Loustau) که نقش هافبکی در عمق کشیده شده را ایفا می کرد، ایجاد شد. اما با وجود اِعمال شیوه پیچیده ریورپلاته، آنها نتوانستند خطوط آژاکس را درهم بشکنند و غالباً در تله آفساید هلندی ها به دام می افتادند. کم کم فشار اولیه ریور از بین رفت و آمادگی بدنی بهتر ِ آژاکس تعیین کننده شد. کمی قبل از سوت پایان نیمه اول یوهان کرویف بازیکن مراقبش - نوربرتو یاکونو (Norberto Yacono) – را به عمق کشاند و توپی در فضای پشت سر او برای سیاک سوآرت(Sjaak Swaart) فرستاد و او نیز سانتری به سمت راست برای پیت کیتزر(Piet Keizer) ارسال کرد و گل اول به ثمر رسید. نیمه دوم تماماً با ناکام ماندن ریورپلاته در بدست آوردن مالکیت توپ و حفاظت آژاکس از تک گلش دنبال شد.
*فلامینگو 1-1 آ.ث.میلان
برای مدتی به نظر می آمد شیوه تهاجمی فلامینگو ممکن است میلان را آزار دهد، و چهار هافبک تهاجمی و پوشش مدافعین کناری باعث باز شدن سیستم 4-4-2 میلان شود. نونز(Nunes) دائماً در آفساید قرار می گرفت اما در میانه های نیمه اول توپی زاویه دار از سوی زیکو تله آفساید را پشت سر گذاشت و جونیور(Junior) را که از دفاع چپ جلو کشیده بود، در موقعیتی مناسب قرار داد. در شرایطی که میلان بیهوده تلاش می کرد به عقب برگردد، جونیور به درون محوطه جریمه وارد شد و توپی عرضی برای نونز فراهم کرد تا اولین گل بازی ساخته و پرداخته شود. اما سرسختی میلان سبب شد تا کمی پس از آغاز نیمه دوم روبرتو دونادونی(Roberto Donadoni) از فضای خالی پشت سر جونیور استفاده کرده و با نفوذ از جناح راست و ارسال سانتر برای مارکو فن باستن، زمینه را برای گل تساوی حاصل از ضربه سر دقیق ِ وی فراهم کند.
*آژاکس 2-0 فلامینگو
مربی فلامینگو، پائولو سزار کارپجیانی (Paulo Cesar Carpegiani) پس از بازی گفت "کسی نمی داند اگر آژاکس گل زودهنگامش را به ثمر نمی رساند، چه اتفاقی می افتاد." اما آنها این کار را کردند. زمانی که آندرید(Andrade) کرویف را دنبال می کرد، یوهان نیسکنس به سمت مرکز زمین حرکت کرد، خود را به توپ ارسالی رساند ، از بین موزر(Mozer) و مارینیو(Marinho) عبور کرد و گل اول را به ثمر رساند این شانس بد فلامینگو بود که باعث شد آنها در مقابل تیم دیگری با قدرت پرس بالا قرار بگیرند و در بدست آوردن مالکیت توپ ناتوان باشند، 5 بازیکن هجومی آنها هیچ فرصتی برای کوچکترین حرکتی نیافتند. آژاکس که به طرز قابل ستایشی بر بازی مسلط شده بود، توپ را به طرز هوشمندانه ای به گردش در می آورد و نهایتاً با پنالتی نیسکنس، پنج دقیقه مانده به انتهای بازی برد خود را قطعی کرد.
*آ.ث.میلان 3-1 ریورپلاته
تیم لاماکوئینا ی ریور در حرکت با توپ فوق العاده بود و به همراه امثال یاکونو و لوستائو برای قهرمانی در این تورنمنت بهتر از بسیاری تیم ها مجهز شده بودند. اما آنها در برابر چیدمان اصولی و قدرتمند میلان از پا افتادند. کارلو آنچلوتی (Carlo Ancelotti) گل اول را از روی شوتی از راه دور به ثمر رساند و بااینکه وقتی آنخل لابرونا(Angel Labruna) از سد الساندرو کاستاکورتا(Alessandro Costacurta) گذشت و گل تساوی را در اواسط نیمه اول به ثمر رساند کمی امید برای آرژانتینی ها دیده میشد، ریور در برابر پرس میلان ناتوان مانده بود. ضربات نهایی وقتی به ریور وارد شد که رود گولیت در میانه های نیمه دوم درون محوطه فضا بدست آورد و از سانتر مائورو تاسوتی(Mauro Tassotti) حداکثر استفاده را کرده گل دوم را درون دروازه جای داد. پس از آن نیز خطای ریکاردو واگی(Ricardo Vaghi) روی فن باستن در اواخر بازی سبب شد تا مهاجم هلندی سومین گل تیمش را از روی نقطه پنالتی به ثمر برساند و به این ترتیب میلان صعودش را به جمع 8 تیم نهایی تسهیل کرد.
*ریورپلاته 1-1 فلامینگو
ریور با توجه به نتایج قبلی اش در برابر دو تیم قدرتمند در تاکتیک پرس، از صعود بازمانده بود و فلامینگو برای صعود به یک برد و باخت میلان به آژاکس احتیاج داشت. دستیابی به این هدف با گل زیکو از روی ضربه آزاد در ابتدای بازی ممکن به نظر می رسید اما با فضا یافتن ِ ریور، آنها نشان دادند که چرا در این تورنمنت حضور دارند. همانطور که لوستائو عقب تر رفته بود تا در برابر سیستم 4-1-4-1 فلامینگو موثرتر عمل کند، آدولفو پدرنرا(Adolfo Pedernera) نهایتاً تاثیر خود را در این تورنمنت نشان داد و توپ ارسالی از مورنو را دریافت کرد تا گل تساوی را به ثمر برساند. اما یک تساوی کمترین فایده را برای هر یک از دوتیم داشت.
*آژاکس 0-0 آ.ث.میلان
آژاکس تا به اینجا صعود خود را قطعی کرده بود و میلان نیز تنها به یک امتیاز احتیاج داشت. و یک برد می توانست بازی خانگی مرحله بعد را برای شاگردان ساکی تضمین کند اما وقتی اخبار گل زیکو به نیمکت میلان رسید، احتیاط بر بازی آنها سایه انداخت. از آنجا که دو تیم در اوایل بازی صرفاً به پرس حریف می پرداختند، نوعی بی شکلی در بازی خصوصاً در میانه های زمین به چشم می خورد. اما با سپری شدن دقایق، حرکات تیم ها شروع به شکل گرفتن کردند. یک تساوی برای هر دوتیم خوب بود و این چیزی بود که آنها بدست آوردند.