طرفداری- پدر پینتو زمانی به او گفته بود چون دیوانهی این ورزش است، روزی فوتبال زندگیش را نابود خواهد کرد. فرانسیسکو، پدر پینتو، در یک کارخانهی محلی، طراحی کفش میکند. مادرش، ماریا، او و خواهر ۱۰ سالهاش را بزرگ کرده. فرانسیسکو به شکل تفریحی عتیقه خرید و فروش میکرد و وقتی پینتو ۷ ساله بود، پدرش یک کامپیوتر درجه یک با اینترنت دیال آپ برای او خرید تا بتوانند با آن سکههای قدیمی را خرید و فروش کنند. پینتو میگوید سایت Ebay آن زمان برای او موهبتی بزرگ بوده است. پینتو همه چیز را از نشستن در کنار پدرش آموخت. پینتو تحت تاثیر قبایل سلتیک قرار گرفته بود که قبل از امپراطوری رم در پرتغال زندگی میکردند. او عاشق شبکهی تلویزیونی History بود و دوست داشت یک دیرینهشناس بشود.
وقتی پینتو کودک بود مادرش با سرطان لنف درگیر شد. هر روز بعد از مدرسه به مادرش سر میزد و وقتی مادرش فوت شد، ترجیح داد به هیچکس نگوید. خودش میگوید: "تظاهر کردم اتفاقی نیوفتاده. کلاسها را کم کم نمیرفتم. تا دیر وقت آنلاین بودم و ساکت". پینتو در آخر کلاس مینشست و انگار اطلاعاتش را از جایی دیگر میگرفت. معلمش ماریو فالسائو میگوید پینتو میتوانست بهترین دانشآموز کلاس باشد اما نشد.
وقتی پینتو ۱۵ ساله بود، تیم محبوبش پورتوی ژوزه مورینیو قهرمان اروپا شد. معلمش میگوید بسیار خوشحال به کلاس آمد اما اکثر اوقات در کلاس نبود. پدر پینتو مجبور بود بارها از معلمان عذرخواهی کند. فالسائو میگوید پدر پینتو با نوجوانی که شبها همیشه آنلاین است نمیتوانست کاری بکند. پینتو آمار کتابهای کتابخانه را دیجیتال کرد و وقتی از معلمش پرسیدم آیا پینتو مانند چیزی که خودش میگوید، تنها یک استفاده کنندهی سادهی کامپیوتر بود؟ فالسائو گفت نه و ۸ بار این کلمه را تکرار کرد.
پینتو در پاییز ۲۰۰۸، در دانشگاه پورتو ثبت نام کرد و تاریخ خواند. همان ماه بانک تجارت پرتغال که خصوصی بود تبدیل به بانک دولتی شد. آن هم با وجود اینکه اتهامات زیادی در مورد پولشویی آن وجود داشت و این آغاز بحران اقتصادی کشور بود (بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ نه تنها پرتغال و همسایهاش یعنی اسپانیا را درگیر کرد که در امریکا هم به جنبش والاستریت انجامید. برای درک بهتر اینکه چطور از پول مردم برای نجات بانکهای بزرگ استفاده شد به فیلمهای The Big Short، Margin Call و Too Big to Fail مراجعه کنید و کتاب The Year of Dreaming Dangerously هم آن را به خوبی توضیح میدهد-مترجم).
پینتو پس از این بحران به "نسل پر دردسر" تعلق داشت. بیکاری میان جوانان به ۴۰٪ رسید و صدها هزار نفر مهاجرت کردند. فیلیپه دی سیلوا، استاد جامعهشناسی در دانشگاه لیسبون میگوید جوانان قبول کرده بودند که در اینجا کاری برای آنها نیست. سال ۲۰۰۹ کارخانهای که پدر پینتو در آن کار میکرد، ورشکست شد اما پدرش کمی قبل از آن بازنشست شد تا عتیقه خرید و فروش کند. سال ۲۰۱۰ پرتغال مجبور به قبول پول از صندوق بین المللی پول شد. پینتو میگوید تمام انگیزههای خود را از دست داده بود. همه چیز آنطوری پیش میرفت که انگار پرتغال محکوم به شکست است.
سال ۲۰۱۳ پینتو برای یک سال مطالعاتی به بوداپست رفت. چون ثروتمند نبود نمیشد لندن یا پاریس را انتخاب کند. وقتی وارد خوابگاه دانشگاه که شبیه ساختمانهای دوران شوروی سابق است شد، احساس آزادی میکرد. بوداپست شهر جذابی بود. عاشق چراغهای شهر شده بود. وقتی با بقیه دانشاموزان اروپایی خو گرفت، عمق این بحران اقتصادی را در اروپا بهتر درک کرد. او شنیده بود ماموران مالیاتی آلمان دنبال پولی هستند که در جزایر کوچک پنهان شده است. او فهمید مردم در اسپانیا، ایتالیا و یونان چه ریاضت اقتصادی بزرگی متحمل شدهاند و پر شدن خیابانها باعث روی کار آمدن حزبهای پوپولیست شد. خودش میگوید اگر به مردم پرتغال نگاه میکردید مخصوصا جوانان، دوست نداشتند در هیچ چیزی مشارکت کنند. همه چیز را خیلی سریع قبول کرده بودند.
در پاییز، پینتو به پرتغال بازگشت. دانشجوی سال سوم دورهای ۶ ساله از رشتهی تاریخ بود. به پدرش در فروش عتیقهها کمک کرد اما اتفاقی خاصی در حال رخ دادن نبود. ۱۸ سپتامبر، پینتو تنها ۳۱ یورو در حسابش داشت. روز بعدش، ۳۴ هزار و ۶۲۷ یورو از بانکی در جزایر کیمن به حسابش واریز شده بود. ۱۱ اکتبر همان سال، ناگهان از حساب شرکتی که جتهای خصوصی را اجاره میکند، ۲۲۷ هزار و ۳۳۲ یورو به حسابش واریز شد. دو روز بعد قبض ۱۵ یورویی تلفن همراهش را داد.
انتقال وجه دوم بانک را متعجب کرد. انتقال پول کنسل شد و به حساب شرکت جتهای خصوصی برگردانده شد. طبق گفتهی پلیس پرتغال، کسی تلاش کرده بود بانک جزایر کایمن را هک کند و اطلاعاتش را در اینترنت پخش کند. هکر تلاش کرده بود با فهمیدن اسم کاربری و رمز حساب، این پول را به حساب پینتو در لیسبون بریزد. انتقال اول رهگیری نشد اما دومی مشخص شد. ۵ صبح ۱۰ اکتبر از کامپیوتری در دانشگاه پورتو.
پینتو یک وکیل از یکی از ساختمانهای تمام شیشهای شهر استخدام کرد که اسمش آنیبال پینتو بود اما هیچ رابطهی فامیلی با پینتوی ما نداشت. وقتی از روی پینتو پرسیدم چرا بانک جزایر کیمن را هک کرده، به من گفت که یک ترا بایت اطلاعات از سرورهای بانک کپی کرده که میخواهد به ماموران مالیاتی اروپا بدهد. پینتو میگوید برایش جذاب بود بداند چه میشود. اما قضیه ادامه پیدا نکرد. حساب پینتو ۶ نوامبر بسته شد. تحقیقات پلیس بسیار کند پیش میرفت و بانک هم حاضر نبود اسم صاحب حساب اصلی را در انتقال وجه اول لو بدهد و در انتقال وجه دوم هم به خاطر اینکه دانشگاه پورتو اطلاعات کاربران را ذخیره نمیکرد، به جایی نرسید. پینتو میگوید انتقال وجه دوم اشتباه بانک بوده و پول انتقال وجه اول مال اوست.
وکیل پینتو در سال ۲۰۱۴ با بانگ جزایر کیمن توافق کرد نصف پول واریز شده به حساب پینتو در انتقال وجه اول که نزدیک ۳۴ هزار بود را برگرداند به شرط آنکه نصف دیگرش به پینتو برسد. راه حلی خوبی بود. پینتو محکوم نشد و ۱۷ هزار یورو دریافت کرد.
فوریه ۲۰۱۵، پینتو برای همیشه به بوداپست مهاجرت کرد. خودش میگوید: "پرتغال کشوری فوق العاده برای تعطیلات است. مشکل اینجاست که فقط برای همین خوب است". در این سال پدرش بیشتر نقشههای قدیمی، تصویر مسیرهای قدیمی و عکسهای قرن ۱۹ را خرید و فروش میکرد. بوداپست بعد از انقلاب صنعتی پیشرفت کرده بود و حالا تقریبا هر کدام از عکسها بین ۱۰ تا ۲۰ یورو در اینترنت خرید و فروش میشد. در ماههای اول پینتو به خاطر اینکه انگلیسی و پرتغالی را به خوبی صحبت میکرد برای به دست آوردن شغل تلاش کرد اما حواسش به وسیلهی فوتبال پرت میشد. بهار آن سال، حمله اف بی آی به مرکز فیفا رخ داد و ۹ مسئول این سازمان را به اتهام اعطای میزبانی جامهای جهانی ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ به روسیه و قطر دستگیر کرد. پینتو از عاقبت باشگاه محبوبش پورتو هم ناراحت بود. بعد از رفتن مورینیو از پورتو به چلسی، این باشگاه دیگر نتوانست برای یک دهه بعدی، با قدرتهای بزرگ در اسپانیا، انگلیس و آلمان بجنگد و جام های اروپایی را از دست داد.
مثل بقیه باشگاههایی که خارج از حلقهی غولهای اروپایی هستند، پورتو ریسک اقتصادی بزرگی میکرد. وقتی پینتو به پرتغال بازمیگشت با افراطیهای پورتو به نام سوپر دراگونس به بازیهای خارج از خانه میرفت. آنجا او اسم Doyen Sports را شنید که توسط قزاقها حمایت میشد و در چند انتقال هم درگیر بودند. پینتو میگوید چیزی در مورد فوتبال وجود داشت که درست نبود. وقتی پینتو این اطلاعات را از افراد بسیار نزدیک به باشگاه شنید و تایید شد، فهمید که باید کاری بکند.
در آن تابستان پینتو هزاران ایمیل و قرارداد را که Doyen در آن نقش داشت را به دست آورد. خودش نمیگوید چطور: "چیزی که میتوانم بگویم این است که این مسئولان فوتبالی چقدر به خودشان اعتماد داشتند. فکر میکردند دست نیافتنی هستند". پینتو فهمید در قرارداد قرضی کاسمیرو، هافبک برزیلی رئال مادرید که برای یک فصل به پورتو آمده است بندی ۷۰۰ هزار یورویی برای پسر مالک پورتو وجود دارد. پینتو میگوید احساس میکرد از باشگاه محبوبش دزدی میشود.
شرکت Doyen هم در لندن و هم در مالت دفتر داشت و توسط نلیو لوکاس که یک پرتغالی کاریزماتیک بود اداره میشد. بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵، Doyen نزدیک ۳۰۰ میلیون یورو در قراردادهای شخص سوم سرمایهگذاری کرده بود. وقتی فوتبال لیکس مدارکش را منتشر کرد، Doyen در مرکز اتهامات بود. سوم اکتبر، بعد از اینکه پینتو اولین مدرک را منتشر کرد، لوکاس ایمیلی دریافت کرد از طرف کسی که خود را آرتم لوبوزوف میخواند و پرتغالی را به خوبی میتوانست بنویسد( این نام جعلی و متعلق به شناگری در المپیک ۲۰۱۲ است). لوبوزوف از طریق ایمیل لوکاس را تهدید کرد. لوبوزوف نوشته بود مدارک بدتر از آن چیزی است که تصور میکند و خبرنگاران برای گرفتن اطلاعات از او همه کار میکنند اما میداند که لوکاس از این اتفاق خوشحال نخواهد شد پس میتواند با او مذاکره کند.
لوکاس ایمیل را به پلیس نشان داد و همان روز هم ماموران درگیر شکایت اسپورتینگ لیسبون از فوتبال لیکس بودند. لوکاس سپس مشروح صحبتهایش با لوبوزوف را با یک کارآگاه جرایم سایبری در جریان گذاشت. دو روز بعد از ایمیل لوبوزوف، یعنی ۵ اکتبر، او رقمش را اعلام کرد و گفت حاضر است برای مبلغی بین ۵۰۰ هزار یورو تا یک میلیون مدارک را از بین ببرد. لوکاس با او همکاری کرد. ۴ روز بعد، لوبوزوف ایمیلی فرستاد که وکیلش منتظر تماس لوکاس است. اسم وکیل او آنیبال پینتو بود!!! (لوبوزوف همان روی پینتو بود!)
قرار شد آنیبال پینتو در نزدیکی لیسبون با لوکاس دیدار کند. رانندهی تاکسی، آنیبال پینتو را به ۱۰ مایلی غرب لیسبون برد. خود پینتو از سرانجام ملاقات وکیلش با لوکاس مطمئن نبود و استرس داشت و میگفت معمولا وکیلها در اتاق خود با بقیه دیدار میکنند. ادرس توسط خود پلیس انتخاب شده بود. یک مامور مخفی هم دور از محل حضور داشت. پینتو همراه یک وکیل از طرف شرکت Doyen و خود لوکاس که میکروفنی مخفی در خود جاسازی کرده بود در محل حاضر شدند. دو نفر با لباسهای بسیار مرتب به سر میز آنها آمدند و در مورد احتمال قرارداد بین Doyen و لوبوزوف صحبت کردند. قرار بود ۳۰۰ هزار یورو در ۵ سال داده شود. لوکاس که میدانست پلیس در حال گوش دادن است ایدهی استخدام لوبوزوف را مطرح کرد و از وکیل لوبوزوف پرسید آیا موکلش میتواند مشاور آی تی شرکت او شود و آیا قدرت هک کردن را دارد. پینتو هم در جواب گفته بود لوبوزوف یک جوان پرتغالی است و عضو گروههای سازمان یافته نیست. وقتی وکیل شرکت Doyen به توالت رفت، لوکاس پیشنهاد یک میلیون یورو به پینتو کرد تا اسم موکل خود را لو دهد( لوکاس از قبل میدانست لوبوزوف نامی جعلی است-مترجم). پینتو قبول نکرد.
خود پینتو به من گفت که از قصد اسم خود را لوبوزوف انتخاب کرده تا از واقعی بودن مدارک اطمینان پیدا کند: "فقط میخواستم واکنش آنها را ببینم. میدانم کاری سادهلوحانه کردم".
اوایل نوامبر، پینتو که خود را لوبوزوف معرفی میکرد اعلام کرد میخواهد کل معامله را بیخیال شود. لوکاس و Doyen در مورد علت کنارهکشی لوبوزوف اشتباه میکردند و فکر میکردند دلیلش چیز دیگری باشد. شرکت آنها گروهی متخصص دور خود جمع کرد تا امنیت سرورها را بررسی کند. متخصصان فهمیدن Doyen در سال ۲۰۱۵ مورد حملهی سایبری قرار گرفته و مدارک از پوشههای دراپ باکس آنها کپی شده که شامل قرارداد با بسیاری از باشگاههای اروپا است. ۱۹ ژولای آن سال، لوکاس ایمیلی دریافت کرده بود که به نظر میرسید از باشگاه پورتو باشد و اسم پوشه هم "بازیکنان" بود. وقتی تلاش کرد آن را باز کند، بد افزاری وارد سیستمش شد و تمام محتویات مدارکی که از سرور لندن شرکت Doyen دریافت کرده بود را به ایمیلی روسی فوروارد کرد. وقتی این هک صورت گرفت، احتمال اینکه لوبوزوف مکالمههای شرکت Doyen با پلیس را خوانده باشد وجود داشت اما پینتو به من گفت که ماهها بعد این مذاکرات را خوانده است.
اواخر ۲۰۱۵، برای پینتو زمان نا امید کنندهای بود. مدارک تازه از طریق فوتبال لیکس به شرکتهای حقوقی، باشگاهها و دلالها ارسال میشد. هزاران پی دی اف و ایمیل وجود داشت که پینتو برای بررسی آن کار آسانی نداشت. او شبها صفحه به صفحهی مدارک را بررسی میکرد. خودش میگوید میزان فساد برای وی غیر قابل تصور بود.
پینتو تلاش کرد هر روز حداقل دو مدرک منتشر کند اما او به خاطر پوشش رسانهای کم آنها نا امید شده بود و فوتبال لیکس حالا به نظر میرسید منبع شایعات در مورد بازیکنان معروف باشند. ژانویه ۲۰۱۶، پینتو قرارداد گرت بیل را منتشر کرد که از تاتنهام به رئال مادرید رفته بود که کمی بیشتر از ۱۰۰ میلیون یورو بود. قرارداد گرت بیل ۷۷ مین مدرک منتشر شده از فوتبال لیکس بود. این مدرک ثابت میکرد رئال مادرید برای ناراحت نشدن کریستیانو رونالدو، مبلغ قرارداد گرت بیل را پایین تر از انتقال رونالدو ثبت کرده با اینکه بیل را گران تر خریده بود. پینتو میگوید این مدرک سر و صدا به پا کرد.
ادامه دارد...